۲۶ شهریور سالروز درگذشت واروژان / عالیجناب موسیقی ایران کیست؟

مرور شاهکارهای «واروژان»، نوستالژی موسیقی پاپ

سایت بدون-یک همچون روزی یعنی یک ۲۶ شهریور روزی قلبش ایستاد و دیگر ریتم طلایی موسیقی نبضش ادامه نیافت ، وقتی خبر آمد که عالیجناب دیگر پشت ساز نخواهد نشست و ذهن پر از نت و موسیقی اش به دیار باقی رفته ، تنها ۴۱ سال داشت  اما چه ۴۱ سال ارزشمندی ، ۴۱ سالی که به اندازه روزهای میلیون ها نفر از خاطره ساخته است . نام این نابغۀ بی‌تکرار بیش از هرچیز با ترانۀ نوین فارسی و موسیقی پاپِ درخشان اواخر دهۀ چهل و دهۀ پنجاه شمسی گره خورده است. وی کار خود را از اواخر دهۀ سی شروع کرد و تا لحظۀ مرگش به نوشتن و تنظیم موسیقی برای بالغ بر ۲۵۰ اثر در زمینۀ موسیقی پاپ و موسیقی فیلم پرداخت. موسیقی پاپ را به بعد و قبل از او تقسیم می‌کنند.او واروژان است صاحب همه نواهای بی مانند که همه می شناسیم صاحب نت های خاطره بخش ، او واروژان است ؛ عالیجناب واروژان

زندگینامه

«واروژ هاخباندیان» ملقب به «واروژان» در خانواده‌ای ارمنی متولد شد. در دو سالگی مادرش را از دست داد. . واروژان در هفت سالگی به مدرسۀ ایتالیایی ها رفت .بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی، وارد مدرسه عالی موسیقی تهران شد و زیر نظر آموزگارانی چون: روبن، گریگوریان و لودویک وازل موسیقی را فرا گرفت. پس از پایان این دوره، با بورسیه‌ای که از رادیو و تلویزیون آن سال‌ها گرفت، راهی ینگه دنیا شد.«واروژان» در آمریکا مشغول به تحصیل در رشته‌ی «آرانژمان موسیقی و تنظیم آهنگ» شد و در سال ۴۳ به ایران بازگشت. بورسیه‌ی رادیو و تلویزیون، تعهد خدمت در یکی از شهرهای جنوبی را برایش ارمغان داشت. بعد از گذراندن تعهدش، به پایتخت بازگشت.

واروژان، پس از طی این دو سال، به تهران آمد و شروع به ساخت آهنگ برای برنامۀ زنگوله ها کرد که به کشف صداهای تازه می  پرداخت. در این برنامه، نام واروژان نیز در تیتراژ می آمد. این برنامه آغاز راه ترانه سازی برای واروژان بود. در سال‌های ابتدایی دهه‌ی پنجاه، ذائقه‌ی موسیقی روز ایران کم‌کم به سمت موسیقی پاپ تمایل پیدا کرد و «واروژان» سلطان بی‌رقیب این نوع موسیقی گردید. وی چه با ساخت ملودی و چه تنظیم آثار دیگران، صاحب شناسنامه‌ای پربار در این حیطه شد. او به منزلۀ تنظیم کننده به فعالیت خود ادامه داد و نخستین کارش، با صدای زنده یاد ویگن، پدر موسیقی پاپ ایران، اجرا شد. با ساخت ترانۀ «حرف» (اگه سبزم اگه جنگل… واسه تو قد یه برگم، پیش تو راضی به مرگم) پله های ترقی را طی کرد و به منزلۀ برترین آهنگ ساز انتخاب شد.در فواصل کوتاه، ترانه های جادویی و جاودانۀ وی با صدای خوانندگان جوان دیروز یک یک از راه رسیدند. شاید، کمترکسی بداند که صاحب موسیقی آوازهای ماندگار «هفتۀ خاکستری»، «بوی خوب گندم»، «پوست شیر»، «پل»، «عاشقانه»، «حرف»، «شام آخر»، «ماه پیشونی»، «گهواره» و … واروژان است.

http://www.paymanonline.com/mag/45/2/m017.jpg
پیانوی معروف واروژان

او تنظیم آهنگ را که پیش از او فرمی مغشوش با هارمونیای عموماً ساده و بعضاً با پیوندهای غلط کلاسیک یا همصدایی‌های همیشگی که تحت تأثیر موسیقی ردیفی بود را به فرمی تکامل یافته و دارای ارزش موسیقیایی و فنی بدل کرد.

واروژان با تأکید و استقلال بخشیدن به گروه سازهای ریتمیک و حاشیه‌ای نظیر گیتار باس، گیتار آکورد و سازهای کوبه‌ای، به تعریف دیگری از جایگاه این سازها در ارکستراسیون دست زد.

اوورتور یا پیش‌درآمدهای کوتاه و درخشان وی و همچنین ارکستراسیون زهیِ به تمام معنا کامل و در عین‌حال عاری از هرگونه شلوغ‌کاری و مزاحمت برای شنونده و صدای خواننده، از دیگر جادوهای دست‌نیافتنی واروژان‌اند.

واروژان با ساخت موسیقی فیلم حسن کچل از ساخته های مرحوم علی حاتمی پا به عرصۀ سینما گذاشت و در ۱۳۵۱ش، به خاطر ساخت موسیقی متن فیلم صبح روز چهارم جایزۀ بهترین آهنگ ساز جشنوارۀ فیلم را، که آن روزها سپاس نام داشت، ازآن خود کرد اما به دلیل روحیۀ خاص هنری از شرکت در مراسم دریافت جایزه خودداری کرد.

او از فیلم و عکس و خودنمایی بیزار بود و مصاحبه نمی کرد. واروژان در طول عمر هنری خود برای ۲۵ فیلم سینمایی و دو مجموعۀ تلویزیونی موسیقی متن ساخت. آخرین اثر وی در زمینۀ آهنگ سازی نیز ترانه ای بود با نام «اجازه» که مرگ اجازۀ ساخت ترانه ای دیگر را به او نداد.

واروژان تنها بود و تنها زیست اما خود به تنهایی یک ارکستر بود! او که از بیماری قلبی رنج می برد هنگام ضبط موسیقی فیلم بر فراز آسمان ها ، ساختۀ فردین فقید، سکته کرد و در روز ۲۶ شهریور ۱۳۵۶، پس از ۱۳ روز بستری شدن در بیمارستان جم در سن ۴۱ سالگی بر فراز آسمان ها رفت. واروژان در قبرستان بوراستان ارمنیان به خاک سپرده شد.

برخی از ترانه  هایی که واروژان آهنگ  سازی آنها را برعهده داشته عبارتند از:«کندو»، «شبزده»، «دریایی»، «همسفر»، «شام آخر» و …. در زمینۀ تنظیم ترانه هم آثاری چون «قصۀ دو ماهی»، «غریب آشنا»، «کویر»، «دو پنجره»، «مرد تنها»، «بن بست» و «همیشه غایب» و آثار سینمایی  ای چونکندو، شام آخر، نازنین و در اواخر کار آهنگ سازی مجموعۀ تلویزیونی سلطان صاحبقران از علی حاتمی از جمله آثار وی به حساب می آیند. او آهنگ  های فولکلور خانم پری زنگنه را نیز با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا کرده است.

مرور شاهکارهای «واروژان»، نوستالژی موسیقی پاپ

نظر اهالی موسیقی

حسن شماعی زاده: من از زمان ارکستر «هنر برای مردم» و بعدها در «زنگوله‌ها» استعداد خاصی را در وجود واروژان دیده بودم، بسیار خوش‌‌سلیقه بود و با لطافت کار می‌کرد. آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده‌ی بزرگی بود و همه چیز موسیقی را می‌شناخت. بسیار هم به کار این عزیز ایمان دارم. به نظر من تنها تنظیم‌کننده‌ی خلاق ما بود.

شهریار قنبری : انگار بی تو، هزار سال گذشته است. تو نیستی که انگار هیچ ‌کس نیست. تو نیستی که دیگر موسیقی شنیدنی نیست. تو نیستی که دیگر ترانه، جانانه نیست. تو نیستی، و وقتی تو نیستی دیگر رفیق دلتنگی‌ها و همسفرۀ گریه‌هایم هم نیست. تو نیستی که «نابلدان» استاد شده‌اند و زیباترین نت‌ها دیگر با پنج خط حامل به بستر عشق نمی‌روند. هیچ کس مثل تو رنگ صداها را نمی‌شناخت. هیچ کس مثل تو، عریانی سازها را نمی‌دید.

بابک بیات: «به جرأت می ‏توانم بگویم که واروژان یک عمر در موسیقی ایران جاری است. او یک عمر زحمت کشید تا در موسیقی ترانه ‏ای مملکت ما، لحظه ‏های زیبا خلق کند.بسیاری از تنظیم‏ کنندگان موسیقی ایران که بعد از واروژان شروع به کار کردند، راه واروژان را ادامه دادند. او آنقدر بی‏ عقده بود که پیشرفت هر هنرمندی، او را خشنود می ‏کرد. یادم می ‏آید وقتی موسیقی فیلم برهنه تا ظهر با سرعت را به تنهایی می‏ ساختم، او مرتب نگران من بود که مبادا نتوانم کار خوبی ارائه دهم ولی وقتی موسیقی فیلم را شنید، از جا بلند شد، مرا بوسید و گفت: معلوم است که خیلی زحمت کشیده‏ ای! و این بوسه و این جمله برای من جاودانه شد».

ناصر چشم آذر: ترانه ‏سازی‏ های ایشان بی ‏نظیر بود و حداقل ده ـ دوازده اثر ماندگار از هر لحاظ، اعم از ترانه، ارکستراسیون و غیره در موسیقی ما دارند که حتی در حال حاضر هم قابل بررسی است. هنوز هم به یادش هستم و خاطراتش، انسانیت‏ اش و سر به زیری ‏اش جلوی چشمان من است. واروژان انسان فرشته ‏نمایی بود که به صورت یک فرشته انسان نمایی می‏ کرد.

احمد رضا احمدی: در کافه “ری” به واروژان معرفی شدم. شوخ بود. اهل طنز، آرام، مهربان و خجول بود. آن سال‌ها در هنرستان عالی موسیقی تهران درس می‌خواند. سازش پیانو بود. متولد ۱۳۱۵ بود و از همان سال‌ها، قیافه‌ی او بیشتر از سنش به چشم می‌خورد … طبع والایی داشت و در زمینه‌ی کارش به استادی رسیده بود…

 

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «دلنگ دلنگ»

سایت بدون – صدای زنگ شتر و هر زنگوله ای که به گردن حیوانات وصل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *