سایت بدون -سال ۱۹۸۴، سه سال پس از اولین بازنشستگیاش از مسابقات بوکس و ۷ سال قبل از بازگشت به رینگ برای رقم زدن احتمالاً بهترین بازگشت در تاریخ این رشته ورزشی، جورج فورمن جایزه «هوراتیو آلجر» را دریافت کرد. آن جایزه به افتخار تلاش و استقامت او در مقابله با همه سختیها و ناملایمتیها برای رسیدن به موفقیت به او اهدا شد. کسب آن افتخار برای فورمن زیبا بود اما چیزی که آن شب در آن مراسم واقعاً او را تکان داد، سخنرانی بود که «مری کای اَش» یکی دیگر از نامزدهای دریافت جایزه هوراتیو انجام داد. آن زن کسی بود که شرکت تولید لوازم آرایشی بهداشتی که اسم کوچک او را یدک میکشد، تأسیس کرد.
آنطور که فورمن به یاد میآورد، مری کای آن شب گفت: «پدرم به من زمانی که کم سن و سال بودم میگفت که اگر یاد بگیری فروشنده خوبی باشی هرگز گرفتار فقر نمیشوی.» شنیدن همین یک جمله برای فورمن حکم یک مشت راست به صورتش را داشت، از آن مشتهایی که طوری به روانت ضربه میزند که تا آخر عمر فراموشش نمیکنی. فورمن ۷۰ ساله گفت: «آن حرف واقعآً ضربه سنگینی به من زد. از آن زمان، من دوست دارم به خودم به عنوان یک فروشنده نگاه کنم.»
برای نسلهایی مشخص از هواداران رشتههای ورزشی، ماجرا همیشه همین گونه بوده است. الان اگر از هر کسی که ۲۵ سال یا کمتر سن داشته باشد، بپرسید فورمن کیست، اگر او را بشناسند به خاطر کبابپز جورج فورمن است، دستگاهی که از زمان معرفیاش در سال ۱۹۹۴ تا الان بیش از صدها میلیون مشتری داشته است. برخی دیگر هم شاید فورمن را به خاطر آگهیهای بازرگانی «مینکه» بشناسند، یا تبلیغات نوشابه پپسی. یک عده هم هستند که او را به واسطه برندهایی مانند دوریتوس و مکدونالد میشناسند. آنهایی هم که اهل بازیهای رایانهای باشند، او را از طریق بازیهایی ویدئویی که نام فورمن را یدک میکشد و محصول «ریل تایم پین رلیف» را که به تازگی به بازار عرضه شده میشناسند.
این افراد شاید ندانند فورمن خندان و بشاش زمانی ترسناکترین مرد در دنیای بوکس بود به خصوص در دوره اول حرفهاش و یکی از نمادینترین لحظات این ورزشی را هم در دوره دوم حرفهاش خلق کرد. اما در تمام این سالها فورمن هرگز آن جملهای که مری کای اش در آن سخنرانی ۳۵ سال پیش انجام داد را فراموش نکرده است.
فورمن گفت: «دارد به طرز بدی گیج کننده میشود چون کلی بچه که همراه پدر و مادرشان مرا میبینند از آنها میشنوند «این جورج فورمن است، او قهرمان بوکس سنگین وزن دنیا بود». اما یک بار یک پسر بچه کوچک که حدود ۶ سال سن داشت، مرا دید و گفت «این همان مرد آشپز است».»
اما ورود فورمن به دنیای کاسبی به خیلی قبلتر از زمانی برمیگردد که او وارد صنف تهیه غذا شد. بعد از بازنشسته شدن در سال ۱۹۷۷ با رکورد ۴۵ پیروزی و تنها ۲ شکست و یک دوره ۱۹ ماهه به عنوان قهرمان بوسک سنگین وزن جهان، فورمن تصمیم گرفت که در یک کلیسای محلی به عنوان یک واعظ مشغول به کار شود. به همین دلیل او به گوشهای از یک خیابان در شهر هیوستون فرستاده شد و شروع به صحبت کردن با مردم کرد. برای خود او این کار حکم آغاز فروشندگی را داشت.
فورمن گفت: «من لباسهای یکسره میپوشیدم. موهای مجعدم را تراشیدم و سبیلهایم را هم زدم. مردم از کنارم رد میشدند و دیگر خیره نمی شدند. نمیدانستند که من چه کسی هستم و برایشان هم مهم نبود. به همین دلیل خودم شروع به فروشندگی کردم. به مردم میگفتم که هم بخشی از «روپ اِ دوپ» (باخت ضربه فنیاش به محمد علی کلی که چند ماه پیش چهلوپنجمین سالگردش بود) بودهام و با جو فریزر هم مبارزه داشتم. مردم در ابتدا برای یکی دو دقیقه میایستادند و به موعظههای من گوش میکردند. بعداً این مدت به ۵ دقیقه افزایش پیدا کرد. بعدها به ۱۵ دقیقه رسید و آن زمانی بود که من فهمیدم میتوانم فروشنده خوبی باشم.»
در نهایت، فورمن پس از قبول ضرری ۵ میلیون دلاری به خاطر سرمایهگذاری اشتباه و پیش رفتن تا مرز بیخانمانی به بوکس برگشت. با این حال حرفه فروشندگی او تازه در ابتدای راه بود. او ۳۸ ساله بود و از فرم خارج. اما او گفت که میخواهد یک بار دیگر قهرمان دسته سنگین وزن شود. پس باید مردم خریدکننده را متقاعد میکرد که این اتفاق واقعآً ممکن است، رخ دهد.
فورمن در ابتدا مبارزهاش برای قهرمانی مقابل اواندر هالیفیلد را در سال ۱۹۹۱ باخت و دو سال بعد از آن هم مغلوب تامی موریسون شد. با این وجود شخصیت خوشایند او سبب شد که سازمان جهانی بوکس در سال ۱۹۹۴ یک بار دیگر او را به عنوان یک حریف برای مایکل مورر قهرمان دسته سنگین وزن دنیا تأیید کند. فورمن آن زمان ۴۵ ساله بود و اصلاً کسی انتظار نداشت که بتواند مورر را شکست دهد. البته انتظار میرفت که او حریف دست و پا بستهای هم نباشد. در عوض چیزی که رقم خورد یکی از به یاد ماندنیترین لحظات در تاریخ بوکس بود که البته گزارش جالب جیم لامپلی که مدام میگفت «اتفاق افتاد! اتفاق افتاد!» هم بر تاریخیتر شدن آن میافزود طوری که بعدهاً همانطور که فورمن خودش گفت تمام اهالی خیابان مادیسون هم متوجه آن اتفاق شدند.
او گفت: «آنها شب و روز دارند به من زنگ میزنند. من آن شب آنقدر خوب فروشندگی کردم که آنها گفتند «بیاید بگذاریم که فورمن محصولاتمان را بفروشد» این افراد سراغم میآمدند و میگفتند که میخواهند با من در تولید یک کبابپز شریک شوند. من هیچ تصوری از اینکه این کار میتواند حساب پررونق شود، نداشتم. ابتدا ۵۰۰ تا بعد ۵ هزار تا و بعد از آن ۵ میلیون تا از این چیزها فروختیم. اما اگر به شما بگویم که تصور میکردم چنین اتفاقی میافتد، دروغ گفتهام.»
بخشی از دلیل موفقیت فورمن همانطور که خودش در کتاب شرح حالش توضیح داده به دلیل این بود که او توانست تصوری که مردم برای چند دهه نسبت به او به عنوان یک مرد زمخت و خشن داشتند را عوض کند. او میخواست به مردم نشان دهد که روی خندان هم دارد، میتواند مردم را دوست داشته باشد و دیگر لازم نیست که مردم از او بترسند و بالعکس میتوانند به او اعتماد کنند. نتیجهاش را هم گرفت. فورمنی که در دهه ۷۰ یک هیولا بود، دیگر مدتهاست که مثل یک پدربزرگ محبوب شده، پدربزرگی که میدانند شما در آشپزخانهتان، در خودروی شخصیتان و در کمدتان چه چیزی نیاز دارید (اشاره به آگهیهای بازرگانی محصولاتی که در آنها از فورمن استفاده شده است). با این حال بیشترین درآمد فورمن از معرفی دستگاه کبابپز جورج فورمن بوده است.او یک بار گفت که سهم او از سود فروش این دستگاه ۸ میلیون دلار در ماه است.
کبابپز جورج فورمن اما شاید الان وجود خارجی نداشت اگر فورمن تصمیم به بازگشت به رینگ بوکس نمیگرفت و اگر او با دقت به حرفی که مری کای اش سالهای پیش زد گوش نمیکرد.
او میگوید: «وقتی به بوکس برگشتم، باید یک مرد میانسال را میفروختم که میخواست قهرمان دنیا شود. هیچ کسی خریدارش نبود اما من باز هم فروختم.» و از آن زمان فورمن همچنان میفروشد.
منبع: فوربز
برچسببدون جورج فورمن سایت بدون
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونهاست»
سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …