درباره شهید حاج احمد کاظمی فرمانده لشکر خط شکن نجف اشرف/ فرمانده ای از میان مردم



سایت بدون – جنگ تحمیلی ارتش بعث عراق علیه کشورمان را نخبگانی از میان مردم به دفاع مقدس تبدیل کرده و حماسه و افتخار آفریدند تا آنجاکه  اگر جنگی رخ نمی‌داد همچنان گمنام باقی مانده و افرادی عادی بودند. این جوهره ملت ایران است که در بزنگاه‌ها غیورمردان جسوری را معرفی می‌کند که فراتر از توان و ظرفیت یک انسان عادی به ایفای نقش بپردازند. قهرمانانی که همیشه تاریخ بوده و هستند و درمواقع خطر بی دعوت و اجبار، ناباورانه به میدان می‌آیند و سرنوشت کشور را با حضور مؤثر و کارساز خود به‌گونه‌ای مطلوب رقم می‌زنند.

احمد کاظمی یکی از آن سرافرازانی است که از صف مردم عادی بیرون آمده واز ۱۸ سالگی قدم در راه حماسه آفرینی گذارد. در همه صحنه‌های انقلاب با هدف ظلم ستیزی و عدالتخواهی شرکت داشت. مدتی هم اسیر زندان‌های ساواک شد اما با پیروزی انقلاب رهایی یافت. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب درراستای اهداف آرمانی خود به‌همراه شهید محمد منتظری به جنوب لبنان رفت تا از آلام مردم به ستوه آمده لبنان و فلسطین از ستم اسرائیلی‌ها بکاهد و کنار آنان با ظلم صهیونیست‌ها به مبارزه بپردازد.

وی ابتدا وارد سوریه شد و در پادگان حموریه در اطراف دمشق، یک دوره آموزشی جنگ‌های نامنظم را به مدت ۴۵ روز زیر نظر سازمان الفتح طی کرد و بعد از آن به جنوب لبنان اعزام شد و در کتیبه‌های نظامی اطراف بیروت، که مربوط به سازمان الفتح بود، مستقر شد. اما با آغاز غائله کردستان به کشور برگشت و به کردستان شتافت و به سهم خود توطئه دشمنان این مرز و بوم را جهت تجزیه کشور ناکام گذارد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به‌همراه گروهی ۵۰ نفره به جنوب شتافت و داوطلب حضور درخطرناک‌ترین و دشوار‌ترین محور شد.

سردار مرتضی قربانی دراین ارتباط در خاطرات خود می‌گوید:«در جنگ کردستان نیروهای داوطلب از اصفهان زیاد بودند اما با شروع جنگ، افرادی همچون شهیدان حسین خرازی و احمد کاظمی که در کردستان بودند به جنوب آمدند.چون اینجا به وجود آنها نیاز بیشتری احساس می‌شد.» (در مسیر پیروزی ص۴۵) احمد کاظمی و همراهانش ابتدا به جزیره مینو که دامنه جنگ بدانجا نرسیده بود مأموریت می‌یابد اما وقتی می‌بیند محل مأموریتش راکد است با اصرار خود به محور فیاضیه می‌رود که نزدیک‌ترین خط دشمن به نیروهای خودی بود.

سردار مرتضی قربانی در این ارتباط در کتاب خاطراتش می‌گوید: «احمد کاظمی با ۱۱۰ نفر از نیروهایش به آبادان آمد. به او گفتند برو جزیره مینو، جزیره مینو یک حالت بخور و بخوابی داشت.جبهه راکدی بود. وی یک روز به محل فرماندهان آمد و با حالت دعوا گفت من برای جنگیدن با دشمن آمده‌ام، یک خط دیگر مرا بفرستید. این بود که مسئولیت محور فیاضیه را به ایشان سپردند که شامل ایستگاه ۷ و۱۲ و ایران گاز می‌شد و به جبهه خمپاره ۶۰ معروف بود چون دشمن آنجا را زیر آتش خمپاره ۶۰ گرفته بود…. آنجا نیروهای احمد کاظمی در داخل محاصره آبادان بودند و به لحاظ سلاح و امکانات محروم ترین محور محسوب می‌شدند. اما با این همه به لطف خدا دشمن را طوری خوار و ذلیل کردند که دیگر جرأت تک علیه نیروهای به محاصره درآمده را نداشته باشند.» (همان ص ۱۳۹و۱۳۳) احمد کاظمی با کسب تجربه ظرف شش ماه به تقویت و آموزش نیروهایش می‌پردازد و زمینه‌های تشکیل لشکر ۸ نجف اشرف را فراهم می‌آورد. در این مقطع وی با تدبیر جنگی طولانی مدت نیروهایش را به‌صورت گردان و گروهان سازماندهی می‌کند و واحد‌های مخابرات، اطلاعات عملیات، ادوات و… را شکل می‌دهد. وی در ادامه با غنیمت‌های جنگی از دشمن، شالوده‌های یک تیپ مستقل و قدرتمند را پی می‌ریزد و بر توانمندی دفاع ملی در برابر دشمن می‌افزاید.


شکست حصر آبادان


اولین عملیات جدی در قالب رزم کلاسیک در عملیات ثامن‌الائمه صورت می‌گیرد. احمد کاظمی به‌عنوان فرمانده محور فیاضیه با شش گردان در این عملیات شرکت دارد و استعدادی فراتر از آن چیز که از وی متصور بود بروز می‌دهد. در این عملیات یکی از محور‌های اصلی نیروهای احمد کاظمی بودند که افتخارات بسیاری در تاریخ جنگ به ثبت رساندند. در این عملیات با وجود برتری دشمن به لحاظ تعداد  نسبت به عده نیروهای خودی به پیروزی بزرگی نائل آمدند که سرسلسله پیروزی‌های زنجیره‌ای شد. در این عملیات سردار احمد کاظمی رشادت‌های زیادی از خود نشان داد و در مواقع حساس با رفتن بر بالای خاکریز‌ها و زدن تانک‌های دشمن آتش مؤثر ارتش عراق را از بین برده و پاتک‌های سنگین آنان را خنثی کرد. براساس اسناد منتشر شده از سوی مرکز اسناد و تحقیقات سپاه عملیات ثامن‌الائمه لو رفته بود اما با وجود این به‌دلیل شجاعت فرماندهانی همچون حاج احمد کاظمی این امتیاز به کار عراقی‌ها نیامد و مجبور شدند با برجا گذاشتن کشته‌ها وادوات بسیاری عقب نشینی کنند. برای پیشروی به عمق نیروهای دشمن تونل‌ها و کانال‌هایی ایجاد شده بود که به‌دلیل لو رفتن عملیات عراقی‌ها بالای آنها حاضر بودند و با آتش تراش اجازه عملیات از طریق آنها را نمی‌دادند. احمد کاظمی با درایت و شجاعت ستودنی بی‌محابا روی خاکریزها حاضر شده و با آر.پی.جی به شکار تانک‌های دشمن رفت و گورستانی از تانک‌های سوخته و نیمه سوخته بویژه در محور ایران گاز به‌وجود آمد که صحنه‌های آن پشت دشمن را به لرزه درآورد. بدین ترتیب چارچوب اولیه لشکر ۸ نجف در عملیات شکست حصر آبادان ریخته شد و بلافاصله بعد از این عملیات مراحل تکوینی آن آغاز شد.
درتکاپوی آزاد‌سازی بستان
در عملیات طریق القدس یکی از مراحل دشوار آن آزادسازی بستان بود به‌همین دلیل سردار احمد کاظمی به‌دلیل تجربه جنگ در محاصره عراقی‌ها برای یکی از محورها در این جبهه انتخاب  و وارد عمل شد. یگان تحت امر احمد کاظمی با انهدام ۲۲ تانک عراقی از توان رزمی دشمن کاسته و زمینه آزاد‌سازی بستان را که برای دشمن از اهمیت حیاتی برخوردار بود تسهیل کرد. عراق برای حفظ منطقه، یک ستون زرهی تازه نفس را در این محور به میدان آورد و پاتک مشهور پل سابله را شکل داد و با فشار بر نیروهای خودی که براثر آن چندین فرمانده قدر جنگ ازجمله عبدالله بختیار، احمد زارع، قبادی نیا، کامرانی، حسنی و… به شهادت رسیدند و فرماندهانی همچون قاسم سلیمانی نیز مجروح شدند. در چنین وضعیتی احمد کاظمی و نیروهای تحت امرش وارد صحنه نبرد شدند و ضمن پوشش خلأ های به‌وجود آمده و خود نیز در کنار نیروها با آر.پی.جی به شکار تانک پرداخت. با شکار چند دستگاه تانک دشمن عراقی‌ وحشت کرده و با خیال اینکه نیروهای تازه نفس بسیاری به کمک مدافعان پل آمده‌اند واکنش نشان دادند و با نفربر، احمد کاظمی و سایرهمراهان وی را دنبال کردند. با این اقدام یگان زرهی دشمن که خود را برای عملیات شبانه پنهان کرده بود لو رفت و آتشباری نیروهای خودی آنها را زمینگیر کرد. بدین ترتیب با تقویت آن محور تدبیر دشمن برای عبور از پل سابله و برگشتن ورق به نفع دشمن خنثی شد.
 تشکیل تیپ نجف در آستانه عملیات فتح المبین
در آستانه عملیات فتح‌المبین تیپ ۸ نجف اشرف به فرماندهی سردار احمد کاظمی تشکیل شد واین در حالی بود که اصفهان برخلاف سایر استان‌ها دو یگان مستقل رزمی داشت و این نبود مگر به‌دلیل شایستگی‌های احمد کاظمی که می‌طلبید یگان دومی به اصفهانی‌ها تعلق گیرد.
در عملیات فتح المبین یگان احمد کاظمی جهت تأمین اهداف عملیات در محور ارتفاعات میشداغ وتنگ رقابیه و ارتفاعات سمت چپ آن مأموریت یافت و با حمله به مواضع دشمن با دسته‌های ۵۰، ۶۰ نفره و انهدام زرهی دشمن نقش مؤثری در پیشبرد اهداف عملیات ایفا کرده و توانست تنگ برقازیه را آزاد سازد که درنتیجه آن نیروهای خودی بر دشمن مسلط شده و توانستند ترابری هلی برن دشمن را با هدف قرار دادن یک هلیکوپتر مخدوش و ناامن کنند.
درخشش شهید کاظمی در عملیات آزاد‌سازی خرمشهر
در این عملیات طبق قرارمحرمانه بین فرماندهان اصفهانی از جمله شهید احمد کاظمی قرار می‌شود در اقدامی روانی بعد از شکست اولین خط دفاعی دشمن، یگان هان‌ خودی تانک‌ها، نفربرهایشان و بولدوزرهایشان را با چراغ روشن و با سرعت به سمت جاده حرکت دهند. با این ایده ابتکاری نیروهای خودی تا کنار جاده اهواز – خرمشهر پیشروی کرده و دشمن را مرعوب ساختند و آنها را وادار به فرارکردند. از همان موقعیت به خط دشمن یورش برده و امکان پاتک‌های متعدد را از دشمن گرفتند.
در ادامه عملیات بیت‌المقدس، شهید کاظمی در حالی که فرماندهی تیپ نجف اشرف را برعهده داشت پس از عبور از رودخانه کارون، در نیمه‌های شب و با نفوذ به عمق ۲۰ کیلومتری از خط مقدم نیروهای عراقی، نبردی تن به تن و خونین را آغاز نمود که در نهایت با تثبیت تیپ نجف در کنار جاده اهواز-خرمشهر، حملات بعدی خود را به سمت خرمشهر آغاز کرد و یگانش از جمله اولین رزمندگانی بودند که پا به خیابان‌های خرمشهر گذاشتند. شهید احمد کاظمی در اغلب عملیات‌های کوچک و بزرگ حضور داشته و براثر لیاقت چندین نشان فتح دریافت نمود. وی در سال ۱۳۷۲ ابتدا به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا منصوب شد و به‌دنبال فعالیت‌های مسلحانه حزب دموکرات کردستان ایران در غرب کشور و پیشروی این حزب، موفق شد در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۷۴ مقر حزب دموکرات کردستان در خاک عراق را محاصره کند و در نهایت توافقنامه سیاسی–نظامی را با رهبران کردهای اردوگاه کوه سنجق، با محوریت ممانعت از مبارزه مسلحانه و روی آوردن به فعالیت‌های سیاسی امضا کرد.پس از امضای این توافقنامه، شورای عالی امنیت ملی وضعیت منطقه کردستان را عادی اعلام کرد.
فرمانده نیروی هوایی سپاه
کاظمی در ۲۷ آذر ۱۳۷۶ به‌عنوان فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) معرفی شد و پس از آن در ۹ تیر ماه ۱۳۷۹ به سمت فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. در دوران فرماندهی نیروی هوایی، کاظمی اقدامات مؤثری نسبت به ارتقای سطح کیفی نیروی هوایی از جهت سازمان و ساختار انجام داد و برای نخستین بار نیروی هوایی سپاه را مجهز به هواپیمای جت پشتیبانی نزدیک سوخو ۲۵ نمود و سازمان هلیکوپتری سپاه را با خرید بالگردهای میل ۱۷ تجهیز کرد. وی همچنین در این سمت با واحد موشکی هوافضای سپاه پاسداران نیز ارتباط داشت و حسن طهرانی مقدم را در توسعه پروژه‌های ساخت موشک‌های بالستیک همراهی می‌کرد.
فرمانده نیروی زمینی سپاه
کاظمی در ۲۹ مرداد ۱۳۸۴ از سوی مقام معظم رهبری، به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شد و در ۱۹ دی سال ۱۳۸۴ در سانحه هوایی سقوط هواپیمای داسو فالکن ۲۰ در نزدیکی ارومیه به شهادت رسید. به گفته فرمانده وقت سپاه پاسداران، در نشست خبری ۱۹ دی ۱۳۸۴ علت سقوط هواپیما، از کار افتادن دو موتور آن اعلام شد. پیکر وی بنا به وصیتش در جوار شهید حسین خرازی، در گلستان شهدا در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «دلنگ دلنگ»

سایت بدون – صدای زنگ شتر و هر زنگوله ای که به گردن حیوانات وصل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *