یادداشت روز؛برای سردارآزمون ، مردی با چکمه های سفید

سایت بدون – هر کس یک روز دارد، روزی که باید باشد ، روزی که باید کاری کند ، روزی که اگر کاری نکند ، جز ندامت و ملامت حقش نیست و سردار آزمون کاری که باید را کرد ..

سردار برای همه ما همان کودکی است که مقابل چشمان ما بزرگ شده ، همه ما شیطنت هایش را دیده ایم ، شیرینی اش را ، روزهای خوبش را ، روزهای بدش را ، با گل هایش خنده ایم و نگرانی خامی اش بوده ایم ،آن زمان که یادش نبود که او پسر ایران است و کلی چشم نگران دارد اما خوش به حال ما که به چشم دیدیم ، همان روزی که سردار باید به کار می آمد ، کارش را کرد، او در خارج نماند، او به مرخصی نرفته بود ، او نخواست که از مالیات شهرتش معاف شود ، وقتی که هیچ کس نبود، در کنار مردم شهرش ماند ، این افتخار کمی نیست ،سردار چکمه های سفید را بر پا کرد و در میان آب و ویرانی ، باعث دل امیدی مردم شهرش شد ، مردم کشورش …سردار تا کنون روزهای بزرگ زیادی زده ، روزهای خوب ، گل های تماشایی ، گل های مهم اما این تصویر ماندگار تصویر او است ، تصویری که او از همیشه بالاتر است ، هیچ وقت برای هیچ ضربه ای در زمین فوتبال تر تا این اندازه بالاتر نپریده بود، هیچ لباسی به اندازه لباس ساده ای که برتن داشت و هیچ کفشی به اندازه چکمه سفیدی که بر پا کرده بود به او نمی آمد ، او سلبریتی اینستاگرام و لایک نیست در این عکس، وانت آبی رنگی که بر روی آن ایستاده از تمام پورشه هایی که با آن عکس داشت ، او را بیشتر کامل کرده …

سیل بلا است ، تلخ است ، ویرانی می آورد، مردمان را بی خانه می کند وقتی می خوابد در کنار چشم هایی که باید اشکهایشان را پاک کرد و دل هایی که باید محکم کرد، با رویش سبزی مواجه می شویم ، یکی از این رویش ها در این سیلاب بی مهار، سردار آزمون بود، پسربچه ای که میان آب و غم ، مرد شد، مردی که چکمه سفید به پا کرده بود.

افشین خماند

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر در مسیری داشتند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *