ریشه و داستان ضرب المثل«دعوا سر لحاف ملا بود»

سایت بدون – روزی ملا نصرالدین و همسرش خواب بودند که شنیدند از کوچه صدای دعوا می آید ، همسر ملا گفت :«مرد برو ببین چه خبر است» ، ملا گفت :«به ما چه ربطی دارد، نصفه شبی » ولی همسر او آن قدر اصرار کرد که او لحافی دور خود پیچید و به کوچه رفت . گویا دزدی به خانه یکی از همسایه ها رفته بود و صاحب خانه متوجه می شود، اما دزد از فرصت استفاده کرده و جایی مخفی شده بود،همسایه که رفتند ملا به پایین رسید ، دزد هم از فرصت استفاده کرد و لحاف ملا را از او دزدید و برد

وقتی ملا نصرالدین به پیش همسرش برگشت ، در جواب این که در کوچه چه خبر بود گفت:« هیچی انگار دعوا سر لحاف ملا بود»

این ضرب المثل هم در مورد دعواهای ساختگی به کار می رود که کس دیگری از آن ضرر می بیند و هم درباره ضرر دیدن در جدالی که هیچ ربطی به فرد ندارد.

ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید

مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

مطلب پیشنهادی

نقاشی گمشده بعد از ۴ سال پیدا شد

یک تابلو نقاشی ربوده‌شده از «سالواتور روزا» پس از ۴ سال به گالری «دانشگاه آکسفورد»‌ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *