کالین کاپرنیک؛ سلبریتی واقعی کنار مردمش می‌جنگد و هزینه می‌دهد



سایت بدون – همه سلبریتی‌ها با پست‌های مبتذل در شبکه‌های اجتماعی و کارهای ریاکارانه دنبال خودنمایی نیستند؛ آنها گاهی زندگی خصوصی و حرفه‌ای خود را به خطر می‌اندازند تا حق دیگران را بگیرند یا برای هدفشان مبارزه کنند. این دقیقاً مصداق کالین کاپرنیک است.
***
دو زانو؛ یکی روی چمن و دیگری روی گردن یک آدم. انتخاب کنید، باید یکی را انتخاب کنید، سومی وجود ندارد، یا زانوی به نشانه اعتراض یا زانوی روی گردن. مالکان تیم‌های NFL زانوی روی گردن را انتخاب کردند، شاید برای انتخابشان دلایلی بیاورند از جمله دوری از جنجال یا احترام به پرچم یا آرام کردن مخاطبان یا استراتژی‌های اقتصادی یا اضطرار تجاری اما وقتی کالین کاپرنیک را کنار گذاشتند به خاطر اینکه علیه خشونت پلیس در برابر سیاهپوستان غیرمسلح اعتراض کرده بود، زانوی اشتباه را برگزیدند. زانوی روی گردن، زانویی که فشار می‌آورد، خفه می‌کند، دهان‌بند می‌زند، نفس کسی را می‌گیرد و او را ساکت می‌کند.
کاپرنیک همچنان در آگاهی بخشی به جامعه آمریکا فعال است شاید بیشتر از زمانی که در لیگ فوتبال بازی می‌کرد. شاید مالکان فکر کردند با یک بیانیه مخفی او را از صحنه محو می‌کنند اما هر بار که یک سیاهپوست در خیابان با خشونت یکی از آن آبی پوشان زمین می‌خورد و جان می‌دهد، کاپرنیک جان تازه‌ای می‌گیرد و افکارش بیشتر به چشم می‌آید. می‌بینید، مالکان تیم‌ها NFL درک درستی از مسأله نداشتند. مشکلی که آنها نتوانستند خودشان را خلاص کنند، کاپرنیک یا زانوهایش نیست. خودشان است، انکارشان است و این چیزی است که هر بار آنها را می‌گزد.
***
شاید اگر چهار سال پیش به حرف‌هایش گوش می‌دادند، الان در چنین وضعیتی نبودند. اگر از اعتراض صلح آمیز کالین کاپرنیک استقبال می‌کردند، اگر آن را جدی می‌گرفتند، اگر به اندازه کافی به موضوعی که می‌خواست به همه نشان بدهد، توجه می‌کردند، شاید می‌توانستند در مسیر تغییر قدم‌های مثبتی بردارند نه اینکه حالا شاهد درگیری، خشم و خشونت در خیابان‌های‌شان باشند.
چون این دقیقاً کاری بود که کاپرنیک به آن اعتراض داشت. نه سرود، نه پرچم و نه نیروهای نظامی. او به دنبال اعتراض به خشونت بی‌دلیل و مغفول پلیس علیه انسان‌هایی با رنگ پوست متفاوت بود.
این مسأله از وقتی آمریکا خودش را شناخته، وجود داشته. نمونه‌های دهشتناک بدرفتاری و قتل همچنان پیش می‌آید چه کسی مثل مورد جورج فلوید با دوربین گوشی‌اش از آن فیلم بگیرد چه نگیرد. اگر قرار بود از تک تک این برخوردهای تبعیض آمیز فیلم گرفته می‌شد، ببینید چه بلوایی در جامعه برپا می‌شد. کالین کاپرنیک، مهاجم سابق تیم سن فرانسیسکو فورتی ناینرز، البته نتوانست این تاریخ را به تنهایی عوض کند اما او روی موضوع تمرکز کرد و در عصر شبکه‌های اجتماعی از سکوی پرش بزرگی مثل لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) استفاده کرد. توجه همه جلب شد.
آن موقع، در سال ۲۰۱۶، مردم آمریکا به عنوان یک ملت فرصت خوبی برای مذاکره واقعی در مورد خشونت سیستماتیک داشتند. آن را به باد دادند. کاپرنیک که در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد اردوی «حقوق خود را بشناسید» او در حال جمع آوری منابع مالی لازم برای پرداخت به وکلای دستگیرشدگان اعتراضات مینیاپولیس است، تلاش می‌کرد بدون خشونت به این موضوع پرداخته شود. بدون شکستن شیشه و آتش زدن ماشین. این همان سنت دیرینه اعتراض بدون خشونت مارتین لوترکینگ است.
او مورد توهین قرار گرفت. علیه او رأی دادند و همدست شدند. برای رسیدن به هدف هزینه داد. کاپرنیک اعتراض خود را علنی کرد و واکنش‌های مختلفی نسبت به او نشان داده شد. موضوع گسترش پیدا کرد و در سپتامبر ۲۰۱۷ دونالد ترامپ گفت مالکان تیم‌های حاضر NFL باید بازیکنانی که به سرود ملی اعتراض می‌کنند را اخراج کنند. کاپرنیک در پایان آن فصل بازیکن آزاد شد و دیگر هیچ تیمی با او قرارداد نبست.
طنز تلخی است. کاپرنیک در جریان مسابقات برای اعتراض به تبعیض نژادی در آمریکا در هنگام پخش سرود ملی زانو می‌زد و بعداً این کار مورد استقبال هم‌تیمی‌های سیاهپوستش قرار گرفت. افسر پلیس مینیاپولیس، درک چووین هم زانویش را روی گردن فلوید گذاشت و او را کشت. حالا دیگر همه می‌دانند. لبرون جیمز این دو تصویر را در اینستاگرامش کنار هم گذاشت با این کلمات: «دلیلش همین بود». استیفن کاری هم عکس چووین را گذاشت و روی انسانیت قربانی تأکید کرد: «جورج خانواده دارد. جورج سزاوار مرگ نبود. جورج کمک خواست و صریح و قاطع به او پاسخ منفی دادند، دلیلش هم روشن است، او سیاهپوست است و زندگی‌اش اهمیتی ندارد.»
شاید خیلی‌ها بگویند اینها باید به ورزش‌شان بچسبند اما این خیلی بد است. الان در میانه اشاعه یک ویروس مرگبار، ورزشی نمانده که به آن بچسبند اما قهرمانانی مثل جیمز و کاری و کاپرنیک صدایشان به گوش‌ها می‌رسد. آنها سکوی پرش دارند. آنها از جمله مشهورترین و محبوب‌ترین افراد سیاهپوست جامعه ما هستند. آنها این را هم می‌دانند اگر خدا می‌خواست آنها جای فلوید بودند یا همه کسانی که به خاطر رنگ پوستشان جان خود را از دست دادند.
افراد سرشناس و بااعتبار موظفند از جایگاه خود استفاده کنند. اقبال آنها باید در برابر بی‌عدالتی رواداشته شده نسبت به کم شانس‌ها به پا خیزد. و حالا که بازی‌های ورزشی برگزار نمی‌شود و نگرانی «تأسف باری» نسبت به تعطیلی مسابقات به وجود آمده، وقت خیلی خوبی است.
ورزشکاران پیش از این هم برای مذاکره پا پیش گذاشته‌اند. در تابستان ۲۰۱۶ یک ماه قبل از آنکه کاپرنیک اعتراض را شروع کند، بازیکنان تیم بسکتبال زنان مینه‌سوتا لینکس در تمرین قبل از بازی تی شرت‌هایی پوشیدند که رویش نوشته بود: «زندگی سیاهان اهمیت دارد». چهار نفر از نیروهای امنیتی حاضر در استادیوم به اعتراض بازیکنان اعتراض کردند و از زمین بازی بیرون رفتند. جیمز در سال ۲۰۱۴ تی‌شرتی پوشید که رویش نوشته بود: «نمی‌توانم نفس بکشم» این آخرین کلمات اریک گارنر بود که به خاطر فروختن سیگار در جای ممنوعه بازداشت شد و زیر دست پلیس جان سپرد. اینها همان کلمات فلوید بود وقتی گردنش زیر زانوی چووین تحت فشار قرار داشت. اما وقتی ورزشکاران اعتراض می‌کنند، ابراز نگرانی می‌کنند، مورد تمسخر قرار می‌گیرند. یک گزارشگر محافظه کار به جیمز گفت: «خفه شو و دریبلت را بزن». وقتی همسر رئیس جمهور آمریکا درباره «اعتراض صلح آمیز» توییت گذاشت، ترزا، مادر کاپرنیک اشاره کرد به اینکه شوهر ملانی ترامپ به پسرش که صلح آمیز اعتراض کرده، لقب «حرامزاده» داده. مایک پنس، معاون رئیس جمهور آمریکا، با محکوم کردن خشونت گفت: «ما همیشه این حق را برای همه آمریکایی‌ها قائلیم که صلح آمیز اعتراض کنند و صدایشان را به گوش مسئولان برسانند.»
اما در سال ۲۰۱۷ در ایندیاناپولیس چنین حقی را قائل نبود. او از حساب مردم به ایالت زادگاهش پرواز کرد و در جشنی که قرار بود در نیمه بازی بزرگداشت پیتون مانینگ و بازنشسته کردن پیراهن او برگزار شود، شرکت کرد اما خشمگین، استادیوم را ترک کرد چون چند بازیکن فورتی ناینرز در زمان پخش سرود ملی آمریکا زانو زده بودند. بعد عرض آمریکا را در نوردید و به دفترش برگشت. از حساب مردم.
هیچ کس نخواست به اعتراض صلح آمیز کاپرنیک احترام بگذارد. هیچ‌کس نخواست که ورزشکاران از جایگاهشان برای ایجاد تغییر استفاده کنند. هیچ‌کس نخواست این مذاکره صورت بگیرد. حالا آمریکا به اینجا رسیده در حالی که قلب و ملتش در هم شکسته شده‌اند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «بی دست و پا»

سایت بدون – دست و پا ابزار انسان برای انجام کار هستند بعضی از انسان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *