هیتلر در بزرگ ترین نبرد زرهی تاریخ چگونه شکست خورد؟

خونین‌ترین نبرد جنگ جهانی دوم، در جبهه‌ای ۴۵۰۰ کیلومتری و با حضور ۶۶۰۰ تانک و بیش از ۲ میلیون سرباز انجام شد جواد نوائیان رودسری –  برخلاف سال‌های آغازین دهه ۱۹۴۰ میلادی، زمانی که هیتلر بدون مشکل خاصی به حملات گسترده خود در اروپا سازمان می‌داد، از ۱۹۴۳ به بعد شرایط کاملاً تغییر کرد. آلمانی‌ها نتوانستند در نبردهای سنگین لنینگراد و استالینگراد کاری از پیش ببرند. محاصره یک ساله استالینگراد، در نهایت با پیروزی روس‌ها در هم شکسته شد. سرمای روسیه داشت کار دست نیروهای هیتلر می‌داد. در چنین شرایطی بود که پیشوای نازی‌ها دست به تدارک بزرگ ترین نبرد در جنگ جهانی دوم زد، نبردی که به بزرگ ترین نبرد زرهی تاریخ مشهور شد؛ اما به دلیل حضور بیش از دو میلیون سرباز، باید آن را بزرگ ترین نبرد تاریخ بشر بنامیم.

نبرد در جبهه ۴۵۰۰ کیلومتری!

شکست آلمانی‌ها در استالینگراد و رخنه نیروهای شوروی به درون خطوط دفاعی آلمان، میان ارتش‌های شما و جنوب هیتلر فاصله انداخت. نازی‌ها می‌دانستند که تعلل در ضدحمله و تصرف مناطق از دست داده، شرایط را برای شوروی بهتر خواهد کرد. هیتلر برای حضور در نشست فرماندهان نظامی خود، روز ۱۸ فوریه سال ۱۹۴۳(اواخر زمستان ۱۳۲۱)، به «زاپروژیا»، شهری در اوکراین و بر کرانه رود دنیپر رفت؛ اما هنوز جلسه برگزار نشده‌بود که به ناچار از آن‌جا گریخت؛ روس‌ها «خارکُف» را در شمال شرقی اوکراین گرفتند و به مقر هیتلر نزدیک می‌شدند. نشست فرماندهان در برلین برگزار و تصمیم گرفته شد تا ظرف دو ماه، حمله‌ای گازانبری برای نابود کردن نیروهای شوروی تدارک دیده شود؛ اما با کدام تدارکات؟! آلمانی‌ها بیشتر قدرت خود را در شرق از دست داده بودند. تلفات انسانی بسیار سنگین بود. از طرفی، روس‌ها که از خطر حمله نیروهای ژاپنی به شرق آسوده شده‌بودند، تمام نیروهای آن قسمت را برای استفاده در جبهه غرب فراخواندند. یک میلیون و ۳۰۰ هزار سرباز آموزش دیده، پشت خطوط سه‌گانه دفاعی که توسط ژنرال ژوکوف طراحی شده بود، مستقر و اوکراین به نقطه ثقل جنگ جهانی دوم تبدیل شد. ۳۰۰ هزار کشاورز مأموریت پیدا کردند تا خطوط نبرد را مین‌گذاری کنند؛ خطوطی به وسعت چهار هزار و ۵۰۰ کیلومتر! کَلَک مرغابی شوروی! آلمان‌ها به صورت تمام وقت، برای از بین بردن استحکامات شوروی فعال بودند؛ زمان لازم بود تا نیروهای تازه نفس از راه برسند و تانک‌های قدرتمند «تایگر» به لشکرهای زرهی مستقر در اوکراین ملحق شوند. طبق گزارش «لوفت‌واهه»، نیروی هوایی آلمان، هواپیماهای این کشور در ۳۳ سورت پرواز پیاپی، موفق به انهدام ۳۳ فرودگاه نظامی شوروی شده‌بودند؛ ژنرال‌ها به هیتلر اطمینان دادند که نیروی هوایی شوروی را از کار انداخته‌اند؛ اما بعد معلوم شد که ۲۹ فرودگاه، صرفاً ماکت بوده‌است! روس‌ها نیروی هوایی خود را حفظ کرده‌بودند؛ نشان به آن نشان که وقتی نبرد نهایی آغاز شد، ۵۰۰ هواپیمای جنگنده آلمانی را، روی زمین به خاکستر مبدل کردند!

قیامت در «پروخوروفکا»

روز ۱۲ ژوئیه سال ۱۹۴۳ (تیرماه ۱۳۲۲)، نیروهای زرهی طرفین در «پروخوروفکا»، در جنوب شهر «کورسک» که مرکز اصلی نبرد بود، آتش به پا کردند. آلمان‌ها لشکرهای زرهی خود را با ظرفیت دو هزار و ۵۰۰ تانک به میدان آوردند؛ ۱۸۹ تانک از نوع تایگر بود که گلوله تانک‌های تی.۳۴ روسی اصلاً به آن ها اثر نمی‌کرد. شوروی از طریق ایران اشغال شده ومقادیر زیادی مهمات و تانک از متفقین دریافت کرده‌بود؛ اما آن ها هم از پس تانک‌های تایگر بر نمی‌آمدند. روس‌ها دست به دامن توپخانه سنگین خود شدند. هزاران گلوله توپ سنگین در صحنه نبرد شلیک شد. ماشین نظامی هیتلر، به رغم پیشروی‌های اولیه و پیروزی تاکتیکی، نتوانست به اهداف خود دست یابد. شکست در «پروخوروفکا»، سرآغاز ضعف عمده در جبهه آلمان بود. روس‌ها از تعلل چند ماهه‌ای که ارتش نازی‌ برای بازسازی و سازمان دهی داشت، برای تقویت استحکامات استفاده کرده‌بودند. سربازان شوروی که به ویژه پس از نبرد استالینگراد، از تانک‌های آلمانی وحشت داشتند، دوره‌های «آهنین شدن» را گذراندند؛ آن ها درون سنگرهایی قرار می‌گرفتند که تانک‌ها دایم از روی‌شان رد می‌شد. بعضی افسران روس این آموزش‌ها را بیهوده می‌دانستند؛ اما در «کورسک» همه فهمیدند که حق با طراح این تمرین‌ها، یعنی ژنرال ژوکوف بوده‌است.

۱۷۰۰ «مین» در کیلومتر مربع!

آلمان‌ها پس از ناکامی نظامی در «پروخوروفکا»، به سوی «کورسک» تاختند، اما با وضعیتی وحشتناک روبه‌رو شدند؛ ۵۰۰ هزار مین ضد تانک و ۴۵۰ هزار مین ضد نفر توسط یگان‌های مهندسی ارتش سرخ در مسیر آن ها قرار داشت که عبور از عرض جبهه را غیرممکن می‌کرد. تراکم مین در خطوط عقبی به هزار و ۷۰۰ مین در کیلومتر مربع می‌رسید! آلمان‌ها در برابر شوروی حرفی برای گفتن نداشتند؛ تکیه آن ها بر نیروی زرهی‌شان، نمی‌توانست وضعیت را تغییر دهد؛ نسبت نیروهای نظامی آلمان به شوروی، یک به سه بود. روس‌ها سه برابر آلمانی‌ها تانک داشتند و تعداد توپ‌های ارتش شوروی، پنج برابر توپ‌های آلمانی بود. طبق قواعد نظامی، آلمان‌ها، به عنوان مهاجم، باید سه برابر نیروهای مدافع قدرت می‌داشتند، اما چنین نبود! ارسال تدارکات از غرب به شرق بسیار کُند انجام می‌گرفت؛ قبل و در بحبوحه نبرد تاریخی «کورسک» که تا پایان آگوست سال ۱۹۴۳ ادامه داشت، پارتیزان‌های روس با دستور ژوکوف، عقبه تدارکاتی نیروهای هیتلر را فلج کرده‌بودند؛ در این مدت ۲۹۸ لکوموتیو، هزار و ۲۲۲ واگن و ۴۴ پل راهبردی آلمان‌ها منفجر شده‌بود و جایگزین کردن آن ها به این سرعت، امکان نداشت. از سوی دیگر، هواپیماهای شوروی دست به عملیات شبانه روی خطوط آلمان‌ها زدند و انفجار هزاران تُن بمب، وضعیت نیروهای نازی را وخیم‌تر کرد. این در حالی بود که حملات پارتیزانی، همچنان ادامه داشت و توان یگان‌های قدرتمند مهندسی ارتش هیتلر را تحلیل می‌برد. پایان کار نبرد نهایی در نزدیکی «کورسک»، در یکی از روزهای آگوست سال ۱۹۴۳ (تابستان ۱۳۲۲) آغاز شد. ژنرال ژوکوف سه هزار و ۶۰۰ تانک و یک میلیون و ۳۰۰ هزار سرباز را به میدان فرستاد. آلمان‌ها دو هزار و ۶۰۰ تانک و حدود ۹۴۰ هزار نفر سرباز داشتند. هجوم سراسری با قتل عام آلمانی‌ها توام شد. آن ها حتی نتوانستند موقعیت پیشین خود را در اوکراین حفظ کنند. حدس ژوکوف کاملاً درست بود؛ «هیتلر با نخوت و غروری که داشت، خیلی راحت با پای خودش وارد تله مرگ شد!» روس‌ها پس از غلبه در «کورسک»، بلافاصله تعقیب را آغاز کردند و آلمانی‌ها را از اوکراین راندند؛ این آغاز شکست سراسری آلمان نازی در تمام جبهه‌ها بود.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آخ نگفتن»

سایت بدون – آخ کمترین واکنش انسان به درد و رنج است آخ گفتن خیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *