معرفی فیلم /بِیرو، روی دور تند!


فضای ابتدای فیلم«بیرو» ایستادن یک قهرمان روی یک تپه شبه‌ قله افتخار را تداعی می‌کند؛ فیلمساز شروع روایت را در یک نقطه اوج در زمین چمن بازی‌های جام جهانی ۲۰۱۸ و در آستانه مچ‌اندازی قهرمان داستان با کریستیانو رونالدو ترسیم می‌کند و از آنجا با یک بَک مبهم به گذشته باز می‌گردد تا بگوید قهرمان چگونه ترقی کرد تا روزی بتواند در مقابل کریس رونالدو قد علم کند! لذا اینگونه به خاستگاه و سطح قهرمان‌بینی و قهرمان‌سازی در سینمایی که بیرو تلاش می‌کند تا خود را در کلیشه‌های آن جا بیاندازد پی می‌بریم.عمده ضعفِ پایه‌ای بِیرو در نگاه متنی آن خلاصه شده، لذا منطقِ قالبی که برای آن اندازه گرفته‌اند قابل نقد است. درک سینمای بیرو از قهرمان، ایستادن وی در جایگاهی است که بتواند ضربه پنالتی فوتبالیستی را دفع کند که او نیز با مصایب فراوان در زمین سبزرنگ سری در سرها درآورده و در جهان فکری هواداران‌اش قهرمان شناخته می‌شود؛ در واقع نقطه غایی و عالی قهرمان‌سازی بیرو نه به یک نقطه ذاتی و اصیل و ملی بلکه به یک نقطه عاریتی تعلق دارد که بارها توسط قهرمانان فوتبالیست، پیش از قهرمان اصلی این داستان تصاحب شده است. بنابراین بیرو سقف دستیابی به قهرمان را نه در حد ملی و با چهارچوب‌های سینمای استراتژیک بلکه با اغماض در حد رکوردهای ورزشی در قالب سینما تصور کرده است، لذا معنای قهرمان پیشاپیش تعیین و قالب‌بندی شده است و ارتفاع پرواز قهرمان نیز مشخص است و صرفاً فیلم می‌خواهد بگوید او چگونه قد کشید تا بتواند به این سقف کوتاه سر بساید!
بیرو مملو از امید است و خوش ساخت و خوش ریتم با فضاهایی توأم با خوشی و غم ذاتی زندگی و نزاع همیشگی میان خیر و شر در کالبد قهرمان و ضد قهرمان، اما آنچه به وضوح در این فیلم نمایان است، پیشرفت فضای غالب اثر با حرافی‌های ضمن دیالوگی در متن است، چراکه تصویر، کمتر سخن می‌گوید و بیشتر کلام لخت و عریان فضای قصه را پیش می‌برد. لذا بار روایت داستان معمولاً از گُرده تصویر سینمایی با تمام اقتضائات و ملزوماتش در انتقال مفهوم و پیام برداشته شده و بر دوش کلام مستقیم قرار داده شده است. فاصله زیاد روایت‌ها از اصل بیان تصویری سینمایی باعث می‌شود تا اثر به وضوح زبانِ بی‌زبانی باز کند و به مخاطب بگوید من را سینما نخوان! این مسأله وقتی بیشتر عیان می‌شود که در مقطعی فضای داستان موقتاً به یک کندی ریتم دچار می‌شود و در این لحظات است که ضمن فروکش کردن هیاهوها در ریتم بالا، اثر سطح کیفیت سینمایی خود را لو می‌دهد.بازی نقش‌های محوری عمدتاً از کیفیت مناسب برخوردار است و رعایت جزئیات در ارائه بازی‌ها منجر شده تا برخی فضاسازی‌ها، کمی از ضعف‌های کار بکاهد و در موقعیت‌هایی فضای فیلم را کمی قابل تحمل کند، این رویه وقتی جذاب‌تر شده که یک کمدی نرم و پرداخت شده و صدالبته به اندازه در روایت داستان، توانسته است گاهی نمکی به کیفیت برخی بازی‌ها بیفزاید.در بیرو، فیلمساز یک سرگذشت پر فراز و نشیب با حجم بالای درد و ملالت را به قاب سینما سپرده؛ او می‌توانست با درک صحیح‌تر از نقش و جایگاه قهرمان در سینما و تفوق بخشی به تصورات‌اش از مفهومِ شخصیت یک قهرمانِ زخمی و سربلند از سختی‌های زندگی در مسیر قهرمانی، یک استاندارد تازه در انعکاسِ قهرمان با جاذبه‌های ایلی، ملی و ورزشی حتی در سطح سینمای بین‌الملل خلق کند. ضمن آنکه در دنیای واقعی، شخصیت حقیقی بِیرو اساساً دارای یک سرگذشت پیشاقهرمانی سراسر تراژیک و تلخ است که همه می‌توانست ضمن انعکاسِ منطقی‌ترِ عنصر امید، به درک بهتر مخاطب ایرانی و جهانی از ذات و شخصیت و موجودیت یک قهرمان اصیل ایرانی در سینمای ملی بیانجامد.

پوریا فرجی/منتقد سینما

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آخ نگفتن»

سایت بدون – آخ کمترین واکنش انسان به درد و رنج است آخ گفتن خیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *