پرسپولیس و کالدرون در آستانه رونمایی/ دستپخت مرد آرژانتینی

پرسپولیس مدل ۹۹-۱۳۹۸ که در آستانه رونمایی است، سؤال‌های بی‌پاسخ متعددی را با خود حمل می‌کند. مهم‌ترین پرسش این است که گابریل کالدرون چقدر صرافت برای حفظ ترکیب برنده‌ای دارد که همه‌چیز آن طی سال‌های زمامداری برانکو ایوانکوویچ نزدیک به ایده‌آل به‌نظر می‌رسید و دومین پرسش بزرگ این است که بچه‌های برانکو که بیش از ۹۰درصدشان ابقا شده‌اند چقدر میل به فداکاری برای سرمربی جدید دارند؟
سؤال‌های کوچک‌تر نیز پیوسته خودنمایی می‌کنند؛ بالاخره زوج تازه‌تشکیل شجاع و کنعانی‌زادگان دفاع وسط پرسپولیس را شکل می‌دهند یا سرمربی آرژانتینی به این ریسک دو ماه اخیرش پایان داده و به زوج بسیار آشناتر و هماهنگ‌تر شجاع و سیدجلال روی خواهد آورد؟ آیا در بال راست شاهد بازی فرشاد احمدزاده خواهیم بود و آیا امید عالیشاه مهره‌ای است که کالدرون او را برای تیمش اجتناب‌ناپذیر می‌داند؟ وحید امیری پس از تجربه شکست‌خورده‌اش در لیگ ترکیه چه میزان انرژی برای احیای خود در ۳۲سالگی دارد و مهدی ترابی تا چه حد می‌تواند یک‌تنه جای خالی حرکات فانتزی را در بازی پرسپولیس حفظ کند که اگر سروش رفیعی ابقا می‌شد، پرسپولیس هرگز به کس دیگری به‌عنوان تأمین‌کننده آن امید نمی‌بست.

حواست جمع است یا نه؟!
روزی که پرسپولیس در نیمه‌نهایی جام شهدا ۲ بر صفر به سایپا باخت علیرضا بیرانوند گلی را خورد که فقط حواس‌پرت‌ترین دروازه‌بانان متحمل آن می‌شوند و با اینکه او در بازی‌های بعدی اشتباهات کمتری داشته هیچ هواداری نمی‌تواند از خود نپرسد که اگر هنوز هم دغدغه نخست و خواسته اصلی این سنگربان بلندبالای لرستانی، ترانسفر به یک تیم اروپایی است (که قطعاً هست) چه میزان تمرکز در کار وی طی لیگ نوزدهم رؤیت خواهد شد؟
اهمیت سؤالات مرتبط با کارهای دفاعی از پرسپولیس بسیار بیشتر از پرسش‌های تهاجمی است، زیرا تا زمانی که گل نمی‌خورید یا بسیار کم می‌خورید، همیشه این فرصت هست که با ضربات تمام‌کننده امثال علیپور، امیری و ترابی یا هنر گلزنی جونیور براندائوی برزیلی که در آستانه الحاق به جمع قرمز‌ها است گلزنی و امتیازات را جمع‌آوری کرد و پرسپولیس اصولاً با همین هنر، قهرمان سه دوره متوالی لیگ شد. آنچه تضمینی درباره آن وجود ندارد، نحوه عملکرد پرسپولیس در کارهای دفاعی پس از سست شدن عنصر مرکزی شجاع-سیدجلال طی آزمون و خطاهای کالدرون در ایام «پیش‌فصل» است. این مربی با جواب کردن شایان مصلح گزینه‌هایش برای دفاع چپ را هم کمتر کرد و در روزهای غیبت محمد نادری و در دسترس نبودن محمد انصاری مجبور است بازیکنانی غیرتخصصی را در این پست بگمارد. این در حالی است که کالدرون با میدان ندادن به انصاری و همچنین حسین ماهینی در دیدارهای تدارکاتی ۷۰ روز اخیر و ایجاد تلقی نیمکت‌نشین بودن آنها در فعالیت‌های «پیش‌فصل»، لاجرم بخشی از اعتماد به نفس آنها را ستانده است.

روش‌های گردش توپ
چیستان‌های بی‌پاسخ پرسپولیس به خط میانی هم بازمی‌گردد؛ آنجا که هنوز تکلیف قرارداد احمد نوراللهی مشخص نشده و با اینکه خلاقیت امیری در لب خط سمت چپ بسیاری از نداشته‌های پرسپولیس را جبران می‌کند، اما دقیقاً معلوم نیست در اندیشه‌های کالدرون بحث گردش توپ در خط میانی با چه ساز و کارهایی صورت خواهد گرفت و اگر نوراللهی و کامیابی‌نیا هر دو بازی کنند (که در روزهای برانکویی پرسپولیس معمولاً چنین می‌کردند) روش انتقال سریع توپ از کمربند میانی به خط حمله در اسرع وقت چگونه خواهد بود؟
البته کدها و یادگاری‌های فصل پیش در ذهن‌ها باقی است و در روزهای بسیار سخت محرومیت و مصدومیت بازیکنان پرسپولیس و موقعی که این تیم هفت، هشت مهره‌اش را بیرون خط داشت بشار رسن و سیامک نعمتی کارهای فوق را به‌گونه‌ای موفق انجام می‌دادند که انگار سال‌ها بازیکن فیکس پرسپولیس بوده‌اند، اما آنها تا این لحظه هنوز به درجات بازیکنانی همیشه فیکس ارتقا نیافته‌اند.

فرصت زیادی وجود ندارد
ابهام خواه‌ناخواه به محمدامین اسدی هم بسط می‌یابد که کالدرون در دوران پیش‌فصل بیش از آنکه این مهاجم سزاوارش باشد، به وی بازی داد و همچنین به امیر روستایی که برخی وی را علی علیپور فصل ۹۹-۹۸ و گلزن توانای بعدی پرسپولیس توصیف می‌کنند. رفع این ابهام و یافتن پاسخ سؤالات بی‌شمار مرتبط با ترکیب قرمز‌ها و نحوه ارنج آنها و کنکاش‌های مرتبط با آن فقط از جذابیت‌های لیگ نوزدهم است که از پنجشنبه کلید می‌خورد، اما تنها بازی افتتاحیه بین پرسپولیس و پارس‌جنوبی‌جم در آن روز برای پاسخ دادن همه سؤال‌های موجود کفاف نمی‌دهد.
این ابهام و مسأله پیچیده‌ای است که شاید تا پایان نیم‌فصل اول دوام یابد و اگر نتایج کار مثبت نباشد، کالدرون بقای حرفه‌ای و به‌واقع پست و جایگاه خود را روی آن گذاشته و مغبون اصلی ماجرا خواهد بود، بخصوص که نحوه بیرون راندن ایوانکوویچ از پرسپولیس توسط ایرج عرب و یارانش چنان پرایراد و سرشار از سوء‌مدیریت و ضعف‌های بنیادین بوده که از همان روزهای نخستین استقرار کالدرون در تهران، ذهنیت خوبی نسبت به این مرد آرژانتینی وجود نداشته و هنوز هم ندارد و شاید هرگز هم به‌وجود نیاید.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر در مسیری داشتند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *