بایگانی برچسب: داستان ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل « ران ملخ پیش سلیمان بردن»

سایت بدون – می گویند روز تاجگذاری سلیمان نبی، هر گونه از حیوانات و پرندگان برای او هدیه ای می آوردند در میان مورچگان هم جلسه ای برگزار شد تا ببینند آن ها چه چیز باید ببرند آن حیوانات کوچکی بودند که نمی توانستند هدیه ای بزرگ برای پیامبر و پادشاهی چون سلیمان تهیه کنند یکی از مورچگان که از …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « درش را تخته کردند»

سایت بدون – در قدیم وقتی می خواستند جایی را پملپ کنند تا مانع رفت و آمد مردم شوند چند تخته در روی در آن می کوبیدند تا راه رفت و آمد آن بسته شود اکثر حکم تخته کردن در ، از سوی قاضی یا محکمه صادر می شد پس وقتی ما با جایی مواجه می شدیم که بر در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل شستش خبر دار شد

سایت بدون – ضرب المثل شستش خبردار شد ،را وقتی به کار می بریم که از حادثه ای قبل از وقوع آن مطلع شویم ، یعنی به گونه ای قرائن و شواهد نشان می دهد که واقعه ای در راه است ؛ این ضرب المثل از ماهیگیری بیرون آمده است .قلابی از آهن که ماهیگیران با آن ماهی می گیرند. …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «سلانه، سلانه»

سایت بدون – سلانه سلانه در واقع یک کلمه ترکی است که به زبان فارسی راه یافته است این کلمه به صورت ساللانا ساللانا هم استفاده می شود این کلمه از ریشه کلمه ساللانماق به معنی آویزان است سلانه سلانه همان طور است ، آویزان و به دور از چالاکی این ضرب المثل در توصیف آرام آرام ، یواش یواش …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «گردنش را تبر نمی زند»

سایت بدون – در قدیم یکی از مجازات های اعدام که بسیار خشن هم بود زدن و جدا کردن سر بود یکی از وسایل انجام این نوع از اعدام تبر بود تبر تیز مثل تنه یک درخت، سر آدمی را جدا می کرد حالا از همین تمثیل استفاده کنید درختی که تنه آن بسیار کلفت شده، انداختن آن با تبر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «قانون عطف به ما سبق نمی شود»

سایت بدون – این جمله یک اصطلاح حقوقی است که معنای آن این است که اگر قانون جدیدی تصویب شود، شامل تصمیماتی نمی شود که با قانون قبلی یا قدیمی گرفته نمی شود از اصطلاح حقوقی قانون عطف ما به سبق نمی شود، در فرهنگ عامه برای بیان حالتی استفاده شده که بخواهند بگویند به عقب باز نخواهیم گشت یا …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « معرف مرد، گذشته مرد است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند، باید معرفی خودت نیاز به چرب زبانی و زبان بازی نیست، سابقه و رزومه تو بهتر از هرچیز تو را معرفی می کند و می گوید شایسته هستی یا خیر ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از خر می پرسند، چند شنبه است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند، سئوال و راهنمایی از فردی اشتباه و بدون اطلاع پرسیده ای و انتظار جواب درست نداشته باش برای یافتن ریشه این ضرب المثل باید قدری قوه تخیل خود را پرورش دهید، در گذشته آدم ها برای سفر گاهی چند روز تنها و با حیوان چهار پای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مگر تخم دوزرده کرده ای»

سایت بدون – مرغانی که تخم مرغی که می گذارند، دو زرده دارد بین صاحبان خود محبوب تر هستند به آن ها غذای بیشتری می دهند و اگر اشتباهی کنند راحت تر می بخشند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند مگر چه کار خارق العاده ای کرده ای که حالا انتظار و توقت بالا رفته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « قاپ کسی را دزدیدن»

سایت بدون –  قاب یا قاپ، استخوان مچ پای گوسفند است که آن را بجول، بژول و بچول هم گفته اند این استخوان طباخان هنگام پختن کله پاچه کنار می گذارند قمار بازان قدیمی از این استخوان مثل تاس تخته نرد که شش وجه دارد به عنوان ابزار قمار بازی می کردند این شش وجه یا شش سطح اسم داشتند …

توضیحات بیشتر »