سایت بدون – بعد از سالها تلاش، تمرین و با پشتکاری مثالزدنی، امیر عابدزاده بالاخره به ترکیب اصلی تیم ملی رسید و مقابل سوریه توانست دروازه ایران را بسته نگه دارد. وقتی ابتدای بازی او را درون دروازه دیدیم، بیاختیار یاد درخشش پدرش افتادیم و اینکه آیا او هم میتواند مسیر درخشان احمدرضا عابدزاده را برود یا نه؟ امیر که در ۵ بازی قبلی خود برای تیم ملی، تنها یک گل خورده بود و ۴ کلینشیت به نام خود ثبت کرده بود، برابر سوریه هم در خروجها مطمئن نشان داد و البته با انگیزه فراوانی که داشت توانست پنجمین کلینشیت خود را در تیم ملی رقم بزند. با او که بلافاصله به اسپانیا رفت تا در تمرینات پونفرادینا شرکت کند، حدفاصل مسیر مادرید تا پونفرادینا صحبت کردیم. صحبتهایی درباره بازی و البته نمایشی که امیر ارائه داد.
اول از همه دوست دارم درباره بازی با سوریه صحبت کنی. دیداری که با پیروزی پرگل تیم ملی به پایان رسید.
خدا را شکر که توانستیم برد مقتدرانه دیگری به دست بیاوریم. آن هم خارج از خانه و در یک زمین نامساعد. شرایط چمن اصلاً خوب نبود اما توانستیم با یک اراده قوی و اختلاف گل سوریه را ببریم و یک قدم خیلی محکم به سمت هدفی که داریم، برداریم.
تیم ملی تا حدود زیادی بار خود را برای حضور در جام جهانی بسته. فکر میکنی چند درصد از مسیر صعود را طی کردهایم؟
تا اینجای کار فوقالعاده جلو آمدهایم و به جام جهانی و حضور در قطر نزدیک هستیم اما فکر میکنم ذهنیت تیم، هم کادرفنی و هم بازیکنان این است که تا آخرین بازی با قدرت ادامه بدهیم و حتی اگر صعودمان قطعی شد، این روند رو به رشد را حفظ کنیم. میخواهیم با ۴ برد دیگر ثابت کنیم که بهترین تیم آسیا هستیم.
سوریه چطور بود؟
یک تیم خیلی خوب و خطرناک. قبل از بازی وقتی دور هم جمع شدیم، هم کاپیتانها و هم سایر بازیکنان میگفتند که نباید سوریه را دست کم بگیریم. واقعاً تیم خوبی داشتند و همه بر این عقیده بودیم که نباید گول ۲ امتیازی بودنشان را بخوریم. آنها بازیکنان خوبی داشتند، بخصوص در بخش تهاجمی که دیدید خطراتی هم روی دروازه ما به وجود آوردند ولی خب ما بازی را کنترل کردیم و توانستیم سربلند از زمین بیرون بیاییم.
معمولاً بازیکنان دو سه روز قبل از بازی و از نحوه تمرینات و برخورد مربیان میفهمند که در ترکیب هستند یا نه. تو چه زمانی به این نکته پی بردی که از ابتدا بازی میکنی؟
در جلسه فنی قبل از بازی، وقتی آقای اسکوچیچ ترکیب را خواند، متوجه شدم که از ابتدا بازی میکنم. البته همیشه سعی کردهام با تمرکز بالا آماده باشم. یعنی برای همه دیدارها آمادهام و فرقی هم نمیکند چه در ترکیب باشم و چه نباشم. وقتی به اردو میآیم، تمام تمرکزم روی این است که بتوانم بهترین عملکرد را ارائه و وظیفه خودم را به درستی انجام بدهم.
قبل و بعد از بازی با چه کسانی حرف زدی؟ ابتدا وقتی فهمیدی از ابتدا بازی میکنی و بعد که کلینشیت دیگری را به نام خودت ثبت کردی؟
قبل از بازی با پدرم صحبت کوتاهی داشتم و او برای من و سایر بازیکنان تیم ملی آرزوی موفقیت کرد. بعد از پایان بازی هم با خانواده و دوستان صمیمیام حرف زدم. مردم عزیز هم کلی به من لطف داشتند و با روشهای مختلف به من تبریک گفتند و انرژی دادند. خیلی خوشحالم که توانستم دروازه را بسته نگه دارم و گلی دریافت نکنم. در این اردو، از هر بازیکنی بپرسید، قطعاً درباره همدلی صحبت میکند. یکدلی بین همه وجود دارد و افتخار میکنم که چنین همتیمیهایی دارم. همه با قلب پاک به فکر موفقیت تیم ملی هستیم. کلی بازیکن کاربلد داریم که دور هم جمع شدهایم و برای سربلندی کشورمان تمام تلاشمان را انجام میدهیم. این مسأله برای موفقیت هر تیمی نیاز است و من هم از اینکه توانستم به اندازه خودم برای پیروزی تیم ملی کمک کنم، خوشحالم.
میدانی نخستین پدر و پسرهای فوتبال ایران هستید که هر دو در بالاترین سطح به تیم ملی کمک کردهاند؟
خیلی به این موضوع فکر نکرده بودم ولی خب از این قضیه خوشحالم. این میتواند یک شروع خوب برای پسرهای فوتبالیستها باشد که آینده را بسازند. در این مسیر سخت باید استمرار داشت، صبر و تلاش کرد و توکلت فقط و فقط به خدا باشد. خدا هم به موقع پاداشش را میدهد که چنین اتفاقی برای من رخ داد. خدا را شکر که توانستم این روند را طی کنم و در این مسیر خیلی چیزها هم یاد گرفتم. خیلی خیلی مشتاقم تا با اتکا به تجربیاتی که به دست خواهم آورد، بتوانم مسیرم را ادامه بدهم.
اینکه مدام با پدرت مقایسه میشوی را دوست داری یا نه؟
بحث دوست داشتن یا نداشتن نیست. افتخار میکنم چنین پدری دارم که از اسطورههای فوتبال ایران بوده. قطعاً یکی از دلایل تلاشهای مداوم من آوردن خنده روی لب پدر و مادرم است. برای همین، از مسیری که داخل آن هستم لذت میبرم. من هم به هر حال مسیر خودم را میروم. حالا چه مقایسه بشوم و چه نشوم، تمرکزم را روی این مسأله نمیگذارم. هر روز دوست دارم رشد کنم و باتجربهتر شوم. این یکی از اهداف اصلی من در ادامه است.
به اسپانیا برگشتی تا برای پونفرادینا بازی کنی. برنامه شما چیست و چگونه با خستگی اردوهای مداوم کنار میآیی؟
یک فوتبالیست حرفهای نباید دچار خستگی شود. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و به تمرینات پونفرادینا اضافه میشوم تا برای انجام بازی بعدی آماده و قبراق درون دروازه بایستم. یکشنبه بازی سختی مقابل اسپورتینگ خیخون پیش رو داریم. بعد هم باید بیرون از خانه برویم و مقابل ایویتسا بازی کنیم. بعد از این دو بازی تعطیلات فرا میرسد و چند روزی را استراحت خواهیم کرد تا برای نیم فصل دوم و جنگ برای صعود آماده بشویم.