جنایت نامادری به خاطر فیلم سیاه

ماجرای قتل هولناک مرد جوان در محله مشیریه تهران با اعترافات نامادری‌اش فاش شد. این زن مدعی شده مقتول از او فیلم سیاه گرفته و برای پاک کردن فیلم، مجبور به قتل شده است.
سایت بدون – صبح پنجم دی امسال جسد پسری جوان در داخل گونی و در میان نخاله‌های محله مشیریه تهران در حالی که ۱۱ روز از مرگش گذشته بود، کشف شد. رد خون در محل کشف جسد، ماموران را به خانه پدر و نامادری مقتول رساند.
این زوج دستگیر و در تحقیقات ابتدایی منکر قتل شدند اما پدر مقتول در ادامه مدعی شد چند روز قبل از کشف جسد پسرم، پیامک‌هایی از گوشی او به من و همسرم ارسال شد، مبنی بر این‌که وی به گروگان گرفته‌شده و در برابر پرداخت پول آزاد می‌شود. با پیدا شدن جسد، گمان می‌کنم آدم‌رباها او راکشته‌اند تا ما را به دردسر بیندازند.
نامادری مقتول هم گفته‌های شوهرش را تایید کرد. ماموران در بازرسی از خانه آنها در کیف نامادری، گوشی خودش و شوهرش و سیمکارت مقتول را یافتند.
سرانجام این زن ظهر چهارشنبه پانزدهم دی امسال به قتل اعتراف کرد و گفت: «مقتول از من خوشش نمی‌آمد چون ارتباط خوبی نداشتیم. او در طبقه سوم ساختمان و تنها زندگی می‌کرد. یک روز که از حمام به اتاق آمده و مشغول پوشیدن لباس‌هایم بودم، او در آنجا پنهان شده و مخفیانه از من فیلم گرفته بود و مدتی بعد آن را به من نشان داد. با تهدید به انتشار آن، از من خواست که از پدرش جدا شوم. زندگی‌ام را دوست داشتم و سر دوراهی مانده بودم. روز قتل به تصور این‌که به کارگاه خیاطی‌اش رفته است، با کلیدی که داشتم، وارد خانه‌اش در طبقه سوم شدم تا از انباری خشکبار بردارم اما او روی مبل نشسته و فیلم مرا در گوشی‌اش نگاه می‌کرد. با مشاهده این صحنه دیوانه شدم.  میله آهنی را از کنج خانه برداشتم و به سرش ضربه زدم که افتاد. چاقوی آشپزخانه را برداشتم و ضربه‌های بعدی را زدم که گردنش هم بریده شد. جسدش را در حمام انداختم. فیلم گوشی را حذف و سیمکارت‌هایش را برداشتم. دو روز بعد شوهرم که متوجه غیبت او شده بود،  به کلانتری رفت و شکایت کرد. جسد پنج روز درحمام ماند. شب ششم، در نبود شوهرم، جسد را در قالیچه بسته و به میان وسایل دورریختنی در حیاط کشانده و پنهان کردم.»
متهم به قتل ادامه داد: «دو روز جسد آنجا بود. شب سوم، جسد را در گونی گذاشته و با دیدن مرد معتادی در خیابان به او پول دادم و به دروغ گفتم داخل گونی آشغال است، کمکم کرد تا گونی را سمت بیابان‌های اطراف خانه برده و آنجا انداختیم. با سیمکارت‌های مقتول به خودم و شوهرم پیامک زدم که او ربوده شده و در برابر آزادی‌اش باید پول بدهیم. اگر پلیس بفهمد او کشته می‌شود، با کشف جسد دستگیر شدیم و با لو رفتن ماجرا، مجبور شدم اعتراف کنم.»
 محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران در این‌باره به جام‌جم گفت: «با توجه به ادعاهای نامادری، تحقیقات از وی و شوهرش ادامه دارد.»