ریشه و داستان ضرب المثل « یک مویز و چهل قلندر»

سایت بدون – مویز با کشمش فرق می کند، هر دو دانه خشک شده انگور هستند اما انگورهای ریزدانه کشمش می دهند و انگورهای درشت دانه مثل انگور شاهانی مویز ، در کل هم درجایی که تاکستان است، مویز خیلی هم چیز ارزشمندی نیست و پای همه درختان تاک ریخته است.

قلندرها هم گروهی از صوفیه بودند که می خواستند نشان بدهند در قید و بند دنیا نیستند، آن ها آن قدر در این کار افراط کردند که شدند مظهر بی قیدی ، قلندر ها کار و شغل مشخصی نداشتند و هر چه گیر پیدا می کردند می خورند

حالتی را تصور کنید که گروه قلندر ها یک عدد مویز پیدا کرده اند و بر سر آن دعوا می کنند. در حالی که آن مویز برای یکی از آن ها هم کافی نیست چه برسد به چهل تای آن ها

روایت دیگری هم درباره این ضرب المثل وجود دارد و آن هم این است که گروهی از این صوفیان قلندر برای پیر خود یک عدد مویز هدیه می برند و همه آن را کادوی خود می دانند

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند یک چیز بی ارزش مدعیان بسیاری داشته باشد

ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید

مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آخ نگفتن»

سایت بدون – آخ کمترین واکنش انسان به درد و رنج است آخ گفتن خیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *