محاکمه دانشجوی دکترا به اتهام قتل نخبه شیمی

سایت بدون – دانشجوی دکترای دانشگاه معروف برای دومین‌بار به اتهام قتل دوستش که نخبه شیمی بود، بازداشت شد.به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از سال۱۳۹۹ و با مرگ نخبه شیمی آغاز شد. روز حادثه پسر جوانی به‌نام سامان که دانشجوی دکترای یکی از دانشگاه‌های دولتی تهران بود با اورژانس تماس گرفت و اعلام کرد دوستش به دلیل خوردن محلول شیمیایی در خانه‌اش بدحال شده است. با حضور امدادگران در محل، آنها با جسد شهاب ۲۵ساله روبه‌رو شدند. در ادامه با حضور ماموران و تحقیقات دراین‌باره، مشخص شد شهاب مدال‌آور المپیاد شیمی و بورسیه یک‌دانشگاه آمریکایی بوده است.
با تکمیل تحقیقات، برای سامان به اتهام قتل عمد، کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه‌۱۱دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه، وکیل اولیای‌دم برای سامان درخواست قصاص کرد و گفت: متهم به دلیل حسادت به موفقیت‌های شهاب، او را با محلول شیمیایی کشت.
متهم به قتل هم در دفاع از خود گفت: من از دوران دبیرستان زیاد به آزمایشگاه می‌رفتم و محلول‌های شیمیایی را با هم ترکیب می‌کردم. با ترکیب مواد به این محلول شیمیایی رسیدم که اعتیادآور بود. از همان زمان آن را استفاده می‌کردم. آخرین‌بار هم آن را با آبمیوه مخلوط کردم و در یخچال خانه گذاشتم اما شهاب بدون این‌که به من بگوید آن را سر کشید و حالش بد شد و فوت کرد. من اگر می‌دانستم قصد خوردن آن را دارد، جلویش را می‌گرفتم.
پس از دفاعیات متهم و وکیل‌مدافعش، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده او را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به‌دلیل قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم کردند. با اعتراض اولیای دم، پرونده به دیوان‌عالی کشور ارسال شد که قضات دیوان‌عالی حکم را نقص کرده و برای رسیدگی دوباره به دادگاه بازگرداندند.
متهم درحالی‌که با قرار وثیقه آزاد بود در این جلسه حاضر شد. در ابتدای این جلسه، اولیای‌دم برای قاتل درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و با انکار اتهام قتل گفت: من دوستم را نکشتم. آن محلول را برای مصرف خودم درست کرده بودم اما شهاب بدون این‌که من متوجه شوم، آن را خورد و مسموم شد. من با شهاب دشمنی نداشتم که بخواهم او را به قتل برسانم. این را خانواده‌اش هم می‌دانند. تا زمانی که اورژانس برسد، هر کاری کردم تا او زنده بماند. درخواست دارم حکم برائت مرا صادر کنید.
پس از دفاعیات متهم، قضات قرار وثیقه را به قرار بازداشت تغییر داده و او را روانه زندان کردند تا حکم پرونده صادر شود.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر در مسیری داشتند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *