مارادونای واقعی به روایت کاپادیا/فرشته در ناپل رخت شیطان به تن کرد


سایت بدون – کسانی که بازی‌های مارادونا را ندیده‌اند یا در بزرگی‌اش تردید دارند با دیدن مستند آصف کاپادیا می‌توانند به تصویری واقعی از اسطوره فوتبال آرژانتین و جهان برسند و البته به باشگاه طرفدارانش  بپیوندند.
در این فیلم ۱۳۰ دقیقه‌ای دوران حضور مارادونا در ناپولی بررسی شده؛ همان سال‌هایی که او به اوج رسید و طرفداران فوتبال در جهان را حیران هنرنمایی‌اش کرد تا زمانی که دیگر فشار موفقیت و محبوبیت را تاب نیاورد و تسلیم نیروهای شر شد.
فیلم با ویراژهای دو ماشین ایتالیایی از خیابان‌های شلوغ منتهی به ورزشگاه سن‌پائولو شروع می‌شود. مراسم معارفه مارادونا شهر فقیر جنوب ایتالیا را به هم ریخته و آنها امیدوارند که نابغه آرژانتینی بتواند آنها را در جنگ با شمالی‌های ثروتمند و مغرور شکست دهد.
تکان‌های دوربین در تونل منتهی به چمن ورزشگاه حکایت از ماجرایی پرالتهاب دارد. مارادونا به عنوان شخصیت اول این داستان در این لحظات چهره مضطربی دارد و خوب می‌داند که قدم در چه راه سختی گذاشته.
شروع کار مارادونا با ناپولی نشان می‌دهد که موفقیت با این تیم در رقابت با تیم‌های بزرگی مثل یوونتوس چه کار دشواری است، ولی در نهایت موفق می‌شود دو بار با این تیم قهرمان ایتالیا شود؛ افتخاری که ناپولی بعد از آن نتوانسته تکرار کند.
در این سال‌هاست که او با آرژانتین قهرمان جهان می‌شود و یک بار هم با ناپولی مزه قهرمانی در جام یوفا را می‌چشد، ولی در همین دوره پرماجراست که او روحش را به شیطان می‌فروشد. چشمان جوان خجالتی و مهربان شروع فیلم در فریم‌های پایانی جایش را به چشمان خون‌افتاده فردی می‌دهد که مجبور به تعامل با مافیای ناپل و گرفتار کوکایین شده. البته هزارتویی که فیلم کاپادیا از شهر ناپل به نمایش می‌گذارد به قدری هولناک است که هر ستاره دیگری جای مارادونا هم بعید بود بتواند از آن به سلامت خارج شود.
در نهایت مارادونا پایان تراژیکی دارد و در حالی که محروم شده و حمایت باشگاه را از دست داده، شهر را ترک می‌کند. رفتن از ناپل معادل پایان دوران پرافتخار دیه‌گو است و بعد از آن دیگر او نه در باشگاه نه در تیم ملی رنگ موفقیت را نمی‌بیند.
روایت کاپادیا که تصاویر آرشیوی بکرش آن را به شدت جذاب‌ می‌کند، چهره‌ای واقع‌گرایانه از مارادونا ارائه داده است. او در تمرینات و مسابقات ناپولی یا در کنار خانواده نقش همان فرشته ناجی را به عهده دارد، ولی حاشیه‌های زندگی‌اش در ناپولی و مراوداتش با مافیا چهره شیطانی او را نمایان می‌کند. مارادونا اعتراف می‌کند که اولین بار در بارسلون مصرف کوکایین را امتحان کرده، ولی اعتیادش در ناپل به اوج می‌رسد تا جایی که درخشش در زمین را تحت تأثیر قرار می‌دهد و پس از مثبت شدن آزمایش، جایگاهش را از دست می‌دهد و سلطنتش فرو می‌ریزد.
یکی از شخصیت‌های مهم حاضر در این مستند فرناندو سینیورینی، بدنساز اختصاصی اوست که مأموریت دارد اثرات مواد مخدر را از بدنش بزداید و او را برای درخشش در زمین آماده کند. سینیورینی است که مارادونا را با توجه به ارتفاع شهرهای مکزیک آماده جام جهانی می‌کند و از او ستاره‌ای قبراق می‌سازد که آرژانتین را قهرمان جهان کند.
تک جمله طلایی سینیورینی بهتر از هرکسی تصویر دوگانه ستاره آرژانتینی را مشخص می‌کند؛ «با دیه‌گو حاضر بودم تا آخر جهان بروم، ولی با مارادونا دوست نداشتم حتی یک قدم بردارم!»

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «دلنگ دلنگ»

سایت بدون – صدای زنگ شتر و هر زنگوله ای که به گردن حیوانات وصل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *