سایت بدون – قرنهاست که از واقعه عاشورا میگذرد و داغ شهادت امام حسین(ع) و یارانش به هر زبان که بیان شود، باز هم تازه است. رشادت، مردانگی، تسلیمناپذیری در برابر ظلم، جهاد و ایثار، همه و همه در عاشورا به اوج خود میرسد و این ها، مفاهیمی نیست که بتوان ساده از کنارش گذشت یا با یک توصیف پیش پا افتاده، تصویرشان کرد. در ادبیات فارسی، شاعران و نویسندگان زیادی از گذشته تا امروز، هر کدام به قدر وسع کوشیدهاند دین خود را به امام حسین(ع) ادا کنند. در این نوشتار، نگاهی داریم به اشعار چند شاعر کلاسیک ادبیات فارسی که در رثای سالار شهیدان و واقعه کربلا سروده شدهاست.
کسایی مروزی
به گواهی تاریخ ادبیات فارسی، اولین شاعری که در مرثیه شهدای کربلا شعر سرود، کسایی مروزی، شاعر قرن چهارم هجری بود. شاید شعر کسایی که متعلق به اولین دورههای رواج شعر فارسی است، چندان پخته و محکم نباشد اما همین که آغازگر سرودن شعر در این زمینه بود، اهمیت زیادی دارد. دو بیت ابتدایی مرثیه کسایی از این قرار است: باد صبا درآمد فردوس گشت صحرا/ آراست بوستان را، نیسان به فرش دیبا/ آمد نسیم سنبل با مشک و قرنفُل/ آورد نامه گل باد صبا به صهبا / … میراث مصطفی را فرزند مرتضی را/ مقتول کربلا را تازه کنم تولّا/ آن میر سربریده در خاک خوابنیده/از آب ناچشیده گشته اسیر غوغا.
ناصرخسرو
شاعر و جهانگرد مشهور قرن پنجم، ناصرخسرو قبادیانی، بارها و بارها در آثارش به محبت و دوستی اهل بیت پیامبر اکرم(ص) افتخار کرده است. او در دیوان اشعارش در چند قصیده، درباره واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) شعر سروده است؛ از جمله در قصیده یازدهم با مطلع «پادشا بر کامهای دل که باشد؟ پارسا/ پارسا شو تا شوی بر هر مرادی پادشا» سپاهیان یزید را در روز عاشورا به سگان مست تشبیه کرده است و میسراید: پاره کرد ستند جامۀ دین بر تو، لاجرم/ آن سگان مست گشته روز حرب کربلا.
سنایی غزنوی
حکیم سنایی غزنوی، شاعر و عارف بزرگ ادبیات فارسی در اثر معروفش، یعنی «حدیقه الحقیقه و شریعت الطریقه» در چند بیت، در رثای امام حسین(ع) و حماسهاش شعر سروده است؛ از جمله این ابیات: پسر مرتضی، امیر حسین/ که چنویی نبود در کُونَیْن/ اصل و فرعش، همه وفا و صفا/ عفو و خشمش همه سکون و رضا/ حبَّذا کربلا و آن تعظیم/ که از بهشت آورد به خلق، نسیم/ و آن تنِ سر بریده در گل و خاک/ و آن عزیزان به تیغ دلها چاک/ و آن چنان ظالمان بد کردار/ کرده بر ظلم خویشتن اصرار.
عطار نیشابوری
شاعر بزرگ قرن هفتم، عطار نیشابوری که گفته میشود در ماجرای حمله مغولان به نیشابور کشته شد، یک شعر در قالب مثنوی درباره امام حسین(ع) سروده که چند بیت آغازین آن، از این قرار است: کیست حق را و پیمبر را ولی؟/ آن حسن سیرت، حسین بن علی/ آفتاب آسمان معرفت/ آن محمّد صورت و حیدر صفت/ نُه فلک را تا ابد مخدوم بود/ زان که او سلطان ده معصوم بود/ قرَّه العین امام مجتبی/ شاهد زهرا، شهید کربلا/ تشنه، او را دشنه آغشته به خون/ نیم کشته گشته، سرگشته به خون.
مولانا جلالالدین محمد بلخی
عارف و شاعر مشهور زبان فارسی، مولوی، در کتاب بزرگ «مثنوی»، ابیاتی در شرح واقعه کربلا دارد: روز عاشورا نمیدانی که هست/ ماتم جانی که از قرنی به است/ پیش مؤمن کی بود این قصّه خوار؟/ قدر عشق گوش، عشق گوشوار/ پیش مؤمن، ماتم آن پاکْ روح/ شهرهتر باشد ز صد توفان نوح. علاوه بر این، مولانا در یکی از غزلهای معروفش، به امام حسین(ع) ادای ارادت کرده است: کجایید ای شهیدان خدایی/ بلاجویان دشت کربلایی/ کجایید ای سبکروحان عاشق/ پرندهتر ز مرغان هوایی.
خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی، غزلسرایی چیرهدست است؛ او کسی است که حافظ شیرازی بسیار تحت تأثیرش قرار داشت. این شاعر قرن هشتم، غزلی درباره امام حسین(ع) سروده که چند بیت آن این است: آن گوشوار عرش که گردون جوهری/ با دامنی پر از گوهرش بود مشتری/ درویش ملکبخش و جهاندار خرقهپوش/ خسرو نشان صوفی و سلطان حیدری…لب خشک و دیده تر شده از تشنگی هلاک/ وانگه طفیل خاکِ درش خشکی و تری.
حافظ شیرازی
لسان الغیب، حافظ شیرازی، دو غزل مشهور دارد که عدهای معتقدند برای شهیدان کربلا و امام حسین (ع) سروده شدهاست. مطلع غزل اول این است: «بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت/ و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت». دومین غزل با این بیت آغاز میشود: «زان یار دلنوازم شکری است با شکایت/ گر نکتهدان عشقی بشنو تو این حکایت». گفته میشود مراد حافظ از مصرع «سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت» در این غزل، سر مطهر امام حسین(ع) است.
وحشی بافقی
وحشی بافقی، شاعر معروف قرن دهم که سرود: «دوستان شرح پریشانی من گوش کنید/ داستان غم پنهانی من گوش کنید»، در یک ترکیببند با تأثیر گرفتن از شعر معروف محتشم کاشانی در شرح واقعه عاشورا، اینطور سروده است: روزی است این که حادثه کُوْس بلا زده است/کُوْس بـلا بــه معرکه کربلا زده است/ روزی است این که دسـت ستـم پـیشه جفا/ بر پــای گلبن چمن مـصطفـی زده است/ روزی است این که خشک شد از تاب تشنگی/ آن چشمهای که خنده بر آب بقا زده است.
صائب تبریزی
چهره معروف سبک هندی، صائب تبریزی هم که با تکبیتهای تأثیرگذارش در ذهن فارسیزبانان زنده است، در یکی از قصیدههایش درباره سالار شهیدان چنین می سراید: چون آسمان کند کمر کینه استوار/ کشتی نوح بشکند از موجه بحار/ لعل حسین را کند از مهر، خشکْ لب/ تیغ یزید را کند از کینه، آب دار/ خون شفق، ز پنجه خورشید میچکد/ از بس گلوی تشنه لبان را دهد فشار/ پور ابوتراب، جگرگوشه رسول/ طفلی که بود گیسوی پیغمبرش، مهار/ لعل لبی که بوسهگه جبرئیل بود/ بی آب شد ز سنگدلیهای روزگار.