کنش در فضای مجازی چیست و رابطه اش با مفهوم کنش از نگاه ماکس وبر کدام است؟


افشین خماند

چکیده

فضای مجازی مفهوم تازه ای از کنش را به همراه داشته است که در نگاه اول می تواند دور از طبقه‌بندی های کلاسیکی باشد که ماکس وبر به عنوان یک جامعه شناس بر آن تکیه داشت ، در این فضا نوعی رفتارهایی وجود دارد که شاید معطوف به هدف یا معطوف به ارزش نباشد ؛ شاید عاطفی نباشد و حتی شاید سنتی نباشد  اما در نگاهی از درون متوجه می شویم که بین این کنش و آن طبقه‌بندی شباهت هایی هم دیده می شود ، شباهت هایی که می تواند در عین تفاوت،قابل تامل است  ، در این مقاله به مفهوم کنش از نگاه وبر خواهیم پرداخت و سپس آن را با مفهوم جامعه شبکه ای که مد نظر مانوئل کاستلز است مقایسه خواهیم کرد  و به این جمع بندی خواهیم رسید که مفهوم کنش در فضای مجازی یا رسانه های مجازی از قوانین این شبکه پیروی می کند

مقدمه

برای درک فلسفه علم ماکس وبر می توان از طبقه بندی او درباره کنش ها شروع کرد، در واقع این کنش ها هستند که در آینده به مفاهیمی همچون اقتدار می رسد و انواع اقتدار را بر مبنای انواع کنش است که درک می شود ، هرچند که کنش پیش از وبر، توسط پاره تو به این تقسیم بندی رسیده بود که می‌توان کنش را به دو کنش منطقی و کنش غیر منطقی تقسیم بندی کرد ، وبر هم همچنین تمایزی را در نظر دارد  و کنش را به ۴ شکل تقسیم می کند ؛کنش عقلانی معطوف به هدف ،کنش عقلانی معطوف به ارزش ،کنش عاطفی یا انفعالی و بالاخره کنش سنتی

این طبقه بندی انواع کنش ها تقریبا از نیم قرن پیش تاکنون مورد بحث قرارگرفته و دقت و ظرافت بیشتری پیدا کرده ، این طبقه بندی در واقع به نحوی روشنگر کلیه دریافت های ماکس وبر است و ما در سطوح متعدد به این طبقه بندی می رسیم (ریمون آرون ،ص ۵۶۷)

از آنجا که جامعه شناسی علم تفهمی کنش اجتماعی است ، تفهم مستلزم درک معنایی است که فاعل کنش برای رفتار خویش می پذیرد ،منظور وبرعبارتست از تفهم معنائی که هر فاعل رفتار به رفتار خاص خویش می دهد (همان ،ص ۵۶۷)

ریمون آرون اعتقاد دارد که نحوه تفسیری که وبر از دوران معاصر ارائه می دهد تا حدی تابع همین طبقه بندی کنش هاست ، زیرا ویژگی ذاتی جهانی که ما در آن زندگی می کنیم ، عقلانی بودن آن است و تمایل به سازمان عقلانی در کلیه وجوه جامعه جدید مشاهده می شود .

از آن جایی که مفهوم جامعه جدید میان آن چه ما در ذهن داریم و آن چه ماکس وبر در ذهن داشت ، مفهوم متفاوتی است و در زمان او فضای مجازی و شبکه های اجتماعی حضور نداشتند که بتوان از قبل آن تحلیلی ارائه داد،در این مقاله سعی بر آن است که در چارچوب نظری جامعه شبکه ای مانوئل کاستلز به تفهم کنش اجتماعی در جامعه مجازی و آن چه به اختصار کنش مجازی خواهیم خواند بپردازیم و نسبت آن را با تقسیم بندی کنش در نزد ماکس وبر ارزیابی کنیم

در انتها  لازم به ذکر است که در جامعه شبکه ای که مد نظر مانوئل کاستلز است ، ریخت اجتماعی بر کنش اجتماعی برتری دارد و این ریخت اجتماعی در قالب شبکه ها است که خودش را نشان می‌دهد ، در حالی که شکل  شبکه‌ای سازمان اجتماعی در دیگر زمان‌ها و مکان‌ها نیز وجود داشته است، پارادایم نوین تکنولوژی اطلاعات بنیان مادی گسترش فراگیر آن را در سرتاسر ساختار اجتماعی ایجاد می‌کند. این منطق شبکه‌ای عزمی اجتماعی ایجاد می‌کند که مرتبه‌ی آن از سطح منافع اجتماعی به خصوصی که از طریق شبکه‌ها بیان شده‌اند فراتر است.این یعنی در جامعه شبکه ای با فضای جریان  روبه رو هستیم که با فضای مکان ها که در تعریف کلاسیک کنش با آن مواجه بودیم متفاوت است .

کلید واژه ها: ماکس وبر ، کنش اجتماعی ، کنش مجازی ، کنش عقلانی ، کنش غیرعقلانی ، کنش عقلانی معطوف به هدف ، کنش عقلانی معطوف به ارزش ، کنش عاطفی ، کنش سنتی ، جامعه شبکه ای ، فضای جریان ، فضای مکان

کنش از نگاه وبر

قبل از هر چیز باید به این مساله پرداخت ، آیا فعالیت هایی که ما در فضای مجازی انجام می دهیم در چارچوب نظری ماکس وبر «کنش» محسوب می شود یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ مناسب باید هم تعریف وبر از «کنش » را بدانیم و هم تعریفی که ما از کنش مجازی داریم را تبیین کنیم.

ماکس وبر در تعریف کنش و کنش اجتماعی می نویسد:«منظور ما از کنش یک رفتار انسانی است (خواه یک کنش درونی ،یک انصراف باشد یا یک تسامح) در جایی و تاوقتی که کنشگر یا کنشگران به آن معنای ذهنی می دهند ، منظور ما از کنش اجتماعی رفتاری است که برحسب معنای مورد نظر کنشگر یا کنشگران به رفتار دیگری برمی گردد تا به گسترش آن جهت بدهد(ماکس وبر،اقتصاد و جامعه ،ص ۱)

ازدیدگاه ماکس وبر کنش (انسانی) در صورتی اجتماعی است که فرد یا افرادی که رفتار می کنند برای آن ها معنای ذهنی قائل هستند و رفتار دیگران را مدنظر قرار می دهند و در جریان آن متاثر می شوند (گی روشه ،ص ۲۱)

گی روشه در تفسیر این کنش به این جمع بندی می رسد که این تعریف کوتاه به امکان می دهد تا برای مشخص کردن خصوصیت اجتماعی کنش سه معیار برقرار سازیم:

۱-اشخاص باید رفتار دیگران و همچنین حضور دیگران را در نظر داشته باشد

۲- برای کنش اجتماعی معیاری به معنادار بودن بسیار حائز اهمیت است ، در تعریف معنا دار بودن کنش باید گفت که کنش فرد باید دارای ارزش علامت یا نشانه ای (نمادین )  برای دیگران و کنش دیگران هم ارزش علامت یا نماد (سمبل)  برای خود فرد داشته باشد ، به عبارت دیگرصرف در نظر داشتن دیگری برای آن که کنش اجتماعی باشد کافی نیست بلکه فرد باید با کنش خود نشان دهد که انتظارات دیگران فهمیده است و کنش امر به منظور پاسخ به آن است و یا نشان دهد قصد ندارد به آن پاسخ دهد

۳- سومین معیار برای کنش اجتماعی دلالت بر آن دارد که رفتار اشخاصی که دریک کنش اجتماعی دخالت دارند ، بایستی تحت تاثیر ادراک آن ها از معنای نقش دیگران و کنش خاص خودشان قرارگیرد به عبارت دیگر بایستی افراد با رفتار خود نشان دهند که انتظارات دیگران را دریافته اند و می پذیرند یا رد می کنند که بدان پاسخ دهند .

بنابراین در خود افراد ، در ادراک آن ها و دریافت آن ها از رفتار دیگران است که ماکس وبر خصوصیات اساسی کنش صرفا اجتماعی را قرار می دهد ، رفتار بیرونی ، عینی و قابل مشاهده همچون شناختی تلفیقی به کار می رود تا این درک و فهم را ارزیابی کند و دقیقا به این معناست که باید خصوصیت ذهنی را که به تعریف وبر نسبت می دهیم در نظر داشته باشیم (گی روشه،ص ۲۴)

کنش مجازی چیست؟

آن چیزی که ما به اختصار در این مقاله به عنوان کنش مجازی در نظر گرفته ایم ، صورت کلی آن چیزی است که می توان به آن حضور در شبکه های اجتماعی یا رسانه های اجتماعی برخط (آن‌لاین ‌) [۱]است .رسانه های اجتماعی (Social Media) این روزها بخش عمده های از زندگی انسان را فرا‌گرفته است و کاربران زیادی در این رسانه ها که در مجموعه ای بزرگتر به نام شبکه های اجتماعی مجازی تعریف می شوند ، فعالیت می کنند . محتوا در این رسانه ها حالتی از اندیشه است که توسط افراد در ارتباط با بازنمایی دیجیتال زبان و تجربه حسی به اشتراک گذاشته می شود ، به افرادی که از نظر زمان و مکان جدا از یکدیگرند ولی به وسیله شبکه هایی از ابزار فیزیکی دسترسی به یکدیگر پیدا می کنند.(هادی خانیکی، فصلنامه مطالعات …)

رسانه اجتماعی از دو واژه «رسانه» به معنای بستر یا وسیله ارسال پیام  و «اجتماعی» که در اینجا منظور دریافت گروهی همان پیام است،  تشکیل شده است. رسانه اجتماعی مجازی عبارت است از بسترهای مبتنی بر فناوری که زمینه ارتباط، تعامل و گردهمایی  برای تولید و مصرف محتوا را فراهم می‌کنند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رسانه‌های اجتماعی مجازی شکل‌گیری فضای ارتباطی است که در آن مشارکت‌کنندگان یا حاضران – که کاربران هم نامیده می‌شوند – هم‌زمان هم تولید کننده اطلاعات هستند و هم مصرف‌کننده آن.

تعامل در رسانه نوین تعامل بدون تقابل است .به بیان دیگر تقابل افراد در فضای اینترنتی (سایبر) از نوع تقابل در محیط فیزیکی نیست .به این صورت  که  تعامل حتی بین افراد ناآشنا و از راه دور صورت می گیرد.

هر رسانه اجتماعی دو بعد بسیار مهم دارد ، یکی کاربر است که بنا به احتیاج خود از آن استفاده می‌کند و دیگر بعد تکنولوژیک آن است که دایره فعالیت آن کاربر را مشخص می کند ، یعنی حوزه فعالیت یک کاربر را در رسانه معین تعیین می کند. هر چند که رسانه های اجتماعی پیش رفته‌تر امکان گفت و گوی همزمان و رودررو را هم فراهم کرده اند و از نظر بعد تکنولوژیک کمترین محدودیت را دارا هستند اما بزرگترین مزیت این رسانه ها شکستن محدودیت مکانی است و هر کاربر این فرصت را پیدا می کند که با دورترین فاصله ها وارد تعامل شود ، نکته دیگری در مورد رسانه های مجازی درجه اهمیت بالایی دارد این است که در همه فعالیت هایی که یک کاربر در درون رسانه انجام می دهد ، یک خود گردانی به چشم می خورد ، یعنی چه در زمان تولید محتوا(نوشتن متن ، تهیه عکس و فیلم و انتخاب کاربر دیگر برای ارتباط) چه در زمان دریافت (خواندن متن ، دیدن عکس و فیلم ، دنبال کردن کاربر دیگر) ،چه در زمان انتقال ( بازنشر متن ها، عکس ها و فیلم ها، توصیه به دنبال کردن کاربران دیگر ) و چه در زمان بازخورد( آن چه در ادبیات فضای مجازی به لایک و کامنت مشهور است ) هر کاربر حالت محوری دارد و براساس انتخاب های خود دست به عمل می زند .

حالا زمان آن است که ببینیم بنا به تعریف وبر و معیارهای سه گانه که گی روشه  از استخراج کرده آیا فعالیت جمعی کاربران در رسانه های اجتماعی را می توان یک «کنش اجتماعی » بدانیم؟

اولین معیار این بود که اشخاص باید رفتار و حضور دیگران را زیرنظر بگیرد.این مساله را به شکل واضح و مشخص می توان در فضای مجازی احساس کرد. حضور دیگران در یک فعالیت در رسانه ‌های اجتماعی بسیار مهم است و در انتخاب ها تاثیرگذار است ، این توجه ویژه به رفتار و حضور دیگران حتی به شکل افراطی خودش را با نام هایی چون سلبریتی و اینفلوئنسرها خودش را نشان می دهد، مفاهیم پررنگی چون لایک ، کامنت و فالوئر نشان از اهمیت رفتار و حضور دیگران دارد.

دومین معیار در زمینه تعریف کنش اجتماعی از نگاه ماکس وبر، مساله معنادار بودن کنش است ، معنادار بودن یعنی معنا دادن به رفتار خود ودیگری، نسبت دادن یک معنای نمادی (سمبلیک ) به رفتار است که به برکت یک علامت یا رمز قراردادی (کد) منتقل و فهمیده می شود و به عبارت دقیق تر گنجانیدن این رفتار در یک سیستم ارتباطی است (گی روشه،ص ۲۳)

فعالیت کاربران در رسانه های اجتماعی و فضای مجازی از این معیار هم تبعیت می کنند ، با توجه این که ابزار ارتباط در این نوع ارتباط ، ماشین است و کامپیوتر به عنوان ماشینی که برمبنای کدنویسی عمل می کند ، اساسش بر قرارداد بنا گذاشته شده ، مظروف به تبع از ظرف پیروی می کند و هر چه در این فضا رخ می دهد از این کدها و قراردادها پیروی می کند ، این کدگذاری و قرارداد گذاری آن چنان است که فضای مجازی و رسانه های اجتماعی از یک زبان خاص خود پیروی می‌کند و عبارت های کوتاهی که در زبان رسمی و فرمال یک کشور جایی ندارند ، در زبان کاربران مجازی دارای مفاهیمی پرمعنا و معنا دار می شوند ، در این زبان حتی شکل ها وتصاویری وجود دارند که برای کاربران یک معنای مشترک دارد و حالت سمبلیک پیدا کرده است و قابل فهم برای همه کسانی است که آن را دریافت می کنند ، در رسانه های پیشرفته تر حتی هم شرکت در فعالیت کاربران هم دارای نمادگذاری است و ما به طور سمبلیک می توانیم متوجه شویم که اگر با کاربر خاصی وارد تعامل شده ایم ، آیا می خواهد ارتباط را ادامه بدهد یا خیر؟اصطلاح دیدن یا سین کردن مفهومی است که در فضای مجازی نشان می دهد ، پیام ما به کاربر مخاطب رسیده و می توانیم منتظر بازگشت یا عدم بازگشت بازخورد این پیام باشیم .

در فعالیت های کاربران رسانه های اجتماعی ، تعریف کنش و انتظارات دیگران تبیین شده است ، درست است که کلیه کاربران در فضایی قرار دارند که براساس گره ها تعریف می شوند اما در این فعالیت هر کاربر معنای فعالیت خود و دیگران را می داند بنابراین فعالیت کاربران از سه معیاری که می توان برای تعریف کنش از نگاه ماکس وبر استخراج شده تبعیت می کند و می توان آن را بنا به تعریف وبر ، یک کنش اجتماعی دانست . بنابراین مفهومی که ما به عنوان «کنش مجازی » تعریف کردیم یک کنش اجتماعی است و کاربران رسانه های اجتماعی را می توان به عنوان کنشگران اجتماعی مجازی دانست .ذکر این نکته ضروری است که ما مفهومی به «کنشگر اینترنتی » داریم که بیشتر مفهومی سیاسی است و به کسانی گفته می شود که با فعالیت در فضای سایبری اهداف خاص سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و… را دنبال می کنند اما مقصود ما در این مقاله از کنشگر اجتماعی کسی است که با هر هدف و هر شکل در یک فعالیت از ساده تا پیچیده در رسانه های اجتماعی حاضر می شود. بنا به آن چه گفت این فعالیت یک فعالیت ذهنی است و با عملکرد هر کنشگر آغاز و تعریف می شود.

کنش مجازی و ارتباط با انواع کنش

حال که دانستیم کنش کاربران در فضای مجازی با توجه به تعریف وبر از یک کنش اجتماعی در میان کنش هایی قرار می گیرد که مختصات یک کنش اجتماعی را دارد ، نوبت به آن می رسد که جایگاه این کنش را در میان تقسیم بندی های کنش از نگاه ماکس وبر بدانیم ، ما در این بخش ابتدا تعریف وبر از هر قسم از کنش را آورده و سپس نمونه هایی از این نوع را در میان کاربران رسانه های اجتماعی ذکر خواهیم کرد.

از کنش سنتی شروع می کنیم .

کنش سنتی نظر به این که غالبا مبتنی بر یک کنش ماشینی و اطاعت ناآگاه از سنن اجتماعی است و بدین عنوان شامل عناصر غیرقابل فهم است در مرزتبیین جامعه شناسی علی و جامعه شناسی تفهمی است ،کنش سنتی گاهی در مرز کنش عقلانی معطوف به ارزش قرار می گیرد ، آن وقت است که کنشگر سنت را چونان ارزشی که باید مراعات شود ، در نظر می گیرد ، درواقعیت به ندرت با کنشی که صرفا سنتی باشد ، روبه رو می شویم (جامعه شناسی ماکس وبر،ژولین فروند،ص ۱۰۰)

نمونه هایی از کنش سنتی در فضای مجازی و رسانه های مجازی کم نیست ، به هر حال کنشگران با این جنس ذهنیت وارد تعامل مجازی می شوند ، آن ها از چشمه سنت هم تغذیه شده اند و ارزش های جامعه را در خود نهادینه شده می بینند ، این نگاه و این کنش را در خیلی از منازعات واقع در رسانه های اجتماعی شاهد هستیم و گاهی به تعبیر گافمن به استیگما یا برچسب می رسیم ، چون کاربری محتوایی را منتشر کرده که با سنت های جامعه هماهنگ نیست پس نسبت به آن واکنش نشان می دهد.

کنش بعدی ، کنش عاطفی است .

این گونه کنش نیز شامل عناصر غیرقابل فهم از سنخ غریزی ، حسی ، تاثیری ، هیجانی یا والایی است که باید از راه روان شناسی یا روان کاوی تبیین گردد ، کسی که درپی تسکین کینه ای برمی آید ، کسی که برای بهره گرفتن از یک لذت آنی دست به کار می شود ، یا به حظ ناب سیر نفسانی می پردازد ، به شیوه عاطفی کار می کند ، بنابراین کنش عاطفی کنش است که یا در یا حیطه تبیین محض رواشناسی قراردارد یا برعکس به سوی کنش عقلانی معطوف به ارزش ، به سوی کنش عقلانی معطوف به هدف یا به هردو در عین حال گرایش دارد ، به طوری که چون نمونه مثالی برای تعیین شرایط نزدیکی یک رفتار عینی به یک رفتار عاطفی ناب یا به یک رفتار عقلانی معنار‌دار به کار می آید .

اگر بخواهیم فعالیت کاربران در رسانه های اجتماعی را که به کنش عاطفی نزدیک است را بشماریم ، نمونه آن قدر زیاد است که باید یک تقسیم بندی دقیق شکل بگیرد که از چارچوب این مطلب خارج است اما محض نمونه به یک نمونه عینی و مصداقی بسنده می کنیم که در ذهن همه ما تصویر داریم ، ما مفهومی داریم به نام ترول اینترنتی یا مزاحم اینترنتی که با تولید محتوای آزاردهنده برای دیگران تعریف می شود ، در جامعه مجازی ایرانی یک مشکل بزرگ وجود دارد که بارها از آن سخن رفته است و آن لشگرکشی های اینترنتی است .بارها دیده ایم که کاربران اینترنتی به صورت دسته جمعی به صفحه اختصاصی یک فرد مشهور رفته اند و با جملاتی احساسی که اغلب صورتی زشت و ناپسند هم دارند به واکنش پرداخته اند . این لشگر کشی به چشم می آیند چون به صورت جمعی و تجمعی انجام شده است اما خود نشان از کنش های کاربران منفرد دارد، کنش هایی که با تعریف کنش عاطفی تطابق زیادی دارد .لازم به ذکر است که کنش عاطفی تنها به موارد آزاردهنده مثل ترول های اینترنتی یا لشگرکشی های اینترنتی نیست و بارها شاهد بوده ایم که در موارد انسانی هم کاربران اینترنتی واکنش های اینچنینی نشان داده اند ، به عنوان مثال می توان زمانی که ویدئو یا عکسی از یک خشونت پخش می شود را ذکر کرد ، کاربران اینترنتی واکنش های عاطفی اما انسانی از خود به نمایش می گذارند.

کنش عقلانی معطوف به ارزش موضوع بعدی بحث است .

کنش عقلانی معطوف به ارزش ، رفتاری است که بدون اعتنا به پیامدهای قابل پیش بینی عمل ، تنها از اعتقاد کنشگر الهام می گیرد ، در این حالت فرد با اخلاص کامل خود را در خدمت یک ارزش یا یک آرمان از سنخ دینی ، سیاسی و …قرار می دهد ، با احساس این که خود را برای انجام فلان عمل بی چون و چرا مکلف می بیند باری یک چنین رفتاری عقلانی است از آن رو که نه منحصرا به موفقیت اعتبار می دهد و نه به سازگاری با هنجارهای رایج بلکه سعی می کند به وسیله اعمالی که با اعتقادش هم سازی داشته باشد به خود یک انسجام درونی بدهد ، با این وصف از دیدگاه های دیگر این رفتار غیر عقلانی است ، چرا که تنها به یک هدف ارزش می دهد .(جامعه شناسی ماکس‌وبر ، ژولین فرویند، ص ۱۰۰)

اگر هشتگ های که در رسانه های اجتماعی زده می شود را دنبال کنید ، با موارد بسیاری از رفتارهایی مواجه می شوید که با کنش عقلانی معطوف به ارزش نزدیکی یا حتی تطابق دارند ، کاربرانی که در موضوعات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، محیط زیستی ، حقوق زنان و …فعالیت می کنند ، در خیلی از مواقع کاری به پیامدهای فعالیت خود ندارند و حتی شاهد بوده ایم که این پیامد را پذیرفته اند .کنش عقلانی معطوف به ارزش را می توان در هر سه سطح تولید، دریافت و انتقال پیام در رسانه های اجتماعی مشاهده کرد و برای آن ها مصداق پیدا کرد.

و آخرین کنش مدنظر ماکس وبر کنش عقلانی معطوف به هدف است .

کنشگر عقلانی معطوف به هدف در نگاه جامعه شناسی تفهمی از اولویتی برخوردار است زیرا واجد بالاترین درجه بداهت انسانی است .سرشت رفتار مزبور این است که وقتی هدف آن ، پس از تفکر عمیق تعیین شد ،مناسب ترین وسایل را به حساب آوردن پیامدهای قابل پیش بینی که ممکن است جریان عمل را دچار اشکال کنند ، انتخاب می کند.بداهت این گونه رفتار مبتنی بودنش بر قواعد عام تجربه مایه می گیرد ، نه برای اطاعت کورکورانه از این قواعد ، نه برای ساختن ملاکی ناملموس از آن بلکه برای هر چه بیشتر عقلانی کردن پیش بینی .کنش عقلانی معطوف به هدف یک سازگاری ساده با وضعیتی معلوم نیست ، چه ممکن است برای متحقق ساختن امری ممکن به تلاشی ناممکن دست یازید (جامعه شناسی ماکس وبر ،ژولین فرویند،ص ۱۰۱)

برای یافتن مصداق عینی از مفهوم کنش عقلانی معطوف به هدف می توان به میان کمپین های مختلفی که در رسانه های اجتماعی و فضای مجازی شکل می گیرد رفت ، کمپین هایی که با مفاهیم مدرنی مثل محیط زیست ، دفاع از حق اقلیت ها ، دفاع از حق کارگران و… شکل می گیرد ، در بعضی از این کمپین ها ، گروهی به دنبال رسیدن به یک هدف هستند اما این هدف را در چارچوبی مبتنی بر پیش بینی انجام می دهند ، طبیعی است که این نوع کنش در میان کنش های موجود در فضای مجازی کمتر باشد اما بسیار دیده شده که وجود دارد .

فضای مکان و فضای جریان

تا به این جای کار تلاش ما براین بود که نشان دهیم ، آن چه به عنوان فعالیت کاربران در رسانه های اجتماعی یا کنش مجازی می شناسیم با تعریف ماکس وبر از کنش اجتماعی همخوانی دارد ، در یک مدل از نمونه مثالی می توان گفت که این موضوع چندان بی ارتباط با منطق نیست . کنشگرانی که در رسانه اجتماعی به فعالیت می پردازند ، همان کنشگرانی هستند که درزندگی کنش را معنا می بخشند، به عبارت دیگر حتی کاربرانی که با عکس و نام جعلی وارد فضای مجازی می شوند ،تنها هویت بیرونی خود را مخفی می کنند اما نمی توانند هویت درونی خود را انکار کنند ، بنابراین حتی شده به شکل افراطی تر و بدون ملاحظات حاصل از پایگاه و نقش اجتماعی کنش های خود را ادامه می دهند .ما این ارتباط دو سویه میان کنش در زندگی واقعی و زندگی مجازی را بارها و بارها شاهد بوده ایم ، زندگی حقیقی و ماجراهای آن به زندگی مجازی کشیده می شود و در مقابل زندگی مجازی و ماجراهای آن به زندگی حقیقی وصل می شود ، پس شباهت های میان تعریف کنش در فضای حقیقی و فضای مجازی دور از ذهن و غیرقابل تبیین نیست .

با همه این شباهت ها فضای مجازی و فضای حقیقی در یک وجه عمده با هم اختلاف دارند .اختلاف ها بیشتر از این است اما افتراقی که از آن ذکر می کنیم یکی از تاثیرگذار ترین وجوه کنش است که کنش در دنیای غیر مجازی از آن بی بهره است .افتراقی که از آن یاد می کنیم ؛ تفاوت در جغرافیای کنش است .

در اینجا برای رسیدن به عمق این وجه افتراق و اختلاف باید دو مفهوم را از هم تفکیک کنیم ؛ مفاهیم فضای مکان ها و فضای جریان

قبل از این که تفاوت میان این مفهوم بپردازیم ، ابتدا باید بدانیم که منظور از فضا چیست که در هر دو مفهوم وجه اشتراک دارد.”فضا بازتاب جامعه نیست بلکه تجلی آن است به عبارت دیگر فتوکپی جامعه نیست بلکه خود جامعه است .شکل ها و فرآیندهای فضایی را دینامیسم ساختار کلی جامعه ایجاد می کند (عصرارتباطات ، کاستلز، ج۱، ص۴۷۵)

حال ببینیم مکان چیست؟ کاستلز در کتاب عصرارتباطات مکان را این گونه تعریف می کند”در فیزیک نمی توان مکان را بدون در نظر گرفتن حرکت ماده تعریف کرد، در نظریه اجتماعی تعریف مکان بدون اشاره به عملکردهای اجتماعی امکان پذیر نیست ” یا در جایی دیگر می نویسد”مکان تکیه گاه مادی عملکردهای اجتماعی است که در یک زمان انجام می شود” که “هرگونه تکیه گاه مادی همواره حامل معنایی نمادین است “

مانوئل کاستلز در تعریف فضای مکان می نویسد:«اکثریت قاطع مردم کشورهای صنعتی و پیشرفته در مکان ها زندگی می کنند و بدین ترتیب فضای خود را به گونه ای وابسته به مکان درک می کنند .مکان محلی است که شکل، کارکرد و معنای آن در مرزهای مجاورت فیزیکی خودکفاست (عصرارتباطات ، مانوئل کاستلز، جلد ۱، ص ۴۸۹)

کاستلز در توصیف عملکردهای مسلط عصر اطلاعات که مدخلی برای ورود به فضای جریان هاست ، می نویسد”در عملکرد اجتماعی همزمان ، مکان عملکردهایی را که در زمان مشترک انجام می شوند ، گرد هم می آورد  تحقق مادی همزمانی است که به مکان دربرابر جامعه معنا می بخشد، از نظر سنتی این مفهوم با مجاورت در هم آمیخته است ، با این همه برای توضیح وجود احتمالی تکیه‌گاههای مادی از عملکردهای همزمان را از مفهوم مجاورت جدا کرد ، این دقیقا همان چیزی است که در عملکردهای اجتماعی مسلط عصر اطلاعات رخ می دهد (عصرارتباطات ، کاستلز،ج۱،ص ۴۷۶)

از نگاه کاستلز  تعامل میان تکنولوژی های نوین اطلاعاتی وفرآیندهای کنونی تغییر اجتماعی تاثیر شگرفی بر مفهوم مکان داشته وجنبه های فضایی زندگی روز مره را به نحو چشمگیری تغییر داده است.این تغییرات تصاویر مشابهی از پراکندگی وتمرکز مکانی همزمان را از طریق تکنولوژی های اطلاعات ارائه میکنند.از این رهگذر تعامل میان مکانها, الگوی مکانی رفتار را به شبکه ای سیال از مبادلاتی تبدیل میکند که بنیان ظهور نوع جدیدی از فضاست که فضای جریانها نام دارد.

جامعه اطلاعاتی پیرامون جریانها تشکیل شده است.جریانهای سرمایه, جریانهای اطلاعات, جریانهای تکنولوژی, جریانهای تصاویر, صدا ونماها و….جریان ها ها فقط یکی از عناصر سازمان اجتماعی نیستند بلکه تجلی فرآیند های ملسط بر زندگی اقتصادی ، سیاسی و نمادین ما هستند(عصر ارتباطات ،کاستلز، ج ۱، ص ۴۷۷)

تکیه‌گاه‌های مادّی فضای جریان‌ها را می‌توان در سه لایه طبقه‌یندی کرد:

۱٫ زیرساخت‌های تکنولوژیک و شبکه‌های ارتباطی،

۲٫ گره‌ها و محورهای ارتباطی مثل «شهر جهانی» که به عنوان یک فرآیند و نه مکان، محل‌های مختلف را به یکدیگر پیوند می‌دهند،

۳٫ سازمان‌دهی نخبگان فن‌سالار، مالی، مدیریتی و اطلاعاتی که فرهنگی جهان‌وطن و خارج از قید و بند تاریخ و فرهنگ هر جامعه را اشاعه می‌دهند.

فضای جریان‌هایی که کاستلز از آن سخن می‌گوید، به مفهومی انتزاعی نزدیک‌تر است تا مقوله‌ای عینی، زیرا خود آن را محصول تسلّط مکان بر زمان می‌داند و این مکان نیز ورای تجربیات مردم که محدود به مکان، فرهنگ و تاریخ است، در «شبکه‌ها» شکل می‌گیرد.اینجاست که می توان گفت حضور در مکان، معنای تازه‌ای به خود گرفته که می‌تواند تعیین‌کنندۀ ارتباط و اتصال شخص به جامعۀ شبکه‌ای و یا طرد و حذف او از این مکان فراگیر و در عین حال انحصاری به شمار آید.

کاستلز در مورد زمان هم درباره زمان بی زمان صحبت می کند که بخشی دیگر از شاخصه های جامعه شبکه ای است .که به خلاصه می توان گفت “در جامعه شبکه ای از سویی اطلاعات جدید به همراه گزارش های زنده ای که از اقصی نقاط جهان ارسال می شود رخداد های اجتماعی وجلوه های فرهنگی را قرابت زمانی بی سابقه ای بخشیده وارتباط رایانه ای, گفتگو در زمان واقعی را امکان پذیر ساخته ومردم را براساس علایق مشترکی که دارند در گفتگوی نوشتاری تعاملی وچند جانبه گرد هم آورده است. از سوی دیگر آمیختن زمان ها در رسانه ها در یک کانال ارتباطی وبه انتخاب بیننده با طرف ارتباط به ایجاد امتزاج زمانی می انجامد که در آن نه تنها ژانرها با یکدیگر در میآمیزند بلکه از نظر زمانی نیز در افقی مسطح همزمان می شوند که آنرا نه ابتدایی است نه انتهایی و نه ترتیبی.”

پس اینجاست که می توان تفاوت میان کنش مجازی را تعریف سنتی از کنش دریافت . در کنش مجازی از قواعد جامعه شبکه ای تبعیت می کنند و زمان و مکان در آن ها به طور کلی در پارادایم تازه ای تعریف می شوند ، لازم به ذکر است که کنش در چارچوب جامعه شبکه ای تنها محدود و منحصر به فضای رسانه های اجتماعی و فضای مجازی نیست و پیش از این هم توضیح داده بودیم که بین جهان حقیقی و جهان مجازی همواره یک مبادله دو سویه انجام می گیرد

نتیجه گیری

در این مقاله سعی براین بود که نشان دهیم که کنش مجازی یا عملکرد کاربران در رسانه های اجتماعی ، مطابق نظر ماکس وبر یک کنش اجتماعی محسوب می شود که با نگاهی به تعریف ماکس وبر و تعاریفی از کنش اجتماعی داده بود، متوجه شدیم که کنش مجازی هم در ادراک ، معنا و حضور با تعریف ماکس وبر همخوانی دارد

دربخش بعدی سعی کردیم که هر ۴ تقسیم بندی ماکس وبر درباره انواع کنش اجتماعی در کنش مجازی هم مصادیقی داشتند ، یعنی ما در رسانه های اجتماعی هم  به طور عینی شاهد کنش های سنتی ، عاطفی ، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف هستیم و می توانیم یک نوع شباهت بین کنش کنشگران در درون اجتماع مجازی و جامعه غیر مجازی پیدا  کنیم

در آخرین بخش این مقاله هم تفاوت هایی که می توان بین کنش در تعریف منحصر به جامعه حقیقی و کنش در فضای مجازی مطابقه نظریه مانوئل کاستلز پیدا کرد و به این جمع بندی رسید که در جامعه شبکه ای از دو مفهوم مکان و زمان تعابیر دیگری ارائه می دهند و مجاورت و همزمانی را لازمه کنش نمی داند و به همین خاطر به مفاهیم تازه ای مثل فضای جریان ها و زمان بی زمانی می رسد

منابع

۱- جامعه شناسی ماکس وبر ،ژولین فروند، ترجمه عبدالحسین نیک گهر ،انتشارات توتیا ، سال ۱۳۸۳

۲-عصرارتباطات ، مانوئل کاستلز ،ترجمه:احد علیقلیان ،افشین خاکباز ، نشر:طرح نو ، ۱۳۸۰

۳-شبکه های خشم و امید ، مانوئل کاستلز، ترجمه :مجتبی قلی پور، نشر مرکز ۱۳۹۶

۴مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی ، ریمون آرون ، ترجمه باقر پرهام ، شرکت انتشارات علمی فرهنگی ، ۱۳۹۳


[۱] social action in online social networks

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر در مسیری داشتند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *