وقتی پولدار فقط قهرمان می شوند/ عدالت گم شده در زمین فوتبال

اگر شما طرفدار کورس‌های داغ قهرمانی هستید، احتمالاً خیلی از فصل ۲۰۲۲-۲۰۲۱ لذت نمی‌برید. بایرن‌مونیخ شش امتیاز از بوروسیادورتموند پیش است و به احتمال زیاد برای دهمین بار متوالی قهرمان می‌شود. پاری‌سن‌ژرمن که در واکنش به از دست دادن قهرمانی فصل قبل لیگ یک، خریدهای بیشتری کرد و لیونل مسی و چند بازیکن دیگر را آورد، حالا با ۱۱ امتیاز اختلاف پیشتاز است. رئال مادرید و اینترمیلان هم با چهار امتیاز اختلاف در صدر جدول لالیگا و سری A هستند و شانس اول قهرمانی به حساب می‌آیند. حتی در لیگ برتر که رقابت بالا است و «بیگ سیکس» دارد، منچسترسیتی با ۹ امتیاز اختلاف نسبت به لیورپول در صدر است. در واقع تنها یک بار از سال ۲۰۱۴ آن هم در فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ که سیتی و لیورپول به ترتیب با ۹۸ و ۹۷ امتیاز کارشان را به آخر رساندند، قهرمان کمتر از هفت امتیاز فاصله با نزدیکترین تعقیب‌کننده‌اش داشته. این چیز جدیدی نیست، بایرن‌مونیخ بیش از نیمی از قهرمانی‌های بوندس‌لیگا از سال ۱۹۶۹ را برده و رئال مادرید و بارسلونا از سال ۱۹۴۵ روی هم ۵۷ قهرمانی لالیگا را کسب کرده‌اند.
البته همیشه این‌طور نبوده. در ۲۰ فصل لیگ برتر از ۲۰۱۴-۱۹۹۵ ده بار قهرمان با پنج امتیاز یا کمتر اختلاف تعیین شده و پنج بار اختلاف امتیاز صفر یا یک بوده. در بوندس‌لیگا هم بین ۱۹۹۵-۱۹۷۷ ده بار قهرمان با صفر یا یک امتیاز اختلاف تعیین شده و هفت بار بین ۲۰۰۹-۱۹۹۷ دو امتیاز یا کمتر تعیین‌کننده قهرمان بوده.
حالا سه سؤال: چطور به اینجا رسیدیم؟ چه کار می‌شود کرد (البته اگر قدرت‌های فوتبال تصمیم بگیرند باید کاری کنند)؟ و اگر کاری نشود ثروتمندان تا کجا پیش می‌روند؟
منبع: ESPN

فاصله گرفتن از برابری
توضیح اینکه چطور به اینجا رسیدیم، آسان است. اساساً هر اقدامی برای توسعه ورزش در ۳۰ سال گذشته فاصله گرفتن از برابری و عدالت بوده. قانون بوسمن ۱۹۹۵ باشگاه‌ها را از گرفتن حق انتقال برای بازیکنان بدون قرارداد منع کرد و جابه‌جایی بازیکنان در سراسر اروپا را افزایش داد. این برای بازیکنان و ایجنت‌هایشان خوب بود اما یک پیامد داشت: باشگاه‌های ثروتمند با نام‌های بزرگ بهره بیشتری بردند.
بعد لیگ قهرمانان، تغییر جام باشگاه‌های اروپا به یک «لیگ» با بازی‌های تاپ بیشتر در سال ۱۹۹۲ درآمد تیم‌ها را به‌شدت افزایش داد. بعد هم مقرر شد فقط قهرمان لیگ‌ها در آن بازی نکنند و این شانس ثروتمندان را بیشتر کرد. آنها خوب خرج می‌کنند و به لیگ قهرمانان می‌روند. نام باشگاه‌ها نقش پررنگی داشت، بارسلونا در نیمه‌نهایی سال ۲۰۱۹ مثل آژاکس باخت اما ۴۰ میلیون یورو بیشتر درآمد به دست آورد فقط به خاطر اینکه بارسلونا بود.

سقف دستمزد، سقف بازیکن و پلی‌آف
توصیف راه حل‌های احتمالی آسان و عمل به آنها تقریباً غیرممکن است. در سطح کلان، نابرابری و وجود «بدهای بزرگ» لزوماً برای ورزش بد نیست. فینال رئال مادرید-بارسلونا در لیگ قهرمانان درآمد و جذابیت و تماشاگر خیلی بیشتری از سویا- آتالانتا ایجاد می‌کند. اینها برای سال‌های قبل از کرونا بود. دو سال اخیر آثار شیوع این بیماری را لیگ‌ها و تیم‌های سطح پایین خیلی بیشتر حس کردند. تلاش چند ماه قبل برای برگزاری سوپرلیگ اروپا هم شکاف میان دارا و ندار را بیشتر نشان داد. افرادی مثل فلورنتینو پرس و خوان لاپورتا، رؤسای رئال مادرید و بارسلونا همچنان اصرار دارند سوپرلیگ برای نجات فوتبال ضروری است. بگذاریم آنها هرچه می‌خواهند پول در بیاورند و بعد همه چیز درست می‌شود. در جنگ سه‌جانبه میان باشگاه‌های ثروتمند برابر یوفا و فیفا کسی برای روح ورزش مبارزه نمی‌کند. یوفا در اواخر دهه اول قرن بیست و یکم قوانین بازی جوانمردانه را ایجاد و اجرایی کرد تا تیم‌ها به اندازه درآمدشان خرج کنند اما ثابت شد این قوانین ذره‌ای به ایجاد و تقویت برابری کمک نکرده. براحتی قوانین را دور می‌زنند و باز هم بیشتر تیم‌های کوچک متضرر می‌شوند.
یوفا در حال تدوین قوانین جدید برای سقف دستمزد یا بستن مالیات فوق‌العاده برای بیش از حد خرج کردن است. شاید کمی به ضرر ثروتمندان شود، مثلاً بارسلونا دیگر نتواند غیرمسئولانه میزان بدهی‌اش را بالا ببرد.
با کاهش هیجان لیگ بحث می‌شود مثل ورزش‌های امریکایی، پلی‌آف قهرمان را تعیین کند. راه دیگر کاهش تعداد بازیکنانی است که یک تیم می‌تواند ثبت کند اما در حال حاضر هیچ کدام از این راهکارها باعث بحث جدی میان تصمیم‌گیران نشده.

سلطه تا کجا پیش می‌رود؟
بزرگترین برندها همیشه بزرگترین برندها می‌مانند، کسی به آنجا راه ندارد. سطح سلطه آنها افزایش یافته و اگر چه مهم است راهی برای کاهش آن پیدا کنیم، اما اینکه سلطه تا کجا می‌تواند پیش برود هم اهمیت دارد. در فرض، محدودیت داریم نه اینکه بایرن نمی‌تواند بیشتر از صددرصد قهرمانی‌های بوندس‌لیگا را به دست آورد بلکه اینکه هر چقدر هم پولدار باشید، بیشتر از ۱۱ بازیکن را نمی‌توانید به زمین بفرستید. با وجود مصدومیت‌ها و پاندمی دو سال اخیر که بسیاری را در دنیای فوتبال از نفس انداخت، تیم‌های تراز اول آنقدر ستاره داشتند که به سختی می‌توانستند عملکردشان را ارتقا بخشند.
تیم‌های اسپانیایی، انگلیسی و آلمانی (فقط یک آلمانی) ۱۱ دوره اخیر لیگ قهرمانان و ۱۰ دوره اخیر لیگ اروپا را فتح کرده‌اند. این یعنی بهترین لیگ‌ها از بقیه فاصله گرفته‌اند. پول زیاد البته تضمینی برای موفقیت نیست، منچستریونایتد و آرسنال این را ثابت کردند و اوضاع بحرانی بارسلونا هم تأیید دیگری است. بزودی نیوکاسل هم این را می‌فهمد.
هنوز مدیریت درست اهمیت زیادی دارد و از اتفاقات هم نباید غافل شد. گاهی ساوتهمپتون از منچسترسیتی امتیاز می‌گیرد و گاهی لیل به جای پاری‌سن‌ژرمن قهرمان می‌شود. باید ببینیم کسانی که در ورزش تصمیم‌گیر هستند، انگیزه لازم را دارند و آیا می‌توانند راهی برای نجات فوتبال پیدا کنند؟

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گاف دادن»

سایت بدون – اصل کلمه گاف از زبان فرانسه است و به معنای حرف ناپسند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *