لیلا مهداد| «مردم جانشان را دارند از دست میدهند. اکوسیستمها یکجا درحال فروپاشی هستند. انقراض انبوه (گونههای زیستی) شروع شده و شما فقط میتوانید از پول و رشد بیوقفه اقتصادی حرف بزنید، چطور رویتان میشود؟» این صحبتها بعد از نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل سروصدای زیادی به پا کرد؛ نشستی که «گرتا تونبرگ» ۱۶ساله رهبران جهان را خطاب قرار داد و آنها را به ناکامی در مقابله با تغییرات آبوهوایی و افزایش کربن در روی زمین متهم کرد و با لحن محکم به آنها گفت: «ما شما را زیر نظر خواهیم داشت.»
تغییرات اقلیمی مسألهای است که سالهاست مطرح شده و هر یک از
کارشناسان و صاحبنظران درباره تهدید زندگی انسانها، جانوران و گیاهان زنگ
خطر را با ادامه این روند به صدا درآوردهاند. از سالهای آخر سده
۱۹میلادی بود که دانشمندان شروع به ثبت حرارت زمین کردند، تغییرات را
زیرنظر گرفتند و در ادامه بسیاری از سازمانهای علمی پیشرو از ادامه این
وضع و صدمات جبراننشدنی آن بر زمین ابراز نگرانی کردند؛ تغییراتی که
وابسته به فعالیتهای انسانی است و هنوز هم در نشستهایی به همین بهانه
مطرح میشوند و واهمه مرگ خاموش کرهزمین از میان نرفته است.
گزارشها نشان میدهد تغییرات آبوهوایی روزهای آلودگی هوا را شدیدتر
میکند و همین موضوع باعث زایمان زودرس میشود، بهطوری که نوزادان به جای ۹
ماه در ۷ماهگی به دنیا میآیند. تازهترین آمار سازمان ملل متحد نشان
میدهد ۸۰درصد از جمعیت افرادی که به دلیل تغییرات اقلیمی آواره شدهاند،
زنان هستند.
این تنها بخش کوچکی از تاثیر تغییرات اقلیمی بر انسانهاست، چون در این
میان جانوران و گیاهان هم درامان نیستند، بهطوری که براساس آخرین گزارش
مجمع اقتصاد جهانی که در ژانویه ۲۰۱۶ و با حضور ۷۵۰کارشناس تشکیل شد، اعلام
شده است: «شکست تلاش برای کاهش تغییرات آبوهوا میتواند خطر بزرگتری را
نسبت به سلاحهای کشتار جمعی و بحران آب در پی داشته باشد. بهطور یقین
مقابله با معضل تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی موضوعی است که نمیتوان با
اغماض از کنار آن گذشت، زیرا پیشبینی میشود اگر این پیامدها براساس روند
کنونی ادامه داشته باشد، تا سال ۲۰۸۰ ممکن است نیمی از گونههای گیاهی و
بیش از یکسوم گونههای جانوری ساکن در سطح زمین ناپدید شده و ردپایی از
آنها برجای نماند و این واقعیت نگرانکنندهای است که آینده بشریت را تهدید
میکند.»
از ماست که بر ماست
در گوشهای از جهان سیلابها دردسرساز میشوند و در گوشهای دیگر
خشکسالی طولانیمدت زندگی را برای مردم سخت کرده و در این میان متهم ردیف
اول تغییرات اقلیمی است؛ تغییراتی که مباحث جدیدی را حتی در مراکز علمی راه
انداخته، البته همه این واکاویها ما را به آغاز دوره صنعتی میرساند،
زمانی که جمعیت جهان به چندمیلیارد نفر رسید و جنگلها و زمینهای کشاورزی،
سکونتگاه شهری شدند؛ افزایش جمعیت یک معنا بیشتر نداشت، رشد اقتصادی و
اجتماعی و مصرف انرژی.
این رویه از زندگی شهری بود که به مرور سبب شد سازمانهای بینالمللی از
نشر گازهای گلخانهای و پیامدهای ناخواسته تغییر اقلیم صحبت کنند؛
صحبتهایی که هنوز هم جزو مباحث داغ مجامع بینالمللی و علمی است. محمدحسین
بازگیر، رئیس سابق اداره حفاظت از محیطزیست استان تهران در گفتوگو با
شهروندآنلاین از این تغییرات و سهم تکتک ساکنان دهکده جهانی در
بهوجودآمدن این پدیده میگوید: «تغییرات اقلیمی موضوعی است که میتوان
ردپای عوامل طبیعی را در آن دید، البته عواملی را که فعالیتهای انسانی
مسبب آن هستند هم میتوان دخیل دانست. تکتک جوامع در به وجود آمدن چنین
شرایطی دخیل بودند. وقتی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای یک اکوسیستم و تبعاتی
که بر محیطزیست و وضع اقلیمی یک منطقه دارد، اقدام به توسعه سکونتگاهها،
صنعت و … میکنیم، بیشک باید منتظر عواقب آن هم باشیم. عوامل انسانی موجب
تخریب بخشهایی از جنگلها شده و به تبع آن مراتع آسیب دیدهاند، این
درحالی است که استحصال بیش از اندازه از آبها هم به نوبه خود در این
تغییرات تاثیرگذار بوده و در راستای چنین اقداماتی نباید از تغییر وضع و
شرایط جوی، محیطی و منطقهای تعجب کنیم.»
خشکسالی، گرمایش زمین و گردوخاک پدیدههاییاند که هرکدام از جوامع کموبیش
با آنها دستبه گریباناند، این درحالی است که گفته میشود از ابتدای قرن
۲۱ دمای متوسط زمین ۰٫۸درجه افزایش داشته و پیشبینیها برای صدسال آینده
از گرمترشدن یک تا ۶٫۵درجهای خبر میدهد.
شهرها پرشدهاند از خیابانهای آسفالته و ساختمانهایی که سقفهایشان را با آسفالت سیاه کردهاند و این باعث شده جزیرههای گرمایی تشکیل شود
بنابر گزارش ناسا ۹۷درصد از دانشمندان علم هواشناسی بر این موضوع توافق
دارند که گرمشدن کرهزمین یک پدیده طبیعی نیست، بلکه بر اثر فعالیتهای
انسان بهوجود آمده است. «بازگیر» هم گرمشدن زمین را وابسته به عوامل
انسانی میداند و دراینباره میگوید: «شهرها پرشدهاند از خیابانهای
آسفالته و ساختمانهایی که سقفهایشان را با آسفالت سیاه کردهاند و این
باعث شده جزیرههای گرمایی تشکیل شود. گرمایشی که تاثیراتش را در
خشکسالیها، فرسایشها و بیماریهایی که مراتع و جنگلها به آنها مبتلا
میشوند، شاهدیم.
در حقیقت همه ما دستبهدست هم دادهایم تا شرایط تغییر کند و حالا با
تاثیرات سوء آن درگیریم و در آینده بیشک این تاثیرات محسوستر خواهد بود.»
رئیس سابق اداره حفاظت از محیطزیست استان تهران در ادامه از بالابودن
میانگین گرمایش ایران نسبت به میانگین بینالمللی میگوید و ادامه میدهد:
«گرما در همه دنیا رو به افزایش است، این درحالی است که آمارها و ارقام در
ایران بیش از میانگین بینالمللی است، تا جایی که بعضی آمارها به یکونیم
برابربودن آن تاکید دارند. گرمایشی که رویشگاهها را تحتتاثیر خود قرار
داده و در ادامه، زندگی حیاتوحش و تنوعزیستی تغییراتی را به خود
میبینند. همه این تغییرات زندگی، سلامت، اکوسیستم و کیفیت خود انسانها را
تحتالشعاع قرار داده است.
اگرچه این مسائل در کوتاهمدت نمود زیادی نداشته باشد، اما در بلندمدت آثار
عظیم آن را بر وضع اقلیمی شاهد خواهیم بود، حتی در قیاس بزرگتر، در سطح
بینالملل، اگرچه درحال حاضر هم با پدیدههای آن دستبه گریبان هستیم.»
هر کدبانویی روزی ۱۰۰گرم کمتر پسماند تولید کند یا زبالهها را تفکیک کند یا حتی در مصرف انرژی صرفهجویی کند؛ در مجموع و در قیاس بالا کار بزرگی برای محیط زیست صورت میگیرد
با افزایش دمای کرهزمین، سطح آب دریاها به دلیل انبساط گرمایی آب و
آبشدن یخهای قطبی بالا آمده که منجر به زیر آب رفتن جزایر زیادی در
کرهزمین میشود؛ از سال ۱۸۷۰ تا الان میزان افزایش میانگین ارتفاع آب
دریاهای کرهزمین حدود ۲۵سانتیمتر بوده، براساس سناریوهای مختلف تا
انتهای قرن ارتفاع آب دریاها بین ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر افزایش پیدا میکند.
این افزایش ارتفاع، جزایر زیادی را تهدید میکند و خطر زیر آب رفتن کشور
مالدیو، جزایر مالدیو، بنگلادش و … وجود دارد، حتی بسیاری از افراد به دلیل
چنین اتفاقاتی از محل زندگی خود مهاجرت کردهاند. تحقیقات نشان از این
دارد که ارتفاع آب خلیجفارس و دریای عمان تا سال ۲۰۵۰ حدود ۳۰ سانتیمتر و
تا سال ۲۱۰۰ حدود ۸۰ سانتیمتر افزایش پیدا میکند و بعضی از جزایر جنوب
ایران را تهدید میکند، البته این تنها تهدید نیست، افزایش آتشسوزیها هم
یکی دیگر از عواقب آن است، بهطوری که بررسیها نشان میدهد بیش از ۸۰درصد
آتشسوزیها در جنگلهای زاگرس علل انسانی دارد و حدود ۲۰درصد بر اثر
عوامل طبیعی است، ولی تغییر اقلیم باعث افزایش این ۲۰درصد خواهد شد. افزایش
آتشسوزی جنگلها میتواند بر آلودگی هوا و آب و تغییر اکوسیستم تاثیر
بگذارد.
«بازگیر» هم خشکسالی، آبشدن قطبها و آتشسوزی جنگلها را از تاثیرات
تغییرات اقلیمی میداند و میگوید: «جوامع از خشکسالی و گرمایش جهان گلایه
دارند. قطبها آب میشود و جنگلهای استوایی طعمه حریق و در میان همه این
حوادث به دنبال دلیلی هستیم و نمیخواهیم قبول کنیم تغییرات اقلیمی
اکوسیستم را تحت تاثیر خود قرار داده و به مرور زمان باید با پدیدهها و
مخاطرات بیشتری دستبهگریبان باشیم. برای نجات از این شرایط باید از
خودمان شروع کنیم، آن هم با تغییر رفتارهایمان. در نظر بگیرید هر کدبانویی
روزی ۱۰۰گرم کمتر پسماند تولید کند یا زبالهها را تفکیک کند یا حتی در
مصرف انرژی صرفهجویی کند؛ در مجموع و در قیاس بالا کار بزرگی برای محیط
زیست صورت میگیرد. هر کشاورز، کارخانهدار و حتی تصمیمگیر میتواند در
نجات زمین و آینده نقشآفرینی کند.»
معیشت، سردمدار دغدغه ایرانیها
حمیدرضا میرزاده| فعال محیط زیست
تغییرات اقلیمی بحث عمیق و مهمی است که نمیتوان از یک بُعد به آن
پرداخت. در گفتن از تغییرات اقلیمی نمیتوان اقتصاد و مسائل مربوط به آن را
نادیده گرفت، چون بهنوبه خود تاثیر بسیار بالایی دارد. خاورمیانه جدید بر
پایه کربن (نفت) شکل گرفته است. در واقع خاورمیانه در حباب نفتی زندگی
میکند. کشورهایی که در خاورمیانه قدرت دارند بر پایه همین حباب قدرت
گرفتهاند و در بحثهای تغییرات اقلیمی که در جهان مطرح میشود، نمیتوان
بحث گرفتن قدرت از خاورمیانه را نادیده گرفت! در گفتن از تغییرات اقلیمی
تنها موضوع آینده، درآمد اقتصادی، دغدغه عموم مردم و … مطرح است و بر همین
اساس میتوان گفت تغییرات اقلیمی مبحثی پیچیده است که باید تکتک ابعاد آن
را مورد واکاوی قرار داد.
درآمد اقتصادی کشورمان بر پایه سوختهای فسیلی است و شاید طبیعی بهنظر
برسد در واکنش به موضوعاتی از این دست کمی منفعل عمل کند. ما به «پروتکل
کیتو» میپیوندیم، اما برنامه اقتصادیای برای آن ندارد! و همان رویه
۶۰سال پیش را دنبال میکند؛ بهعنوان مثال در اجلاس ۲۰۰۹ کپنهاک، ما در
میان ۱۰ کشور اول تولیدکننده گازهای گلخانهای بودیم و این درحالی است که
گزارشهای جهانی را قبول نداریم و حتی این موضوع را مطرح نمیکنیم که به
کمک کشورهای دیگر بتوانیم این مسأله را مرتفع کنیم. در چنین شرایطی
متاسفانه بخشهایی که افکار عمومی را جهتدهی و خوراکدهی میکنند، برنامه و
پژوهشی در این زمینه ندارند؛ کمرنگ بودن پژوهشهای دانشگاهی و کمکاری
رسانهها در زمینه گفتن از تغییرات اقلیمی.
تغییرات اقلیمی و محیط زیست مباحثی است که باید جزو اولویتهای اولیه
جوامع قرار بگیرد تا راه نجات زمین را بیابیم و این در حالی است که جامعه
ایران در اولویتهایش مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را دارد و برای همین
محیط زیست و مباحث مربوط به آن رنگ میبازد. متاسفانه بخش اعظمی از جامعه
دغدغه محیط زیستی ندارد و شاید بتوان دلیل آن را در امید به آینده و مفهوم
آینده جستوجو کرد. محیط زیست یعنی آینده ولی آینده در کشور ما مفهومی
کوتاهتر از مفهوم جهانیاش دارد!
آمریکای شمالی، کشورهای اروپایی و کشورهای اسکاندیناوی در شاخصهای محیط
زیستی توانستهاند جایگاه خوبی به خود اختصاص دهند و مقایسه ایران با این
کشورها قیاس اشتباهی است. معیشت اولویت اول مردم ماست و این واقعیت را
نمیتوان انکار کرد که وقتی شما نگران امروز هستید، نمیتوانید به هفته
آینده بیندیشید، چه رسد به سالهای دور. این اتفاقی است که در کشور ما
افتاده است و شاید تنها امید، پرورش نسلی باشد که با دغدغه محیط زیستی
تربیت شود؛ نسلی که از دوره پیشدبستانی باید با محیط پیرامونش و اهمیت آن
آشنا شود. درواقع باید به شکل شبکه نظاممند این تربیت صورت بگیرد تا
نسلها با ارزشهای غیرمادی محیط اطرافشان-محیط زیست- آشنا شوند و به این
واقعیت پی ببرند که میتوان با این ارزشها، ارزشهای مادی را شکل داد،
البته وقتی ما از کشورهایی که شاخصهای خوبی در محیط زیست دارند، صحبت
میکنیم به این معنا نیست که آنها در این تغییرات دامن پاکی دارند، چون در
بیشتر مواقع آلودگیهایشان را برونسپاری کردهاند. اقتصاد اغلب این کشورها
بر مبنای فروش نفت برنت شمال است، اگرچه آنها در آموزش به کودکانشان و
ترسیم آینده خوب و امید به آینده، خوب عمل کردهاند و در این زمینه منبع
خوبی برای الگوبرداریاند.