سوئیس را به خاطر ساعتها، اسکی و شکلاتهای باورنکردنیاش میشناسیم، اما حتی بیشتر از آن برای صنعت بانکداری که به دلیل پنهانکاری و بیطرفیاش در تمام دنیا بینظیر است.
بی طرفی و پنهان کاری جنبه تاریکی دارند، زیرا در طول جنگ جهانی دوم، آلمان از بانک های سوئیسی برای پیشبرد اهداف جنگی خود استفاده کرد و از زمان پایان جنگ، ما به این واقعیت پی بردیم که بزرگ ترین موسسات بانکی سوئیس واقعا چقدر حریص بودند.و مقادیر زیادی طلای هیتلر را در اختیار دارند.
آیا سوئیس به آلمانی ها کمک کرد؟
در حالی که سوئیسی ها هرگز جاه طلبی های توسعه طلبانه سایر کشورهای بزرگ اروپا مانند فرانسه، بریتانیا و آلمان را نداشتند، آنها جاه طلبی بسیار شدیدی برای قدرت اقتصادی داشتند، به همین دلیل است که آنها به طور پیوسته یک قانون رازداری بانکی را توسعه دادند که از ناشناس ماندن مشتریان محافظت می کرد.
از نظر نظامی، سوئیس قدیمی ترین سیاست بی طرفی در جهان را دارد، با آخرین جنگی که آنها در آن شرکت کردند، جنگی بود که منجر به شکست ناپلئون شد با این حال هنگامی که جنگ جهانی دوم، سوئیس خود را در محاصره کشورهای محور و متفقین دید، گام های بسیار جدی برای جلوگیری از عقب نشینی در سیاست بی طرفی برداشت و در یک زمان تقریباً یک میلیون سرباز را بسیج کردند تا از خود در برابر تهاجم دفاع کنند.
سوئیسیها از پرواز هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی و آلمانی در حریم هوایی خود یا عبور از کشورشان جلوگیری میکردند و هرکسی که این قوانین را رعایت نمیکرد، خود را در اردوگاههای اسارت سوئیس میدید.
در آن زمان، سوئیسیها به دلیل موضع بیطرفشان در جنگ مورد تحسین قرار گرفتند، اما مطبوعات جنجال زیادی درباره مواضع بیطرفشان در بانکداری و تجارت راه انداختید. آنها مایل بودند به پذیرش طلا ادامه دهند و با همه کشورها از جمله آلمان نازی تجارت کنند.
چه مقدار طلا از یهودیان گرفته شد؟
پس از غرامت جنگ جهانی اول، آلمان برای پرداخت بدهی های خود با مشکل مواجه بود. یعنی تا زمانی که آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید و به سرعت بازپرداخت ها را لغو کرد. برنامه هیتلر شروع غارت سازمان یافته، هم از افراد خصوصی و هم کشورهایی بود که به آنها حمله کرد، وظیفه ای که او به نیروی ویژه ای که برای این منظور طراحی شده بود سپرد.
ظاهراً این گروه قرار بود برای حفظ آثار هنری و اشیای قیمتی آنها را جمع آوری کنند و قصد داشتند پس از پایان جنگ، آنچه را که به صاحبان آن برده شده است، پس دهند. و با این حال، ارزش بسیار زیاد کالاهای دزدیده شده بسیار وسوسه انگیز بود، و بنابراین غارت برای کمک به تلاش های جنگی انجام شد.
تخمین زده می شود که بیش از ۵۵۰ میلیون دلار طلا از ذخایر بانکی کشورهایی مانند بلژیک، هلند و اتریش غارت شد، همه اینها در تلاش برای تامین مالی جنگ. به سختی می توان این عدد را نهایی کرد، زیرا علاوه بر ذخایر طلا، غارت نقره، کلکسیون و هنرهای زیبا نیز وجود داشت. اکنون، اگر واقعاً نتوانید با آن چیزی بخرید، فقط داشتن هنر ارزشمند فایده ای ندارد، بنابراین برای استفاده واقعی از این طلا، هیتلر باید خلاقیت می کرد.
او شروع به ارسال محمولهها به قدرتهای بیطرف کرد که هنوز با آلمان نازی تجارت میکردند، که بزرگترین آنها سوئیس بود. در سال ۱۹۴۰، هیتلر تهاجمیتر شد و استراتژی خود را از غارت بانکها به قانونی کردن تصرف مستقیم اموال یهودیان، بهویژه طلای آنها تغییر داد. اکنون، به خاطر داشته باشید که هیچ یک از این اقدامات پنهان نبود: جهان کاملاً از رفتار خشن نازی ها با یهودیان آگاه بود. با این حال، علیرغم رفتار آشکار آلمان نازی، سوئیس، در تلاش برای بی طرف ماندن، به خرید طلای غارت شده نازی ادامه داد.
سوئیسیها سرسختانه در برابر هر ادعایی که می گوید نسبت به نازیها رفتار مطلوب داشتند، مقاومت میکنند، اما واقعیت بسیار متفاوت بود. شرکتهای سوئیسی مانند نستله این جنایات را نادیده گرفتند و طوری به فعالیت خود ادامه دادند که گویی همه چیز طبق روال معمول است.
البته، در آن زمان، همدردی واقعی نازیها در سوئیس جریان داشت. دو شرکت سوئیسی که در نهایت گرو داروسازی نوارتیس را تشکیل دادند، با به قدرت رسیدن هیتلر در سال ۱۹۳۳، اعضای هیئت مدیره یهودی خود را به طور کامل با یک هیئت آلمانی آریایی جایگزین کردند. سیاست مرزی رسمی سوئیس در این زمان این بود که فعالانه هر یهودی را که در حال فرار از رژیم نازی بودند از مرز دور کند.
سیاست مرزی رسمی سوئیس در این زمان این بود که فعالانه هر یهودی را که در حال فرار از رژیم نازی بودند از مرز دور کند.
در سال ۱۹۳۸، رئیس پلیس سوئیس حتی درخواست کرد که تمام گذرنامههای آلمانی یهودی با “J” مشخص شود، تا آنها بتوانند به راحتی از ورود یهودیان خودداری کنند، در حالی که طلاهای دزدیده شده خود را احتکار می کردند.
حالا اگر منصف باشیم، اکثر شهروندان سوئیسی در آن زمان هیچ ایده ای از این ارتباط با نازی ها نداشتند، اما تاجران،بانکداران و سیاستمداران نمی توانستند ادعا کنند که بی اطلاعی ندارند. خوشبختانه برای آنها، جهان بیش از آن مشغول نبرد با نیروهای هیتلر بود که نمی توانست علیه سوئیس اقدامی انجام دهد، اما پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵، توجه جهانی به آن خزانه های خصوصی مشهور در آلپ سوئیس معطوف شد.
نیروهای متفقین که به نمایندگی از صدها هزار قربانی یهودی عمل می کردند، از بانک های سوئیس خواستند طلاهایی را که ذخیره کرده بودند تحویل دهند.
الان طلای آلمان کجاست؟
البته بانکها ابتدا مقاومت کردند، اما یک توافق بینالمللی آنها را مجبور کرد یک سال پس از پیروزی در جنگ، ۶۰ میلیون دلار به قربانیان و خانوادههایشان تحویل دهند. در سال ۱۹۶۲ قانونی وضع شد که بانک ها را مجبور می کرد حساب های غیر فعال خود را شناسایی کرده و آن پول را پس بگیرند. با این حال، این قانون فقط ۱۵ میلیون دلار دیگر را بازیابی و بازپرداخت کرد.
در سال ۱۹۹۶، شورای جهانی یهودیان کمیته ویژه ای را برای کشف دامنه واقعی اقدامات بانک های سوئیس تشکیل داد و پس از ۲ سال تحقیق، یافته ها خیره کننده بود. نازی ها دست کم ۱۰۰ تن طلا را از طریق سوئیس قاچاق کرده بودند، اما تنها ۴ تن آن کشف و بازپرداخت شده بود.
از بانکها شکایت کرد و برنده دعوی شد که بر اساس آن چندین بانک و شرکت سوئیسی در تسویه حساب بیش از ۱٫۲۵ میلیارد دلاری برای متفرق کردن قربانیان هولوکاست در سراسر جهان که در آن زمان کمتر از نیم میلیون نفر بودند، مشارکت کردند. چندین بانک مانند Credit Suisse و UBS و همچنین Nestle و سایر شرکت های کوچکتر در آن تسویه حساب شرکت کردند. UBS همچنین کمکی ۴۰ میلیون دلاری به صلیب سرخ بین المللی به عنوان غرامت نمادین برای حساب های بی ادعا کرد. البته، افراد زیادی هستند که هنوز از نحوه مدیریت بازپرداخت های پس از جنگ توسط بانک های سوئیس راضی نیستند.
آنها ادعا می کنند، حساب ها و صندوق های سپرده متعلق به خانواده هایی که به طور کامل از بین رفته اند را پس نگرفته اند. متأسفانه، آمار قابل قبولی وجود ندارد که نشان دهد چقدر طلای کشف نشده نازی ها هنوز در خزانه ها باقی مانده است که از خانواده هایی که دیگر وجود ندارند به سرقت رفته است.
آن ها اعتقاد دارند سوییس تاوان بی طرفی به نفع شر را به طور کامل ندارند