معرفی کتاب/منحنی دوم ؛بازاندیشی سرمایه ‏داری

سایت بدون -کتابی که امروز قصد معرفی آن را داریم، اگرچه ذیل حوزه پرفروشی قرار دارد که قصد دارد همه را خوشبخت و پولدار کند، اما حاوی عقلانیت تحلیلی قابل اعتمادی است. «منحنی دوم» به موضوعات روز سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری و چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معطوف به آن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و در ذهنیت مخاطب خود این سوال را ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که آیا سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری همچنان با قدرت قرار است به کار خودش ادامه دهد. نویسنده این کتاب پروفسور چارلز هندی استاد مدرسه کسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وکار لندن و یک اقتصاددان است و رئیس انجمن سلطنتی اشاعه هنر، تولید و تجارت نیز بوده است. او که نظریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرداز، سخنران و نویسنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مشهور ایرلندی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الاصل است، اغلب او را با کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های «خدایان مدیریت» و «شناخت سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها» می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسیم و نظریاتش را درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تغییرات سریع در دوران معاصر و هشدارهایش را به افراد، سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، نهادهای اجتماعی و حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای اینکه به‌موقع تغییر را بشناسند و راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مواجهه با آن را بیابند، شنیده و خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم. جانِ کلام کتاب «منحنی دوم» نیز در همین است.

او در این کتاب به جای اینکه اصراری بر پاسخگویی و دادن راه‌حل داشته باشد، تلاش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند ذهن ما را با «پرسش»های درست و ضروری درگیر کند. پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که اگر امروز با آن روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو نشویم، شاید منطق خود را بر نسل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آتی تحمیل کنند و خسارت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیادی به بار آورند.

چارلز هندی، برترین متفکر معاصر در حوزه مدیریت، تأثیرات عصر دیجیتال را در جهان آینده بررسی کرده است. او در کتاب «منحنی دوم» خود، باور رشد بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محابا را به چالش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد و دیدگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی در نوسازی جامعه ارائه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. هندی در «منحنی دوم» به آینده نظام آموزش، دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، خانواده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سرمایه‌داری و کسب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وکارها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را مطرح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که همه باید در بازنگری در نقش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که داریم، اعم از والدین، شهروند، دانشجو، کارمند یا مدیر و … از خود بپرسیم و همزمان، سمت‌و‌سویی که به پاسخ آنها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انجامد به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

هندی در کتاب «منحنی دوم» به کارکرد زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد تا بر آینده نگاهی بیافکند و ببیند چه چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و فرصت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی فراراه ما وجود دارد. بر روندهای کنونی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نگرد و پایداری سیستمی آن را مورد پرسش قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. خطرهای اجتماعی را که بر پایۀ حساب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اعتباری بنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاود. او افسانۀ رشد بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امان را به چالش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد. او حتی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرسد آیا ما نباید در نقش خود در زندگی – به‌عنوان دانشجو، پدر یا مادر، شاغل و رأی‌دهنده – و نیز در مورد هدف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های یک جامعۀ آرمانی در آینده، بازاندیشی کنیم.

خواندن این کتاب تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که به هر فردی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد از قطار تغییرات آینده جا نماند، توصیه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. واقعیت این است که نهادها، سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و از همه مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر، ذهنیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود ما، براساس مسائل و دغدغه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته ساخته شده است و احتمالا آماده تغییرات شگرفی که در عصر دیجیتال در حال رخ دادن است نیستیم. شاید توصیه به خواندن این کتاب، به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنوان یک قدم اولیه ولی مهم، کمک بزرگی برای به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوردن پرسش‎هایی باشد که باید برای آینده آماده پاسخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادن به آنها شویم. خواندن این کتاب وقت زیادی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، اما تاثیر مهمی در آماده کردن ما برای اندیشیدن درباره آینده دارد.

چارلز هندی درباره محور اصلی موضوع کتاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: ما باید باورهای رایج را به چالش بکشیم، کمی رویاپرداز باشیم، بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محابا بیاندیشیم و از ناممکن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نهراسیم. این موضوع سرچشمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تفکر پشتیبان اصل «منحنی دوم»، یعنی مسیر اصلی این کتاب است. پیام «منحنی دوم» آن است که برای حرکت به جلو در بسیاری از عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زندگی گاهی لازم است به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور بنیادین تغییر کنیم؛ مسیر نوینی را برگزینیم که یکسره متفاوت از مسیر موجود باشد و این امر هم معمولا نیازمند راه و روشی کاملا جدید در نگاه به مسائل تکراری است. او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افزاید: پیام «منحنی دوم» آن است که برای حرکت به جلو در بسیاری از عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زندگی گاهی لازم است که به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور بنیادی تغییر کنیم؛ مسیر نوینی را برگزینیم که یکسره متفاوت از مسیر موجود باشد و معمولاً هم نیازمند راه و روشی کاملاً جدید در نگاه به مسائل تکراری است.

مفهومی که «توماس کوهن» آن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌را تغییر «پارادایم» نامید. این دیدگاه را مفصل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر در گفتار یکم شرح خواهم داد. مشکل واقعی آن است که این دگرگونی زمانی باید آغاز شود که منحنی اول هنوز در حال پیشروی است؛ یعنی ‌آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها که مسئولیت منحنی اول را برعهده داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، باید تفکری متفاوت را دربارۀ آینده آغاز کنند و فرصت بیشتری به دیگران بدهند تا راه را به سوی منحنی جدید بگشایند. چنین چیزی به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آسانی روی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. معمولاً همه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرسیم وقتی همه چیز خوب است چرا تغییر؟ تغییر در زمان وقوع بحران آسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر قابل پذیرش است، اما در آن زمان، با کمبود و اتمام منابع و زمان اجرای تغییر بسیار دشوارتر خواهد بود.

چالرز هندی در گفتار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در کتاب «منحنی دوم» تدوین کرده است، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کوشد تا اندیشۀ منحنی دوم را برای یک ‌رشته از مسائل به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کار گیرد؛ از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری و دولت تا آموزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌پرورش و تعریف زندگی خوب و بسیاری جنبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگر که در این بین وجود دارد. در اندیشۀ چارلز هندی هیچ ایدئولوژی ای‌
به ‌جز فلسفۀ منحنی دوم، که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید باید با شتاب مسیرهای نوین را در همۀ عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زندگی در پیش بگیریم وجود ندارد.

البته شایان ذکر است که نویسنده همان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور که خودش گفته است برای این مهم، در حوزۀ سیاست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حزب ملی کاوش نکرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است و به مسائل گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و بزرگ ‌تری همچون تغییر اقلیم، آیندۀ اتحادیۀ اروپا، خیزش چین و تفرقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود در جهان اسلام نیز نپرداخته است. بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گمان اینها موضوعات مهمی‌ هستند که بر زندگی نسل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آینده تأثیر خواهند گذاشت اما هر کدام از ما به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنوان فرد، تأثیری اندک یا در حد صفر بر پی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آنها خواهیم داشت.

هندی در مقدمه خود صادقانه به مخاطب خود خاطرنشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که باید درک کند عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفته فراتر از توان فکری او هستند. چه اینکه هندی نیز مانند هرکس دیگری عقاید خود را دارد که چندان برتر از عقاید دیگران نیستند. او در این مورد مثال جالبی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند: «به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور مثال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم بگویم که چالش واقعی تغییر آب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وهوا در اصلاحِ کامل چیزی نهفته است که دیگر برگشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیر است، حتی اگرچه شاید بتوانیم شتاب تغییر را کُند کنیم. پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی می ‌کنم بیشتر ما سرانجام در شهرهای مجهز به تهویۀ هوا زندگی خواهیم کرد (چیزی شبیه سنگاپور) و اندک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندک به آن علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند خواهیم شد.

همان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور که من وقتی آنجا زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردم علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند شدم. با این‌ حال متخصصان اندیشمندی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسم که به من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند بیش از اندازه بدبین هستم و شاید هم درست بگویند. پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم اروپا سرانجام به یک فدراسیون داخلی متشکل از شش کشور اصلی و یک حلقۀ بیرونی متشکل از یک کنفدراسیون حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ملی تبدیل شود، اما باز هم ممکن است در اشتباه باشم. می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی کنم چین، سرانجام حکومتی فدرال با مرکزیتی قدرتمند اما کوچک و مناطق خودمختار متعدد خواهد داشت، اما حتی اگر درست هم بگویم، کار چندانی در این زمینه از من ساخته نیست جز آنکه به تماشا بنشینم.

این مسائل بزرگ به کنار؛ ما در جاهایی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم تاثیرگذار باشیم، به اندازه کافی چالش داریم.»
کتاب «منحنی دوم» که از سوی دیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تلگراف به عنوان کتاب تفکربرانگیز معرفی شده است، در واقع حاوی نوعی نگاه صریح به آینده غرب کنونی است. نویسنده تلاش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند تا نسل آینده مغرب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زمین را متوجه چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پیش‌روی این تمدن بکند و از این مسیر آینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بهتر را برای بشریت رقم بزند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گاف دادن»

سایت بدون – اصل کلمه گاف از زبان فرانسه است و به معنای حرف ناپسند …

۴ دیدگاه

  1. عالی… این کتاب واقعا خواندنی است. امیدوارم به دستتان برسد و مطالعه اش کنید.

  2. مرتضی غفاریان

    بادرود به همه اهل کتاب
    مقدمه این کتاب راخواندم دنبال پی دی اف کامل آن هستم لطفا اگر ازدوستان کسی دارد راهنمایی کند
    ۰۰۴۹
    ۱۷۸۶۰۶۴۶۴۷
    واتساپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *