نگاهی به فیلم «سن آدلاین»، ساخته فانتزی لی‌تولند کریگر/ دردسرهای یک زندگی ابدی

سایت بدون- «سن آدلاین» (یا «عصر آدلاین») که کاری رمانتیک و البته فانتزی و براساس خیال‌های شیرین است، نوعی فتح باب تازه در این ژانر سینمایی به شمار می‌آید.
این فیلم را که تلویزیون ایران هم آن را چندین و چند بار پخش کرده، لی‌تولند کریگر براساس سناریویی از جی‌میلز گودلو و سالوادور پاسکوویتز ساخته و فیلمبرداری هنرمندانه دیوید لانزن برگ و ادیت هوشمندانه ملیسا کنت کمک کرده داستانی که بیشتر یک قصه شاه‌پریانی و حتی دور از فانتزی‌های سنتی و اغراق است، به باور بیاید و بر دل‌ها بنشیند. سؤال مهم موجود در این فیلم است که اگر قرار بود بشر تا ابد عمر کند، چه باید می‌کرد و آیا می‌توان هرگز پیر نشد و از مقابل سیل پرسش‌هایی عبور کرد که تصریح می‌دارند چگونه یک انسان می‌تواند با چهره‌ای همیشه جوان از تمامی اعصار گذر کند و اگر چنین کرد، آیا راهی بجز گریز از آشنایانش برای او باقی می‌ماند؟
داستانی قابل قبول یا رؤیایی افراطی؟
در فیلم‌های قصه‌محور از این دست که برای دوستداران شیرین‌ترین و در عین حال غیر ممکن‌ترین رؤیاها ساخته می‌شوند، معمولاً بازی هایی عالی از هنرپیشه‌های فیلم مشاهده نمی‌شود اما در این فیلم بلیک لایولی هنرپیشه زن ۳۴ ساله‌ای که‌ زاده شهر لس‌آنجلس امریکا است و از حدود ۱۵ سال پیش با بازی در سریال تلویزیونی دراماتیک «دختر شایعات» معروف شد، با ارائه یک بازی خاص بینندگان را تا پایان به‌دنبال خود می‌کشاند و هریسون فورد مسن و مشهور نیز نیازی به تعریف ندارد و در این فیلم تلألؤیی محسوس در عین پیری دارد. نظرات کارشناسان درباره این فیلم متضاد بوده و عده‌ای آن را پسندیده و برخی نیز آن را یک رؤیای افراطی و مسخره نامیده‌اند اما اکثریت متفق‌القول‌اند که لایولی و فورد بهترین بازی‌های دست‌کم ۱۵ سال اخیر خود را در این فیلم ارائه داده‌اند. این در حالی است که فورد فقط از نیمه دوم فیلم و از دقیقه ۵۰ به‌ بعد این اثر سینمایی ۱۱۳ دقیقه‌ای وارد صحنه و متن اتفاقات می‌شود. فروش ۷۵ میلیون دلاری این فیلم در عین داشتن بودجه‌ای ۲۵ میلیون دلاری با احتساب معیارهای‌هالیوودی بیشتر یک شکست اقتصادی محسوب می‌شود اما این فیلم اینک یعنی حدود ۵ سال‌ونیم پس از عرضه اولیه‌اش همچنان شیرین و خاص به‌نظر می‌رسد و نه مختص یک یا دونسل و افرادی محدود بلکه قصه‌ای برای همه اعصار و آدم‌ها و اگر اهل رؤیا باشید، هر نسل و آدمی می‌تواند با آن همذات‌پنداری کند.
فرار اجباری از دست اف.بی.آی
«سن آدلاین» که یک قصه‌گو (با صدای هیولاری) داستان آن را به‌صورت Voice over شرح می‌دهد و برای هر سکانس سخنانی روشنگر دارد، متمرکز بر زنی جوان به‌نام آدلاین بومن است. او اولین کودکی بود که در نخستین روز از سال ۱۹۰۸ در شهر سان فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای امریکا به‌دنیا آمد و سال‌ها بعد ازدواج کرد و یک دختر به‌دنیا آورد اما در سال ۱۹۳۷ شوهرش در واقعه‌ای تراژیک جان سپرد. ۱۰ ماه بعد از آن واقعه تلخ و در حالی که آدلاین هنوز هم عزادار مرگ شوهرش بود، به هنگام رانندگی در یک شب زمستانی در جاده‌های بیرون شهراز مسیر خارج شد و به درون آب یخ زده دریاچه‌ای افتاد که در حال گذر از کنار آن بود. آدلاین برای دقایقی از این دنیا رفت و تحقیقاً مرد اما نازل شدن یک صاعقه شدید بر سطح آب به‌طرز غیر قابل باوری باعث احیای آدلاین شد و او چشم باز کرد و از درون اتومبیل سرشار از آب بیرون آمد و به‌سطح آب بازگشت. همان فرآیند با تأثیرگذاری شگرف فیزیکی- شیمیایی‌اش و البته براساس قصه فانتزی فیلم سبب شد آدلاین برای همیشه در همان سن و سالی بماند که در آن زمان داشت و آن ۲۹ سال سن بود. این در حالی روی داده که تک فرزند آدلاین که دختری به‌نام فلمینگ است، به روال طبیعی و به آرامی مسن و مسن‌تر شده و کار به جایی کشیده که از مادرش بسیار پیرتر نشان می‌دهد و وقتی به‌طور پنهانی قرار ملاقات می‌گذارند و کنار هم در رستورانی می‌نشینند، مردم فکر می‌کنند فلمینگ مادر آدلاین است و نه برعکس. اگر قرارهای آنان پنهانی و فقط هر از چندگاه است، به این سبب است که آدلاین چند سال پیش از چنگ مأموران اف.بی.آی و متخصصان امور پزشکی و بیولوژیک که می‌خواستند او را بربایند و برای تحقیقات خود و یافتن دلایل مسن‌ نشدن او به لابراتوار ببرند، گریخته و از آن پس به‌طور پنهانی و در تنهایی محض زندگی می‌کند و با هیچ‌کس ارتباط نمی‌گیرد و هر چند مدت یک‌بار هویت و کارت شناسایی‌اش را عوض می‌کند تا مبادا رازهایش رو شود و پزشکان و محققان دمار از روزگار وی درآورند.
وقتی احتیاط پایان می‌گیرد
چنین روند احتیاطی و ترس و ملاحظه‌ای که آدلاین آن را سال‌ها حفظ کرده، سرانجام روزی در جشن‌سال نو میلادی شکسته و او با مردی به‌نام الیس جونز آشنا می‌شود که به‌رغم همه انکارها و فرارهای آدلاین از دست وی او را رها نمی‌کند و آن‌قدر اصرار بر ادامه آشنایی‌شان می‌کند که آدلاین تصمیم به پذیرش دعوت الیس برای ملاقات با خانواده او می‌گیرد.
در خانه «جونز»ها او رو‌در روی پدر الیس قرار می‌گیرد که از بد حادثه سال‌ها پیش با آدلاین «هم دانشگاهی» بوده و با یکدیگر رفت‌وآمدهایی داشته و حتی به هم علاقه‌مند شده بودند و به همین سبب او را در بدو دیدار مجدد آدلاین می‌نامد. آدلاین که خودش را با اسم جعلی جنیفر به الیس معرفی کرده، این را انکار کرده و می‌گوید که دلیل شباهت چشمگیر قیافه‌اش با آدلاین این است که دختر وی است اما پس‌از اصرارها و پیگیری‌های پایان‌‌ناپذیر پدر الیس مجبور به اعتراف به واقعیت می‌شود و راز خود را بر ملا می‌کند. راز و واقعیتی که طی فرار مجدد آدلاین از آن و از جمع خانوادگی «جونز»ها منجر به یک تصادف رانندگی جدید برای او می‌شود و در شوک تازه‌ای که به او وارد می‌شود، این بار بر خلاف مرتبه قبلی روند رشد او باز متوقف نمی‌شود بلکه برعکس و پس‌از سال‌ها ثابت ماندن وضعیتش شروع به پیرشدن می‌کند و او هرچند بسیار دیرهنگام اما سرانجام به یک انسان معمولی تبدیل می‌شود.
معنا و مفهوم خوشبختی
آنچه تولند کریگر در قامت کارگردان و به قصد توضیح پیرامون فلسفه زندگی می‌گوید، این است که آنچه آدلاین پس از سال‌ها فرار از دست مأموران و بواقع گریز از هویت واقعی خویش و تلاش برای برملا نشدن رازهایش در وجودش احساس می‌کند، نوعی رهایی است و این برای او بزرگ‌ترین خوشبختی به حساب می‌آید. آدلاین پس‌از زنده شدن مجدد، در بیمارستان به الیس می‌گوید که نه ۲۹ سال بلکه براساس تقویم ۱۰۷ سال سن دارد و اگر با او هم ابتدا سرسازگاری نداشته، از بیم رو شدن این مسأله و پیامدهای آن بوده است. به‌عنوان دیالوگ آخر فیلم هم وقتی الیس در پایان مراسم سال نو میلادی براساس نگاه حیرت‌بار آدلاین به تک موهای سپیدش از او می‌پرسد آیا حالش خوب است، او می‌گوید: «چراکه نه؟ من عالی‌ام.»
بواقع پیام واقعی و اصلی فیلم «سن آدلاین» که راز موفقیت این فیلم نیز به‌شمار می‌آید، این است که تا وقتی به‌طور طبیعی و کنار خانواده و دوستداران خود زندگی می‌کنید، همه چیز عالی و شیرین است و این به معنای خوشبختی است و دردسرها فقط زمانی به‌وجود می‌آید که از فرآیند زندگی عادی‌تان فاصله گیرید.این فیلم مصداق و نمونه‌ای کامل از سینما در قاب خیال است که بدون آن هنر هفتم هرگز کامل تلقی نشده است.
منبع: Atlanta   journal

مشخصات فیلم
 عنوان: «سن آدلاین»
 ژانر: کمدی- رمانتیک
 کمپانی‌های سازنده: لیک شور و لایونزگیت
 تهیه‌کنندگان: سیدنی کیمل و  گری لوکچسی
 سناریست‌ها: جی. میلز گودلو و سالوادور پاسکوویتز
کارگردان: لی تولند کریگر
مدیر فیلمبرداری: دیوید لانزن برگ
تدوینگر: ملیسا کنت
 موسیقی متن: راب سیمونسن
 مدت زمان: ۱۱۳ دقیقه
 بازیگران: بلیک لایولی، میکیل هوئیسمن، کتی بیکر، هریسون فورد، الن برشتاین، آماندا کرو، لیندا بوید، آنجالی‌جی، ریچارد‌هارمون، مارک ژانیم و بارکلی هوپ.

مطلب پیشنهادی

نقاشی گمشده بعد از ۴ سال پیدا شد

یک تابلو نقاشی ربوده‌شده از «سالواتور روزا» پس از ۴ سال به گالری «دانشگاه آکسفورد»‌ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *