بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید
نویسنده : راضیه قلی‌زاده
اگر حرکت در مسیر اهداف فردی، شما را دچار تناقض با موقعیتِ مادر بودن کرده است؛ اگر چند برابر گذشته کار می‌کنید، شب‌ها با خستگی می‌خوابید اما به هیچ یک از علایق فردی‌تان نرسیده‌اید؛ اگر شاغل بودن شما را به مادری عصبی تبدیل کرده، خواندن این مطلب به شما کمک می‌کند تا راحت‌تر این مسیر پرچالش را بپیمایید. خودتان را به مادری آشفته تبدیل نکنید مهم‌ترین مشکل ما زنان که نقشِ مادری آن را بیش از پیش برایمان پررنگ‌تر می‌کند، نداشتن توانایی در اعتماد کردن به دیگران برای سپردن کارها (چه از روی وسواس و چه از روی ایده‌آل‌گرایی) و کمک خواستن از دیگران است. بگذارید با یک مثال، توضیح این موضوع را روشن‌تر کنیم. شما درست در اوج شکوفایی حرفه‌ای‌تان صاحب فرزند شده‌اید؛ علاقه شدیدتان به تازه‌وارد، هورمون‌ها، حس مسئولیت‌پذیری‌تان، نوع تربیتی که با آن بزرگ شده‌اید و … باعث می‌شود بخواهید تمام کارها را خودتان انجام دهید. دیری نمی‌گذرد که تبدیل به یک‌آدم عصبی، آشفته و ناامید می‌شوید. دهکده خودت را بساز! اگر با واقع‌بینی به مسئله مطرح شده نگاه کنید با کمی فرصت دادن به خودتان می‌بینید اگر از پدر(یا پدربزرگ یا هرشخص نزدیک دیگر به عنوان مراقب کودک) بخواهید تا او را بخواباند، شما فراغت بیشتری برای رسیدن به خود پیدا می‌کنید. حتما با خود می‌گویید کمک خواستن را می‌دانم ولی کمکی ندارم. جایی در کتاب «شادترین کودک محله» اصطلاحی به کار برده شده با این مضمون: «دهکده خودت را بساز!». آن‌جا اشاره کرده که با تک هسته‌ای شدن خانواده‌های امروزی، فرزندپروری بسیار مشکل‌تر از دیروز شده و به خواننده پیشنهاد می‌کند با پیدا کردن دوستان جدید، رابطه با همسایگان و پیدا کردن گروه‌هایی با شرایط مشابه اوضاع را کمی به نفع خود ساده‌تر کنند. میان نقش‌هایتان تعادل برقرار کنید مشکل دیگری که ما را از تعادل میان نقش‌های مختلف‌مان در زندگی باز می‌دارد، نداشتن نظم شخصی و ضعف در اولویت‌بندی است. ما می‌خواهیم همزمان هم آشپز نمونه باشیم، هم اندام ایده‌آلی داشته باشیم، هم ارتباط‌مان با اجتماع حفظ شود، هم همسر و همزمان مادر نمونه‌ای باشیم. بالطبع برای رسیدن به این علایق، شب و در هنگامِ خواب کلی کار نکرده داریم و از درون احساس بی‌کفایتی می‌کنیم. برای داشتن نظم‌شخصی ما نیاز به نوشتن واقع‌بینانه عادات بد و آوردن جایگزین خوب که ما را راضی می‌کند، داریم. مثلا باید از گروه‌های اضافی خارج شوم، در عوض روزی ۱۰ صفحه کتاب بخوانم یا یک غذای جدید یاد بگیرم. همچنین نیازمند نوشتن کارها به ترتیب اولویت هستیم. مثلا برای کاهش وزن و سالم بودن باید روزی ۳۰ دقیقه پیاده‌روی کنم یا برای پیشرفت در کار لازم است روزی ۳۰ دقیقه زودتر از خواب بیدارشوم. فرمول‌تان را به دست آورید! شما جزو کدام دسته هستید؟ یا کدام عادت را به کدام روش راحت‌تر کنار می‌گذارید؟ ناگهانی یا تدریجی؟ برای مثال روزی ۱۰ صفحه کتاب خواندن لذتی به همراه دارد که قادر است مطالعه را به صورت یک اعتیاد برایتان درآورد اما برای ترک نوشیدنی گازدار شما راحت‌ترید که هم اکنون یک نه قاطع به خود بگویید. برای نوشتن این مطلب از این منابع استفاده شده است: کتاب «هفت قدم تا بهشت» اثر «استیو پاولینا» و کتاب «اثر مرکب» نوشته «دارن هاردی»
