انتخاب ونگر برای اولین وبینار فنی سالهای اخیر فدراسیون فوتبال از این جهت اهمیت دارد که مربی فرانسوی چند دهه به خاطر نوآوریهایش شهرت داشت
در روزهای پرحاشیه فوتبال ایران، خبر وبینار مربیان با آرسن ونگر کاملاً غیرمنتظره بود. اگر نگوییم ارتباط فنی فوتبال ایران با جامعه جهانی فوتبال قطع است، این ارتباط بسیار محدود بوده و ابداعات و نوآوریها به صورت قطرهچکانی وارد میشود. انتخاب ونگر برای اولین وبینار فنی سالهای اخیر فدراسیون فوتبال از این جهت اهمیت دارد که مربی فرانسوی چند دهه به خاطر نوآوریهایش شهرت داشت. لقب پروفسور از آن بابت به ونگر اعطا شد که در زمینه فوتبال و حتی در موضوعات اجتماعی و سیاسی صاحب ایده بود و همیشه بدون لکنت نظراتش را ابراز میکرد. ونگر زمانی برای هدایت آرسنال انتخاب شد که روی نیمکت ناگویا در لیگ ژاپن مینشست. برخی از رسانههای انگلیسی با کنایه به این انتخاب تیتر زدند: «آرسن کی؟» با این حال گذشت زمان نشان داد که انتخاب دیوید دین، مدیر وقت باشگاه لندنی چقدر درست بوده. ونگر در گام اول سراغ اصلاح تغذیه بازیکنان انگلیسی رفت که بعد از تمرین و بازی عادت به مصرف شکلات داشتند. مورد دیگر تشویق به حذف الکل از عادات روزانه بود که کمک کرد دوران حرفهای بازیکنانی مثل تونی آدامز طولانیتر شود. پیش از ونگر، جرج گراهام روی نیمکت آرسنال مینشست که به بردهای یک بر صفر شهرت داشت، ولی ونگر موفق شد فلسفه بازی تیم را از آن مدل دفاعی و خستهکننده به فوتبال تهاجمی و شناور تغییر دهد. او با شناختی که از فوتبال فرانسه داشت، توانست پای بازیکنان مستعد ولی گمنام و ارزان مثل پاتریک ویرا و نیکولاس آنلکا را به تیمش باز کند و این کمک بزرگی به اقتصاد باشگاه بود. همچنین پس از آتشسوزی مرکز تمرین آرسنال، ونگر مرکز تمرین مدرنی طراحی کرد که برای سالها تیم ملی انگلیس هم از آن استفاده میکرد. آخرین دستاورد ونگر برای آرسنال کمک به ساخت ورزشگاه مدرن آرسنال بود که بدون تغییر سیاست نقل و انتقالات و تکیه به بازیکنان جوانتر ممکن نبود. همین ریاضت اقتصادی دست آرسنال را برای رقابت با ثروتمندان جدید لیگ برتر مثل چلسی و منچسترسیتی بست و دوران افول ونگر شروع شد. با این حال میتوان گفت که فوتبال انگلیس عبور از دوره سنتی به مدرن را تقریباً مدیون ونگر است و بعد از موفقیت او با آرسنال بود که پای مربیان خارجی دیگر به لیگ برتر باز شد. زمان کم، سؤالات کلی در وبینار دیروز تعدادی از مربیان حرفهای، رده A و رده B حضور داشتند و از هر هیأت فوتبال پنج نفر به کمیته آموزش فدراسیون معرفی شده بودند. وبینار ابتدا با سؤالات از پیش طراحی شده شروع شد و بعد از آن تعدادی از مربیان فرصت پیدا کردند سؤالاتشان را مطرح کنند، ولی این سؤالات کلیتر از آن بود که بتواند از ایدههای مربی فرانسوی رمزگشایی کند. آرتا منهاجی، یکی از مربیانی که در این وبینار حضور داشت، در حسابش نوشت: «لازمه دعوت از چنین کسانی داشتن یک ذهن پرسشگر است که نبودش خیلی توی ذوق میزد. ما از آرسن ونگر هیچ سؤال واقعی نداشتیم و نپرسیدیم، چون ذهن پرسشگر و جستوجوگری نداشتیم و نداریم.» بررسی سؤالات و پاسخهای ونگر هم نشان میدهد که مربیان چندان وارد جزئیات نشدند. به نظر میرسد آنها فرصت کافی برای بررسی پیشینه ونگر، ایدهها و افکارش را نداشتند یا با توجه به تازه بودن فضای وبینار تصوری از امکانات آن در ذهنشان نبوده، با این حال کمترین خروجی این تبادل نظر مجازی این است که احتمالاً سؤالات تازهای در ذهن مربیان جرقه خواهد زد و آنها برای رسیدن به پاسخ کنجکاوتر و کوشاتر خواهند بود. اگر حضور ونگر در تهران، همانطور که در این جلسه از سوی نبی مطرح شد اجرایی شود، قطعاً جلسات حضوری بسیار پربارتر خواهد بود. یکی از سؤالاتی که در این وبینار پرسیده شد، سن آموزش بازیکنان جوان بود که ونگر در پاسخ گفت: «برای کسی که میخواهد بازیکن بزرگی شود، آموزش از ۵ سالگی شروع میشود. مقطع اول در ۱۲ سالگی و مقطع دوم در ۱۹ سالگی به پایان میرسد. با این حال نباید فراموش کرد که آموزش برای هر بازیکنی باید تا روز آخر حضورش در زمین فوتبال ادامه داشته باشد. معمولاً تمرینات بازیکنان حرفهای به آمادهسازی مسابقات محدود میشود، در حالی که آموزش تکنیک و تاکتیک نباید در چرخه باشگاهی و ملی فراموش شود.» قلعهنویی هم پرسید که اگر به گذشته برمیگشتید، دوباره سراغ بازیکنسازی و تکیه بر جوانان حتی به قیمت از دست رفتن قهرمانیها و انتقادات رسانهها میرفتید؟ ونگر در پاسخ گفت: «هر مربی با توجه به باورها، دانش و تحصیلات و همچنین فلسفه کاری که دارد روش مورد نظرش را انتخاب میکند و من هم بر اساس ایدهآلها و روش کاری خودم فعالیت کردم که از این سبک کار پشیمان نیستم. به اعتقاد من شما باید به اصول خودتان در کار پایبند باشید و به بعضی موضوعات و انتقاداتی که میشود توجه نشان ندهید. من اگر به گذشته بازگردم، باز هم این فلسفه و روش را انتخاب خواهم کرد و از انتخاب آن پشیمان نیستم.» ونگر همچنین در بخشی از حرفهایش روی اهمیت آموزش اجتماعی به بازیکنان در کنار آموزش مسائل فنی تأکید کرد و گفت: «در لندن ۱۰ میلیون نفر زندگی میکنند و سخت است در چنین فضایی و با چنین جمعیتی بازیکن را کنترل کرد و این بازیکن است که باید احساس مسئولیت کند. باشگاه باید ارزشهایش را به بازیکن تفهیم کند و بازیکن باید متوجه شود در خارج از زمین یک الگو برای جوانان به شمار میرود و باید روی رفتارهای خود مدیریت داشته باشد. به واقع بازیکن باید در زمین به قوانین و همچنین همتیمیهایش احترام بگذارد و با تمرکز بازی کند. از همه مهمتر باید کمی مهربانتر باشد و در بیرون از زمین متوجه مسئولیت اجتماعی که بر دوش دارد و همچنین ارزشهای باشگاه شود.»