اختلال کوری احساسی یا آلکس تایمیا چیست و چگونه باید درمان شود؟

اختلالی به نام کوری‌احساسی ویژگی اصلی «آلکسی تایمیا» یا همان کوری احساسی ناتوانی در تشخیص و نام گذاری احساسات خویش و افراد دیگر است

   سایت بدون – آدم‌ها با به کارگیری درست و به‌موقع عواطف و احساسات در موقعیت‌های مختلف از زندگی لذت بیشتری می‌برند. تجربه احساس شادی بعد از یک روز به‌یادماندنی خانوادگی، احساس هیجان و سرزندگی بعد از طبیعت‌گردی با دوستان یا احساس غم از دست‌دادن عزیزی باعث می‌شود ارتباط عاطفی و همدلی فرد با دیگران تقویت شود. در واقع عواطف، پل ارتباطی او با دیگران برای انتقال اطلاعاتی از احساسات، نیازها و امیال خود به آن‌هاست. اما افرادی هستند که در تشخیص و توصیف احساسات درونی ناتوانند و نمی‌دانند هیجانات گوناگون چه ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی باهم دارند، این افراد مبتلا به «آلکسی تایمیا» یا«کوری احساسی» هستند. براساس تحقیقات شیوع این اختلال در مردان بیشتر است چون آن‌ها در مقایسه با زنان از نظر توصیف کلامی احساسات خود ضعیف‌تر هستند. ازآن‌جا که آلکسی‌تایمیا به دلیل نداشتن آگاهی یا شناخت حالات درونی است، عجیب نیست که معمولا افراد مبتلا درباره مشکل خود ناآگاه باشند و پیگیر درمان نباشند. در این مطلب با این اختلال، نشانه‌ها، مشکلات و روش‌های درمان آن آشنا می‌شویم.  

 علت‌های بروز کوری احساسی چیست؟

تحقیقات نشان می‌دهد افراد مبتلا یا از نواقص فیزیولوژیکی مثل اختلال در سیستم لیمبیک، هیپوتالاموس و ناکارآمدی ارتباط بین نیمکره ها رنج می‌برند یا تحت‌تاثیر عوامل محیطی به‌خصوص در کودکی مثل طردشدگی، خیانت، آزارهای جسمی‌و‌جنسی یا خشونت خانگی دچار «آلکسی‌تایمیا» شده‌اند. البته شیوه فرزندپروری در بروز این اختلال بی‌تاثیر نیست. کودکی که والدین بسیار سخت‌گیر با قوانین خشک و غیرقابل انعطاف دارد، طبیعتا در بروز احساساتش ضعیف عمل می‌کند. چنین والدینی در برابر هیجان‌های کودک بدرفتاری می‌کنند  بنابراین کودک ترجیح می‌دهد ساکت باشد و در بیان احساساتش مقاومت می‌کند. گاهی این اختلال در فرد به صورت موقت است یعنی وقتی فرد اتفاقی تلخ و ناگوار را تجربه می‌کند این حالت در او شکل خواهدگرفت. این احتمال وجود دارد که عوامل ژنتیکی در ایجاد نارسایی هیجانی نقش داشته باشند مثلا کودکانی که والدین یا یکی از نزدیکان آن‌ها دارای این اختلال هستند به احتمال زیاد خودشان هم مبتلا بوده‌اند.  

 این افراد چه نشانه‌هایی دارند؟  

به دیگران وابستگی شدید دارد، بدون‌فکر و ناگهانی عملی انجام می‌دهد، خیال‌پردازی و رویاپردازی در او محدود است، مهارت‌های مقابله‌ای او در برخورد با استرس ضعیف است، به نگاه‌ها، صداها و لمس دیگران بسیار حساس است، قیافه‌‌ای خشک و رسمی دارد و حالت‌های عاطفی در چهره‌اش دیده نمی‌شود. همچنین احساسات را در دیگران نه درک می‌کند و نه می‌شناسد درنتیجه روابط بین‌فردی ضعیفی دارد. برخی احساسات را در خود محدود کرده یا احساساتش را به اشتباه ابراز می‌کند (در جایی که باید عصبانی شود، احساس رضایت دارد!)    

فرد مبتلا با چه مشکلاتی روبه‌رو می‌شود؟

حتی باوجود بالابودن سطح هوش و تحصیل، مدیریت این احساسات   در آن‌ها ضعیف است؛ فردی که ناراحت است نمی‌تواند احساس خود را نام گذاری کند چون نمی‌داند غمگین یا عصبانی است! این شرایط به او اجازه نمی‌دهد تا رفتارش از احساساتش تاثیر بگیرد، درنتیجه نمی‌تواند آن را به اطرافیانش ابراز کند. به این‌ترتیب قدرت تخیل، تفکر منطقی و تحلیل از او گرفته می‌شود و ترجیح می‌دهد تنها شاهد وقایع باشد درنتیجه احساس درماندگی می‌کند. البته این وضعیت تقریبا در نیمی از مبتلایان به اوتیسم مشاهده می‌شود. بیماری جسمی و اختلال در سلامت‌روان| از آن جایی که برانگیختگی هیجانی با برانگیختگی فیزیولوژیک همراه است، اگر فرد قادر به شناسایی، توصیف و تفکیک آن‌ها از هم نباشد، در بلندمدت باعث اختلال در دستگاه عصبی و دستگاه ایمنی و همچنین بیماری‌هایی مانند آرتریت روماتوئید، بیماری‌های قلبی-عروقی، سرطان، سردرد‌های میگر‌نی، نشانگان روده تحریک‌پذیر، آسم، حساسیت، افسردگی،  اختلالات خوردن و… می‌شود. روابط اجتماعی ضعیف| افراد در حالت عادی به‌خوبی احساسات خود را کنترل و احساسات دیگران را بهتر درک می‌کنند و در نتیجه ارتباط موثری در روابط خصوصی، خانوادگی و اجتماعی خواهند داشت. اما درک نکردن و نبود این احساسات در مبتلایان، آن‌ها را از فعالیت‌های گروهی و روابط اجتماعی جدا می‌کند.  

 برای درمان این اختلال باید چه کرد؟

بازی درمانی برای کودکان| بازی    باعث می‌شود احساسات، نیازها و افکار را به صورت موثر در موقعیت‌های مختلف، شناسایی و توصیف کند. بازی‌درمانگر با استفاده از بازی‌های فردی و گروهی کمک می‌کند علاوه بر یادگیری مهارت ارتباطی و اجتماعی، ویژگی‌های مثبت و منفی خودش را در نتیجه  بازخورد دیگران، شناسایی کند. اقدامات فردی برای درمان| فرد با پذیرش احساسات خوب و بد، شناسایی عکس‌العمل‌های فیزیکی در برابر احساسات مختلف، یادگیری کلمات بیشتر برای بیان احساسات و علت بروز احساساتش و تحلیل آن‌ها، انواع احساسات را شناسایی می‌کند. سپس برای حرف‌زدن درباره‌ احساساتش با دیگران پیش‌قدم می‌شود. درنهایت از طریق نوشتن، آرام‌سازی، تنفس آگاهانه، خودتشویقی، مهارت‌های لازم برای ابراز آن را به‌دست می‌آورد. خواندن رمان‌ها| در داستان‌های بلند افکار، احساسات، لحظه‌ها و تجربیات احساسی فراوانی در موقعیت‌های داستانی وجود دارند.  این یک روش عالی برای یادگیری توانایی در شناخت و توصیف احساسات و تقویت عضلات زبانی و ذهنی فرد برای توصیف خودش است. هنرهای بیانی| کلاس‌های بازیگری، نقاشی، موسیقی یا حرکات درمانی به افراد مبتلا  کمک می‌کند تا احساسات را تشخیص دهند و ابراز کنند.    روزانه‌نگاری|  نوشتن وقایع روزمره می‌تواند توانایی فرد را در تشخیص احساسات تقویت کند. توصیه می‌شود توصیف جزئیات در روزمره‌نویسی رعایت شود.  هدف از این کار گسترش مشاهدات فرد  در داخل و خارج از خودش است. مراجعه به مشاور و روان‌درمانگر| گاهی بهتر است تشخیص دقیق و درمان توسط مشاور انجام شود. متخصص برای درمان، شناخت فرد را درباره احساسات و عواطف خود و دیگران بالا می‌برد.

نویسنده : فاطمه قاسمی | روزنامه‌نگار

منابع:healthline ،medicalnewstoday

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گاف دادن»

سایت بدون – اصل کلمه گاف از زبان فرانسه است و به معنای حرف ناپسند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *