سردار، محروم از بازی با روبینکازان
مصدومیتی که در جریان بازی با لیون فرانسه گریبان سردار آزمون را گرفت، این بازیکن را از تقابل با تیم سابقش محروم کرده است. دو تیم زنیت و روبینکازان در هفته دهم لیگ برتر روسیه با هم دیدار میکنند که سردار به خاطر مصدومیت شانسی برای حضور در این دیدار نخواهد داشت و در خوشبینانهترین حالت، میتواند بازی را از روی سکو تماشا کند. این خبری است که گنادی اورلوف مفسر مشهور فوتبال روسیه اعلام کرده و گفته: «مصدومیت مچ پای سردار آزمون جدی است و او باید استراحت کند. این بازیکن قطعاً در بازی هفته دهم لیگ برتر روسیه برابر روبینکازان، در ترکیب زنیت غایب خواهد بود. سردار آزمون همراه کاروان زنیت برای بازی جام حذفی روسیه برابر تیم انیسی به کراسنویارسک هم نمیرود. فکر میکنم زنیت در این بازی تیم دوم خود را روانه میدان کند. البته سردار آزمون برای بازی هفته یازدهم لیگ برتر روسیه برابر تیم لکوموتیو مسکو آماده خواهد شد.» در همین رابطه سرویس رسانهای باشگاه زنیت سنپترزبورگ هم به روزنامه اسپورت اکسپرس روسیه اعلام کرده: «سردار آزمون تحت برنامههای تمرینی فردی قرار دارد و حضورش در بازی برابر روبینکازان مشخص نیست. او از ناحیه رباط مچپا مصدوم است و هماکنون تحت برنامههای تمرینی فردی قرار دارد. حضور این بازیکن در ترکیب زنیت برای بازی هفته دهم برابر روبینکازان مشخص نیست و تردیدهایی وجود دارد.»
فتح دروازه لیون و افتخاری جدید برای فوتبال ایران. این اتفاقی بود که سردار آزمون رقم زد و البته نام خود را به عنوان زننده نخستین گل فصل جدید لیگ قهرمانان اروپا ثبت کرد. بعد از اندرلخت، آژاکس، بایرنمونیخ و اتلتیکو مادرید، این بار نوبت به لیون رسید تا مغلوب شم بالا و باهوشی سردار در گلزنی شود. گلی که در شرایطی سخت وارد دروازه غول فرانسوی شد، درست در دقایقی که آزمون آسیب دیده بود و نمیتوانست با تمام انرژی در زمین بازی کند. با سردار بعد از ثبت این اتفاق بزرگ گپ زدیم. او حرفهایی زد که نشان از سختکوشیاش دارد. بخصوص وقتی ضربالمثلی ترکمن به زبان آورد تا ثابت کند مرد تلاش، کوشش و حفظ آبرو به هر قیمتی است.
نخستین گل لیگ قهرمانان اروپا در نخستین بازی فصل به نام تو ثبت شد. حتماً از این اتفاق خوشحال هستی.
بازی در لیگ قهرمانان اروپا همیشه حس و حال خودش را دارد. بخصوص اگر گل بزنی و تواناییهای خودت را نشان بدهی چون این مسابقات مهمترین تورنمنت در سطح باشگاهی است، اگر موفق باشی به چشم میآیی و شاید مسیر زندگی ورزشیات تغییر کند. بابت گلی که زدم و البته نخستین گل مسابقات هم بود خوشحالم و امیدوارم این روند را ادامه بدهم.
این گل که آخرین گل تو در این فصل نخواهد بود؟
خیلی امید دارم که همینطور باشد. شک نکنید تلاش میکنم که نخستین گل من، آخری نباشد و بتوانم باز هم برای ایران در اروپا افتخار کسب کنم. البته من همیشه تأکید کردهام که اول موفقیت زنیت برایم مهم است و بعد گلزنی.
میدانی چندمین گل تو در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رسید؟
فکر میکنم چهارمین گل.
واقعاً هنوز نمیدانی که در این مسابقات ۵ گل زدهای؟
آژاکس، بایرنمونیخ، اتلتیکو مادرید و لیون.
اندرلخت را فراموش کردهای؟
(میخندد) باورتان میشود یادم نبود؟ من عادت ندارم به گذشته فکر کنم. مهم حال و آینده است که بتوانم بازیکن مؤثری برای زنیت باشم. بحث گلزنی هم که یک بحث جداست.
مقابل لیون اتفاقهای مختلفی برای تو افتاد. ابتدا کارت زرد گرفتی و مصدوم شدی. تا جایی که حتی دستور تعویض تو هم صادر شد. چه شد که به بازی برگشتی و چند دقیقه بعد گل هم زدی؟
من هیچوقت شکست را دوست ندارم و تلاش میکنم همیشه برنده باشم. تا لحظه آخر و وقتی که درد به من غلبه نکرده بود، تلاشم را انجام دادم و با خودم گفتم که نباید بایستم و بازی را نگاه کنم. تا جایی که میتوانستم سعی کردم به زنیت کمک کنم که خدا را شکر چنین اتفاقی هم رخ داد.
مچ کدام پای تو آسیب دید؟
پای راست و واقعاً هم در اواخر نیمه اول با درد بازی کردم.
با همان پای آسیبدیده هم گل زدی؟
دقیقاً با همان پا.
محمدحسن رجبزاده، همتیمی سابق تو در سپاهان به شوخی گفته بود که چون مصدوم شدی گل زدی!
شما هم یک شوخی از قول من بنویسید او حتماً نمیداند که من جزو ۴ گلزن برتر تاریخ تیم ملی هستم.
تشخیص پزشکان در مورد آسیبدیدگی تو چه بود؟
ام.آر.ای گرفتند و گفتند نمیتوانی در دو بازی زنیت حضور داشته باشی.
در کدام بازیها؟
یکی لیگ روسیه و مقابل روبینکازان که بازی جالبی برای من بود و دیگری هم جام حذفی. خوب شد که بازی در لیگ قهرمانان اروپا را از دست ندادم.
کمی هم از لیون صحبت کنیم. تیمی که با تکیه بر بازیکنانی چون دمبله و دیپای تیم قدرتمندی(بخصوص در فاز تهاجمی) بود.
نهتنها در خط حمله بلکه در تمام نقاط لیون تیم منسجمی بود. آنها یک مربی خوب و تیمی با نظم بالا دارند. بازیکنانی حرفهای و طراز اول در این تیم حضور دارند که لیون را به یک مدعی در لوشامپیونا و لیگ قهرمانان اروپا تبدیل کرده است.
گلزنی تو با آسیبدیدگی ما را یاد علی دایی انداخت. بازیکنی که حتی با طحال پاره و سر شکسته هم تلاش میکرد تا دروازه حریفان را باز کند و گل بزند. تو هم وقتی آسیب دیدی و بازی کردی به این فکر نکردی که احتمال دارد مصدومیت سختتری نصیبت شود؟
این اتفاقها برای خیلی از بازیکنان میافتد اما ما نباید خودمان را ببازیم و زود تسلیم شویم. میان ما ترکمنها یک ضربالمثل قدیمی هست که میگوید اگر پای تو بشکند میتوانی آن را با پول درست کنی اما اگر آبرویت برود نمیتوانی آن را با پول بخری. هر دو به پول ربط دارد اما تفاوتهای بسیاری درون آنها هست. من همیشه بر این عقیدهام که در شرایط سخت میتوانم کار بزرگی انجام بدهم. اگر خودم را سریع ببازم موفق نمیشوم و خیلی زود شکست میخورم. پس تا آخرین لحظه تلاش میکنم تا هم خودم و هم تیمم موفق شود.
البته در مورد فوتبالیستها حرف و حدیث فراوان است. به عنوان نمونه خیلیها میگویند پول در فوتبال زیاد است و بازیکنان این رشته درآمد بسیاری دارند. ناراحت نیستی که آنها فقط شرایط خوب را میبینند و این سختیها و آسیبدیدگیها از چشمانشان دور میماند؟
بازاریابی در فوتبال بیشتر از سایر ورزشها است و به همین دلیل این رشته درآمد هم دارد. فوتبال نهتنها در ایران بلکه در جهان هم پرطرفدارترین ورزش است، بنابراین باید بالاترین دستمزدها را هم داشته باشد. هر چقدر از سختیهای فوتبال بگویم کم گفتهام. مصدومیتهای شدید، دوری از خانواده و حضور در اردوهای بلندمدت و تمرینهای بدنسازی در پیش فصل شاید مسائلی هستند که مردم آنها را نمیبینند. اینها بازیکنان را واقعاً تحت فشار میگذارد.
در این میان خیلی از ورزشکاران سایر رشتهها نظیر کشتی هم از دستمزد بالای فوتبالیستها و عدم توجه به خودشان انتقاد کردهاند.
کشتیگیرها افتخارات بسیاری برای ورزش ایران کسب کردهاند و احترامشان همیشه بر ما واجب است. مثلاً من سعید عبدولی را خیلی دوست دارم و امکان ندارد کشتیهای او را نبینم. در کشتی اما ترانسفر مارکتینگ مثل فوتبال وجود ندارد و شاید همین دلیل باعث شود دستمزد ورزشکاران این رشته مانند فوتبال بالا نباشد. به نظر من وقتی کشتیگیرها یا ورزشکاران سایر رشتهها قهرمان المپیک یا جهان میشوند باید جایزه خوب بگیرند. قهرمانی کار آسانی نیست و مسئولان باید به قهرمانها توجه کنند. این کمترین حق آنهاست چون تلاش میکنند و سختی میکشند. شما فکر میکنید فوتبالیستها ناراحت میشوند که ورزشکاران سایر رشتهها حقشان را نگیرند؟ الان بسکتبال به المپیک رفته و منتظر نتایج درخشان کشتی هستیم. فقط ای کاش به این ورزشکاران توجه شود تا انگیزه بگیرند و در میادین بعدی هم بدرخشند.
یک بحث دیگر هم این روزها در ورزش ایران وجود دارد.
چه بحثی؟
حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال. یادم میآید مسعود شجاعی در مصاحبهای گفته بود آرزویش این است که در زمین باشد و مادرش روی سکوها. تو به دلیل اینکه از ۱۵، ۱۶ سالگی به روسیه رفتی هرگز با چنین موضوعی مواجه نشدی. آیا این باعث میشود که تو از چنین شرایطی انتقاد نکنی و موضعی نگیری؟
هرگز. این حق طبیعی زنان است که وارد ورزشگاه شوند و بازیها را از نزدیک ببینند. زنان هم به اندازه مردان به فوتبال علاقه دارند و باید یک راهی وجود داشته باشد تا آنها تیم و فوتبالیستهای محبوب خود را تشویق کنند. باور کنید هیچ ایرادی هم ندارد. من در کشوری بازی میکنم که زنان کنار مردان فوتبال را از نزدیک تماشا میکنند. با این کار فحاشی کمتر میشود و فرهنگ بالا میرود. مطمئن باشید اگر راه باز شود و زنان به ورزشگاه بیایند هیچ اتفاق بدی نمیافتد.
اما گروهی معتقدند شاید فحاشیها اجازه ندهد جو مثبتی در ورزشگاه و با حضور زنان بهوجود بیاید. آنها معتقدند زشت است این اتفاقها را هم زنان و هم مردان تماشا کنند.
چه چیزی زشت است؟ یعنی در خیابانها فحاشی نمیشود؟ در مرکز خرید و سینماها چطور؟ تازه در سینماها چراغ را هم که خاموش میکنند. اینها چه ارتباطی به لذت تماشای یک فیلم یا فوتبال دارد؟ مردان ما آنقدر درک دارند که جلوی زنان ناسزا نگویند و حرف رکیک نزنند. تازه اگر بزنند هم یکی بلند میشود و به آنها تذکر میدهد که اینجا خانواده نشسته.
تو این موضوع را لمس کردهای و میتوانی بیشتر توضیح بدهی که حضور زنان خانواده شما چقدر به تو انگیزه میدهد؟
حضور مادر و خواهر من در ورزشگاه انرژی ویژهای به من میدهد. بعضی وقتها میبینم که مادرم روی سکوها حضور دارد و خواهرم همینطور. آنها به بازی من دقت میکنند، از سوی آنها تشویق میشوم و همینها جنبه مثبت این ماجرا است. ما باید به جنبههای مثبت این اتفاق هم نگاه کنیم و فقط نکتههای منفی را نبینیم. به نظر من اگر این تفکر را به کار بگیریم، هیچ مشکلی بابت حضور زنان در ورزشگاه پیش نمیآید.
در چند روز اخیر دو گل حساس به ثمر رساندهای. در مورد لیون که حرف زدیم و حالا سراغ تیم ملی برویم. در روزی که هافبک نفوذی بودی هم بازی درخشانی ارائه دادی و هم دروازه هنگ کنگ را باز کردی. از بازی در پست جدید بگو، هر چند انگار با آن غریبه نبودی.
من قبلاً در تیمهای نوجوانان و جوانان به عنوان هافبک نفوذی بازی میکردم و این فصل هم برخی اوقات برای زنیت در این پست به میدان رفتهام. برای من هافبک نفوذی هیچ فرقی با مهاجم نوک نداشت، چون با خصوصیات بازی در این پست آشنا بودم.
البته با اعتماد به نفس زیادی هم بازی میکردی. به عنوان نمونه بارها به مدافعان میانی نزدیک شدی، از آنها توپ گرفتی و شروع به بازیسازی کردی.
من سعی کردم به تیم ملی کمک کنم. عقب میرفتم، توپ میگرفتم و پاس تک به تک هم میدادم. این وظیفه من بود و حتی اگر موقعیت پیش میآمد از دروازهبان هم توپ میگرفتم.
از بازی در این پست که ناراحت نبودی؟
چرا باید ناراحت باشم؟ این وظیفه یک بازیکن است که هر جا مربیاش صلاح میداند بازی کند.
نخستین بازی ملیات را بعد از حضور مارک ویلموتس انجام دادی. حالا میتوانی درباره او صحبت کنی؟
فعلاً زود است ویلموتس را قضاوت کنیم. او باید در ایران کار کند، خیلی از مسائل را ببیند و بعد دنبال موفقیت تیم ملی باشد. با انگیزهای که از او دیدم فکر میکنم میتواند به موفقیت برسد.
راستی حیف است مصاحبه را تمام کنیم و حرفی از آرتم جیوبا نزنیم. زوج تو در خط حمله زنیت که به هماهنگی ویژهای با او رسیدهای.
جیوبا بازیکن بزرگی است که کاپیتان تیم ملی روسیه هم محسوب میشود. جیوبا در روسیه محبوب است و از نظر فنی هم نشان داده که در سطح بالایی قرار دارد. او و ایوانوویچ و همچنین یوری ژیرکوف بازیکنانی هستند که به من در زنیت کمک میکنند تا روزهای موفقی را سپری کنم.
انگار با ایوانوویچ رابطه نزدیکی هم داری.
همینطور است. اگر زنیت ایوانوویچ را نداشته باشد خیلی به مشکل میخورد. او به معنای واقعی یک مدافع تمام عیار است. به جرأت میتوانم بگویم بهترین مدافع لیگ روسیه است که در تیم ما حضور دارد.
او از تجربه سالها بازی در چلسی هم برای تو میگوید؟
صددرصد. او یک دهه برای چلسی بازی کرده، به قهرمانی در انگلیس و لیگ قهرمانان اروپا رسیده و حتماً تجربیات گرانبهایی برای انتقال به ما بازیکنان دارد. او مثل یک لیدر در زنیت عمل میکند، لیدری که از نظر اخلاقی هم در بالاترین سطح قرار دارد.
امیر اسدی/ ایران ورزشی