سایت بدون – جردن در تابستان سال ۱۹۹۵، تنبلی را کنار گذاشت، نزدیک به چهار پنج کیلو از چربیهای بدنش را به عضله تبدیل کرد تا شانه به شانه بهترین ستارههای آن زمان NBA رقابت کند و جالب اینجا بود که او تمام این کارها را در همان مقطعی انجام داد که داشت در فیلم «اسپیس جم ۲» بازی میکرد. حالا لبران جیمز بهترین بازیکن لیگ نیست و تیمش هم دیگر بخت بیچونوچرای قهرمانی نیست. به همین دلیل برای فصل پیش رو که خودش آن را فصل تلافی و جبران نامیده، چیزهایی برای ثابت کردن دارد. او تابستان را صرف تجدید قوا، تمرینات سخت و انجام بازیهای تمرینی با همتیمیهایش کرد و جالب این است که او تمام این کارها را در خلال فیلمبرداری فیلم «اسپیس جم ۲» انجام داد سال ۱۹۹۳ مایکل جردن پس از کسب سومین قهرمانیاش در NBA، گفت: «دیگر چیزی برای ثابت کردن ندارم.» بعد از آن جردن بازنشسته شد و راه بیسبال را در پیش گرفت اما در آن رشته ورزشی نتوانست به افقهای بلندی که مدنظرش بود برسد و بعد از دو سال دوباره به شیکاگوبولز برگشت. در آن دو سالی که او دور بود، NBA تغییراتی داشت و پس از بازگشت، برای نخستین بار جردن و تواناییهایش مورد شک و تردید واقع شدند مانند آن است که خدایان بسکتبال از خودشان سرقت ادبی کردهاند تا برای لبران جیمز داستانی مشابه داستان جردن بنویسند. سال ۲۰۱۷ بود که لبران گفت «دیگر چیزی برای اثبات کردن نمانده است» با این حال او به بازی کردن ادامه داد. او تصمیمی جنجالی اما نه چندان قابل درک برای رفتن به سواحل غربی و بازی برای لس آنجلسلیکرز گرفت تا مأیوسکنندهترین فصل حرفهاش را در آنجا تجربه کند چون برای نخستین بار از زمانی که ۲۰ سالش بود، فرصت بازی در پلیآفها را از دست داد. حالا او ۳۴ ساله است، در حالی که کیلومترشمار بدنش نشان میدهد که مسافت زیادی را پیموده است و شاید دیگر انرژی و طراوت روزهای جوانی را ندارد. او ۵۶ هزار و ۲۸۴ دقیقه بازی کرده که بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ است
برای نخستین بار در حرفهاش، مردم دارند به لبران جیمز شک میکنند و
سؤالاتی از این دست در ذهن آنها شکل میگیرد که آیا او بیش از اندازه پیر
شده و انرژیاش تحلیل رفته است؟
آیا زندگی خارج از بسکتبال ذهن او را درگیر کرده است؟ آیا لیکرزی که او
برایش بازی میکند به اندازه کافی تیم قدرتمندی هست؟ آیا این فصل میتواند
فصل تلافیجویی لبران جیمز باشد؟
سال ۱۹۹۳ مایکل جردن پس از کسب سومین قهرمانیاش در NBA، گفت: «دیگر چیزی
برای ثابت کردن ندارم.» بعد از آن جردن بازنشسته شد و راه بیسبال را در پیش
گرفت اما در آن رشته ورزشی نتوانست به افقهای بلندی که مدنظرش بود برسد و
بعد از دو سال دوباره به شیکاگوبولز برگشت. در آن دو سالی که او دور بود،
NBA تغییراتی داشت و پس از بازگشت، برای نخستین بار جردن و تواناییهایش
مورد شک و تردید واقع شدند.
وقتی در سن ۳۲ سالگی برگشت، انگار که یکی از پلههای پیشرفت را فراموش
کرده بود بردارد. نخستین فصل او پس از بازگشتش به نخستین شرمساری و ناکامی
در مرحله پلیآف منجر شد، همان فصلی که اورلاندو مجیک تیم او را شکست داد و
حذف کرد. در همین فصل حکیم اولاجوون هیوستون راکتس را به دومین قهرمانی
متوالی رساند و خیلیها او را قویترین بازیکن NBA میدانستند.
جردن بعد از بازگشتش دیگر آن بازیکنی نبود که بیچون و چرا بهترین ستاره
لیگ شناخته میشد و شیکاگو بولز را هم دیگر بهترین تیم نمیشناختند.
با این حال چیزی که حتمی بود تلاش مایکل جردن برای آغاز تور جبران و
تلافیجویی بود. سه قهرمانی دیگر و دو عنوان ارزشمندترین بازیکن دیگر.
جام قهرمانی حاصل کار بود. جردن در تابستان سال ۱۹۹۵، تنبلی را کنار
گذاشت، نزدیک به چهار پنج کیلو از چربیهای بدنش را به عضله تبدیل کرد تا
شانه به شانه بهترین ستارههای آن زمان NBA رقابت کند و جالب اینجا بود که
او تمام این کارها را در همان مقطعی انجام داد که داشت در فیلم «اسپیس جم
۲» بازی میکرد.
یکی از لذتهای مرور خاطرات NBA آن است که این خاطرات هر از چندگاهی تکرار میشوند.
در مورد اتفاقی که برای مایکل جردن رخ داد، ماجرا مانند آن است که خدایان
بسکتبال از خودشان سرقت ادبی کردهاند تا برای لبران جیمز داستانی مشابه
داستان جردن بنویسند. سال ۲۰۱۷ بود که لبران گفت: «دیگر چیزی برای اثبات
کردن نمانده است.»
با این حال او به بازی کردن ادامه داد. او البته تصمیمی جنجالی اما نه
چندان قابل درک برای رفتن به سواحل غربی و بازی برای لسآنجلس لیکرز گرفت
تا مأیوسکنندهترین فصل حرفهاش را در آنجا تجربه کند چون برای نخستین بار
از زمانی که ۲۰ سالش بود، فرصت بازی در پلیآفها را از دست داد. حالا او
۳۴ ساله است، در حالی که کیلومترشمار بدنش نشان میدهد که او مسافتهای
زیادی را پیموده است و شاید دیگر انرژی و طراوت روزهای جوانی را ندارد. او
۵۶ هزار و ۲۸۴ دقیقه بازی کرده که بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ است.
در بازیهای فصل گذشته جیمز نشانههایی از افت و خستگی دیده شد و دچار
مصدومیتی از ناحیه کشاله ران شد که او را برای نخستین بار در تمام دوران
بازیگریاش برای مدتی طولانی که شامل ۵۵ بازی میشد خانهنشین کرد. برای
نخستین بار در این دهه، لبران جیمز نتوانست در صدر ردهبندی ESPN یا اسپورت
ایلاستریتد از برترین بازیکنان بسکتبال برای فصل پیش رو قرار بگیرد.
او دیگر بهترین بازیکن بلامنازع لیگ نیست و تیمش هم دیگر بخت
بیچونوچرای قهرمانی در لیگ نیست. به همین دلیل جیمز برای فصل پیش رو که
خودش آن را فصل تلافی و جبران نامیده، چیزهایی برای ثابت کردن دارد. او
تابستان را صرف تجدید قوا، تمرینات سخت و انجام بازیهای تمرینی با
همتیمیهایش کرد و جالب این است که او تمام این کارها را در خلال
فیلمبرداری فیلم «اسپیس جم ۲» انجام داد.
لبران میتوانست امروز بازنشسته شود و در بدترین حالت دومین بازیکن برتر
تاریخ بسکتبال در یاد بماند با حرفهای که به طور متوسط در هر بازیاش شامل
۲۷ امتیاز، ۷ ریباند و ۷ پاس گل داشته، قهرمانی NBA، ۹ حضور در فینال، ۴
عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ (MVP)، سه عنوان ارزشمندترین بازیکن فینال،
دو قهرمانی در میامی، یک قهرمانی و یک طلسمشکنی در تیم کلیولند میشود. با
این حال جردن راه جدیدی برای ارائه چیزهای بیشتر زمانی که چیز بیشتری برای
ثابت کردن نبود، پیدا کرد و حالا نوبت و فرصت لبران جیمز است که همان کار
را تکرار کند. شک و تردیدهایی درباره اینکه آیا او میتواند چنین کاری را
انجام دهد، وجود دارد و مسأله سن و سلامتی هم مهمترین نگرانیها درباره
توانایی او برای تکرار چنین کاری هستند.
لبران بهعنوان بازیکنی کهنهکار که با تعداد دقایق بازی او، وارد قلمرویی
میشود که پیش از او کسی پا در آن نگذاشته و مصدومیتی که دچارش شده هم
نخستین مصدومیت قابل توجه دوران بازیگری تقریباً بدون افت جسمانی او محسوب
میشود.
تاریخ بسکتبال ستارههای زیادی نداشته که مانند جیمز حتی بعد از ورود به
دهه چهارم زندگیشان هم از نعمت سلامتی کامل برخوردار بوده باشند و از کریم
عبدالجبار گرفته تا لری برد، همگی در مقاطعی از دوران بازیگریاش ناچار به
پذیرش خانهنشینیهای کوتاه و بلند ناشی از مصدومیت بودهاند.
این هم البته طبیعی است که با پا به سن گذاشتن، بدنتان افت کند و در
مورد لبران جیمز هم سالهای گرگ و میش دوران بازیگری او در پیش است.
شک در این درام سهیم است. وجهه لبران رو به زوال است و دارد تلاش میکند
که سلطهاش را تداوم بخشد. آیا او هم مانند ستارههای جوانی که خودش آنها
را برای درخشش تحت تأثیر قرار داد، محو خواهد شد؟ آیا او میتواند لیکرز را
به دوران افتخاراتش برگرداند؟ آیا پادشاه جیمز تاج و تختش را از دست
میدهد یا دوباره به تخت پادشاهی مینشیند؟
اتهاماتی که مدتها پیش به لیکرز نسبت داده شد و درامی که متعاقب آن ساخته
شد، لیکرز را به یک قربانی در دسترس برای طنزپردازی در ابتدای تابستان
امسال تبدیل کرد. برای مدتی این تیم کیسه بوکس لیگ بود. اکنون اما این تیم
لبران جیمز و آنتونی دیویس را دارد و دیگر واقعاً مهم نیست که آیا آنها در
گذشته زمین خوردهاند، دویدهاند و حالا تمام چشم امیدشان به این زوج
قدرتمند است. لیکرز الان بهترین زوج دنیا را دارد. پس دیگر خیلی نمیتوان
آنها را دست انداخت.
اما درباره این زوج. بازی قرار است برای آنتونی دیویس خیلی آسانتر شود.
لبران جیمز ممکن است چند قدم را از دست داده باشد اما هنوز هم بهترین
بازیکنی است که دیویس در کنارش بازی کرده است. به همین شکل لبران هم هرگز
پرتابگر قهاری مانند آنتونی دیویس – کسی که میتواند روی پرتابهای ۳
امتیازیاش، استارتهای ویرانگرش برای دانکهای برقآسا یا گرفتن یک پاس و
موقعیتسازی حساب کند – را در کنار خودش نداشته است. دیویس از سال ۲۰۱۲ که
وارد NBA شد، هرگز از نظر کارآمدی پرتابهایش پایینتر از ۸۳ درصد نیامده
است و اکنون لبران هم برای او موقعیتهایی برای انجام پرتابهای دقیقش
فراهم خواهد آورد.
در تمام NBA نمیتوان زوجی از چنین سوپراستارهایی را پیدا کرد که اینطور
مانند جیمز و دیویس مکمل نقاط قدرت هم باشند اما آنها به جز خودشان
بازیکنان دیگری هم در تیمشان دارند که کار آنها را آسانتر میکند.
در ترکیب لسآنجلس پرتاب کنندههای لایقی مانند دنی گرین، آوری بردلی،
کویین کوک، کنتاویوس کادول پاپ و تروی دنیلز حضور دارند همینطور
کهنهکارهای با تجربهای مانند رایون روندو، جیرد دادلی و دوایت هاوارد. در
کنار اینها یک مهاجم مانند کایل کوزما هم قرار میگیرد که قدرت تیم را
افزایش میدهد. ترکیب این تیم شبیه همان دستورالعملی است که لبران را در
دومین فصل حضورش در کلیولند به موفقیت رساند، همان فصلی که او فرماندهی
گروهی از قدرتمندترین نیروهای هجومی تاریخ لیگ را برعهده داشت. در آن سال
تریستان تامپسون زوج اصلی جیمز بود.
حالا آنتونی دیویس آن نقش را برعهده دارد، کسی که آمارها نشان میدهد با
هر بار صاحب توپشدنش در مسیر حرکت به سمت سبد ۴/۱ امتیاز گرفته است. پس
لیکرز به اندازه کافی پرتابکنندههای باکیفیت دارد که به رقبایش اجازه
ندهد تمام تمرکز خود را صرفاً روی محدود کردن لبران جیمز و آنتونی دیویس
بگذارد.
شاید باورش سخت باشد اما دنی گرین، بهتر بازیکن کناری (بال) است که آنتونی
دیویس تا به حال کنارش قرار گرفته و دلیل آن هم استعداد فوقالعادهاش در
پرتابها و دفاع فوقالعادهاش است.
چیزی که این لیکرز را از تیمهای سراسر هجومی لبران جیمز در کلیولند
متمایز میکند قدرت آن در دفاع است. این هم تا حد زیادی به خاطر حضور
دیویس است که به گفته خودش هدف او بردن جایزه بهترین مدافع سال در فصل جدید
است. او مانند یک جارو برقی تمام توپهایی که به سمت سبد تیمش میروند را
میرباید و امسال در فاز دفاع نیروهای کمکی جدید هم خواهد داشت.
گرین یکی از بهترین مدافعان کناری لیگ است. بردلی هم ظرفیت به دردسر
انداختن گارد رأسهای حریف را دارد. دادلی، کادول پاپ و لبران هم وقتی خودش
را ملزم به دفاع میداند، جزو بهترین مدافعان لیگ هستند.
شاید تیمهایی باشند که از نظر ثبات وضعیت بهتری دارند (ناگتس) یا
تیمهایی که ستارههای جوانتری دارند (میلواکی باکس) یا تیمهای پرمهرهتر
(لسآنجلس کلیپرز) اما لیکرز مهرههای باکیفیتی دارد و بهترین ستارههای
لیگ از جمله بهترین ستاره نسل فعلی بسکتبال را کنار هم قرار داده است. اگر
لبران، همان لبران همیشگی باشد، لیکرز این فصل خارقالعاده خواهد شد.
منبع: theringer. com