به یاد خالق شازده احتجاب در بیستمین سالروز وداع هوشنگ گلشیری

سایت بدون – بیست سالی می‌شود که رفته، شانزدهم خرداد ماه سال ۱۳۷۹؛ روزی که هوشنگ گلشیری، با زندگی وداع گفت و امامزاده طاهر کرج خانه ابدی‌اش شد. یکی از آن چند نفری که از مؤسسان اصلی حلقه ادبی مشهور به «جُنگ اصفهان» بودند؛ همراه با ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی، نویسندگان نواندیشی که هرکدام نامی شدند از نام‌های ماندگار ادبیات معاصرمان. هرچند که شرایط گلشیری متفاوت از بسیاری همدوره‌ای‌ها و حتی نسل‌های بعدی‌اش است؛ او نه‌تنها در آموزش داستان‌نویسی یکی از گام‌های جدی را در کشورمان برداشت بلکه به‌دنبال خلق آثاری همچون «شازده احتجاب» و«جِن‌نامه» از اثرگذارترین چهره‌های ادبیات معاصرمان نیز به شمار می‌آید. درباره تأثیری که گلشیری بر ادبیات فارسی به‌ جای گذاشته و تربیت نویسندگان جوانی که در جلسات هفتگی داستان‌خوانی او شرکت داشتند بارها گفته‌ شده و خوانده‌ایم؛ بنابراین بد نیست که به سراغ خود او برویم؛ فارغ از شعرهایی که ابتدای جوانی گفته یا رمان‌ها و مجموعه داستان‌های متعددش. تصویری که از گلشیری به لطف برخی عکس‌ها در ذهن اغلب‌مان نقش بسته مردی بسیار آرام، تا‌ اندازه‌ای جدی و حتی گوشه‌گیر است. تصویری که فرزانه طاهری که او هم از مترجمان اسم‌ورسم‌دار روزگارمان است آن را به‌عنوان خصیصه اصلی همسرش قبول ندارد! طاهری که برای چندین دوره بانی برگزاری جایزه هوشنگ گلشیری هم بوده، از او به‌عنوان مردی یاد می‌کند که هیچ‌گاه در صدد این نبوده که همسرش به آن خواسته‌هایی تن بدهد که اهالی فرهنگ آن روزها، حتی آن‌هایی که در زمره روشنفکران بودند از او داشتند. اینکه دست از آرزوهای خود بکشد و در نقش زنی فداکار، تنها اسباب آسایش همسر و فرزندانشان را در خانه فراهم کند؛ شاید برای مردی در آن دوره و با فرهنگ مردسالارانه‌ای که هنوز هم به شکل کامل کنار نرفته عجیب باشد که پای ظرف‌شویی ایستاده و مصر باشد که حتی در میهمانی‌ها به الگویی برای پسران و مردان فامیل برای عبور از تفکرات سنتی تبدیل شود! مردی که همسرش از او به‌عنوان بهترین بابای دنیا یاد می‌کند؛ نویسنده‌ای که دنبال پزهای روشنفکری بعضی‌ها نبود و ترجیحش به‌جای قیافه گرفتن و اداواطوارهای رایج، خلق خاطره‌ای خوش میان نزدیکانش بود. این را گفتیم که اگر تا به امروز درباره زندگی بزرگانی همچون او نخوانده‌اید حداقل جست‌و‌جوی مختصری در فضای مجازی بکنید و ببینید که هوشنگ گلشیری به‌رغم روزگار سختی که بر او گذشت، چه ازنظر سیاسی و چه مشکلات اقتصادی و… برخوردار از چه ویژگی‌های اخلاقی بوده. نویسنده‌ای که به قول فرزانه طاهری، اگر دیگران می‌گذاشتند مردی بود شبیه مردان دیگر و اگر شرایط قدری بهتر بود آنها هم می‌توانستند زندگی خانوادگی عادی‌تری داشته باشند. گلشیری را نمی‌توان در ردیف نویسندگانی قرارداد که برای خوش‌آمد آن‌هایی که می‌توانستند نفعی برای او به‌دنبال داشته باشند حرف می‌زدند و کاری می‌کردند؛ مردی که باوجود شوخ طبعی و مهربانی بسیار، در کار و ادبیات جدی بود و هیچ‌گاه برای خوش‌آمد کسی حرفی نزد؛ از آن‌هایی که دستی در تصمیم‌گیری‌های فرهنگی- کشوری داشتند تا آن‌هایی که از زمره چهره‌های شاخص فرهنگ و ادب بودند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *