چرا لیونل مسی نمی تواند جای دیه‌گو مارادونا را پر کند؟/عصیانگر چپ پا


سایت بدون – از عصر دیه گو مارادونا تا دوران لیونل مسی ، در دنیای فوتبال آن قدر تغییرات تکنولوژیک رخ داده است که به آن می توان حتی به نوعی نام انقلاب صنعتی داد. دنیای مدرن و سرمایه حاکم بر آن در «صنعت فرهنگ سازی » خود ، فوتبال را پدیده ای مناسب می بیند برای آن که مخاطبان «مصرف » کنند ، این پدیده در این دنیا حکم کالا می گیرد.در این صنعت فرهنگ سازی ، فوتبال در زمره «صنایع فرهنگی سرگرمی» جای می گیرد.طبق تمام عادت این فرهنگ سازی ، تمام خلاقیت، مهارت، دانش و استعداد تولید کنندگان به کار گرفته می شود تا مخاطب از مصرف و مصرف هر چه بیشتر غافل نشود.
این فرهنگ سازی از اوایل دهه هشتاد میلادی به شکل فزاینده شروع به خودنمایی کرد.از همان زمان بود که انگار فوتبال هم قرار بود از شکل اجتماع (گمنشافت) به شکل جامعه (گزلشافت) تغییر کند و فوتبال قواعد یک شغل را پیدا کند ، از همان زمان بود که حرفه ای شدن لغتی شد برای تعریف دنیای جدید فوتبال اما مثل همیشه عصیانگران و شورشی هایی بودند که در مقابل این تغییر مقاومت می کردند.یوهان کرایف ، سوکراتس و بالاخره نابغه همیشه ؛ «دیه گو آرماندو مارادونا»
قواعد دنیای مدرن ، هر روز سخت گیرانه دیسپلین زندگی یک فوتبالیست را تنظیم می کردند تا سرمایه داری به تولید بهتر الگوی فوتبالیست حرفه ای نائل شود، این فرهنگ سازی است که برای فوتبالیست تعیین می کند که چه بخورد ، چقدر بخورد، کی بخوابد، چقدر بخواند، چگونه تمرین کند و حتی رفته رفته می گوید که چگونه نبوغش را زیر استثمار «جبر تاکتیک » اسیر کند و این شورشی ها نمی خواستند به این قوانین تن بدهند.مارادونا در این دوران بود که ستاره یک عصر شد.مارادونا با تیپ ستاره مطلوب فرهنگ سازان همخوانی نداشت . قدش کوتاه بود، بدنش عضلانی نبود،آن ستاره شیک و پیک و اتو کشیده محبوب صنایع نبود. او برخلاف جریان آب می خورد، می خوابید ، حرف می زد و…شاید به همین دلیل است که او نتوانست در بارسلونا مدرن تر دوام بیاورد و درخشش را به ناپل برد که از نظر چیدمان هنوز به اجتماع نزدیکتر بود تا جامعه …مارادونا در گام بعدی به نهاد های اداره کننده فوتبال حمله کرد، همه مصاحبه های او علیه فیفا هم نوعی طغیان بر مدرنیته محسوب می شد، آیا چرخ های دنیای مدرن او را له کرد؟ آیا چون زورش نرسید به خود ویرانگری رسید؟
از عصر دیه گو مارادونا تا دوران لیونل مسی همه چیز عوض شده ، اکنون ساختار برای تولید ورزشکار خوب به اوج رشد صنعتی رسیده ، سرمایه داری ، نهادها، روابط حقوقی و …فوتبال را آن طور اداره می کنند که یک ورزشکار می تواند به اوج مهارت فنی و زیبایی بصری برسد ، این ساختار کمتر جایی برای عصیانگرها دارد، مسی شاید فوتبالیستی عالی باشد اما هیچ گاه مارادونا نمی شود، فرق آن ها فرق پسرکی است که با پای چپ در میان زاغه ها روپایی می زند تا پسرکی که در زرق و برق لاماسیا ، اصول درست تاکتیک را می آموزد، یکی نماد شورش علیه دنیای مدرن است و دیگری نماد عینیت دنیای مدرن … نه لیونل مسی نمی تواند دیه گو مارادونا شود و این ربطی به قهرمان شدن در جام جهانی ندارد
افشین خماند

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «باد به گلو انداختن»

سایت بدون – آدم ها وقتی می خواهند از موضع بالا صحبت کنند یا کسی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *