بایگانی برچسب: ضرب المثل پارسی

ریشه و داستان ضرب المثل « چانه اش گرم شده است»

سایت بدون – این اصطلاح از یک تصویر آشنا می آید موتور اتومبیل خود را در نظر بگیرید به ویژه در زمستان ، مدتی طول می کشد که به اوج کارآیی خود برسد قطعاتی که در سرما قدری خشک شده اند بازهم روان کار کند به این کار خودمان هم گرم کردن ماشین می گویند چانه ای که گرم شده …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «فرار را بر قرار ترجیح دادن»

سایت بدون – فرار رفتن با عجله و همراه با ترس است قرار ماندن در کمال آسایش و آرامش است این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند کسی برای اجتناب و دوری از خطر خیلی سریع مکان یا موقعیتی را ترک کرد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «بی چشم و رو»

س سایت بدون – خجالت کشیدن، شرم داشتن و حیا کردن در صورت انسان مشخصات معلومی دارد کسی که سرش را پایین می اندازد، چشمانش مستقیم نگاه نمی کند و رویش سرخ شده معلوم است که خجالت کشیده است و کسی که هیچ وقت این کارها را انجام نمی دهد معلوم است که خجالت را نمی شناسد یعنی چشمی برای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « غزل خداحافظی را خواندن»

سایت بدون – همه شاعران ، به ویژه شاعران غزلسرا ، شعری دارند که در آن مفهوم اصلی مرگ است یعنی شاعر حس می کند که رفتنی است و حس خود را در این باره بیان کنند وقتی کسی غزل خداحافظی خود را برای دیگران می خواند بقیه می فهمیدند که شاعر حس کرده وقتش تمام است و برای مردن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خون کسی را توی شیشه کردن»

سایت بدون – ریشه این ضرب المثل به دهه ۲۰ شمسی به ایران برمی گردد هنوز سازمان اهدای خون تاسیس نشده بود و فرهنگ هدیه کردن خون برای کمک به همنوع جا نیفتاده بود در آن زمان خون به عنوان یک کالای تجاری توسط دلالان خرید وفروش می شد چون هنوز هم مردم برای خون دادن داوطلب نمی شدند آدم …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « دست به خاکستربزند طلا شود»

سایت بدون – اصل این ضرب المثل به اساطیر یونانی برمی گردد در اساطیر یونانی پادشاهی وجود داشت به نام میداس ، میداس مردی طماع بود که طلا دوست داشت روزی خدمتی به دیونیسوس یکی از خدایان کوه المپ کرد دیونیسوس هم به او گفت یک آرزوی او را برآورده می کند میداس هم از او خواست که دست به …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « حق کسی را کف دستش گذاشتن»

سایت بدون – ریشه این ضرب المثل یک تصویر آشنا است شما وقتی می خواهید مزد یک کارگر یا در واقع حق او را پرداخت کنید پول را می شمارید و در کف دست او قرار بدهید اما این ضرب المثل در معنایی کاملا برعکس به کار می رود این ضرب المثل در واقع به این معناست که انتقام حق …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کوری عصا کش کور دگر شود»

سایت بدون – این ضرب المثل اصلی در انجیل متی دارد در انجیل متی آمده است که «اگر کوری کور دیگری را هدایت کند، هر دو به مغاک درخواهند افتاد» بر اساس این جمله هنرمند فلاندری، پیتر بروگل است در سال ۱۵۶۸ تصویری را کشیده است که می تواند معنای این ضرب المثل را به طور کامل شرح دهد در این نقاشی کورها …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا»

سایت بدون – اصل این ضرب المثل از قصیده ای از سنایی آمده است سنایی در بیتی از قصیده ای برای اهل توحیدی می گوید که دانستن خطر تزلزل را بیشتر می کند و عالمان باید بیشتر بترسند این بیت به قرار زیر است چو علم آموختی از حرص آن گه ترس کاندر شب/چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «به خون کسی تشنه بودن»

سایت بدون – وقتی صحبت از نوشیدن خون می شود آدم بلافاصله یاد خون آشام ها، دراکولاها یا ومپایرها می افتد آن هایی که از خون انسان تغذیه می کردند اما خون آشامیدن در قبائل بدوی ، نشانه ای از انتقام سخت گرفتن بود کسی اگر از دشمنی نفرت بسیار داشت، وقتی او را می کشت، مقداری از خون رگ …

توضیحات بیشتر »