درباره آثار «دیوید آلموند»، نویسنده موفق انگلیسی/راوی دنیای فرشته‌ها

سایت بدون – ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما از منظر آثار تالیف و ترجمه خوشبختانه تنوع بالایی دارد و می‌تواند ذائقه انواع خوانندگان را ارضا کند. یکی از نویسندگان خارجی پرکاری که کتاب‌هایش طی سال‌های گذشته در کشور ما نزد مخاطب نوجوان گل کرده و با اقبال خوبی روبه‌رو شده، نویسنده انگلیسی مشهور،«دیوید آلموند» است. بیشتر آثار او ازسوی خانم‌ها شهلا انتظاریان و نسرین وکیلی ترجمه و روانه کتابفروشی‌ها شده است. به بهانه فرارسیدن هفته کتاب و کتابخوانی، مترجم داستان‌های آلموند، به معرفی این نویسنده و آثارش پرداخته است.

دیوید آلموند کیست؟
دیوید آلموند نویسنده‌ای انگلیسی و متولد ۱۹۵۱میلادی است. در نیوکسل و بالای رود تاین، در شهری کوچک و نزدیک معدن به نام فلینگ به دنیا آمد. در خانواده‌ای پرجمعیت با یک برادر و چهار خواهر بزرگ شد و کودکی خود را بسیار لذت‌بخش و درعین‌حال بسیار غم‌انگیز توصیف می‌کند. در مدرسه کاتولیک‌ها درس خواند و پس از آن مدرک ادبیات انگلیسی و آمریکایی را از دانشگاه آنجلینای‌شرقی و پلی‌تکنیک نیوکسل گرفت. در دوره ابتدایی و مدرسه‌های کودکان با نیازهای خاص تدریس کرده اما پیش از آن به کارهای دیگری ازجمله مامور پست، فروشندگی، پادویی هتل و نظافت تانکر و مخزن پرداخته است. از نوجوانی رویای نویسندگی در سر داشت و داستان می‌نوشت. نخستین داستان‌هایش در مجله‌ای چاپ و در رادیو بی‌بی‌سی خوانده شد. ابتدا بیشتر برای بزرگسالان می‌نوشت و با موفقیت اولین کتاب نوجوان خود، «اسکلیگ و بچه‌ها»، بیشتر روی آثار کودک و نوجوان متمرکز شد. آثار این نویسنده موفق به اخذ جوایز گوناگونی ازجمله جایزه مهم هانس کریستین‌اندرسن سال ۲۰۱۰میلادی شده که به نوبل ادبیات کودک مشهور است. اکنون آلموند، استاد نوشتن خلاق در مدرسه، کالج و دانشگاه‌ها و همچنین سخنگوی نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های دنیاست.
 
دغدغه‌های اخلاقی نویسنده
آلموند نویسنده‌ای مذهبی، اخلاق‌گرا و منتقد کاستی‌ها، تباهی‌ها و سیاهی‌هاست. دیدگاه‌های فلسفی و هستی‌شناسانه این نویسنده در تمامی آثارش به نوعی انعکاس دارد. او در داستان‌هایش به مرگ و زندگی، نور و تاریکی، غم و شادی، رنج و لذت، جنگ و صلح، رشد، تعلیم و تربیت و نقش خانواده در این امر و البته بلوغ می‌پردازد؛ موضوع‌هایی که مخصوص کشور یا جامعه‌ای خاص نیستند، بلکه جهانی‌اند. ذهن او درگیر چیزهایی است که در جهان معاصر می‌گذرد. فضای داستان‌هایش آکنده از دغدغه‌ها و نکته‌هایی سنگین و پیچیده است که آن‌ها را باز می‌کند و در پی آگاه ساختن مخاطبانش است، بی‌آنکه برای‌شان جوابی صریح و روشن تجویز کند. آثارش آمیزه‌ای از واقعیت، خیال، فانتزی و سوررئال است اما خود را نویسنده‌ای دارای سبک رئالیسم جادویی می‌داند و معتقد است مرز شفافی بین زندگی عادی و ماورایی وجود ندارد. او به مارکز ادبیات کودک معروف است؛ با آثاری پر از رمز و راز، ترکیبی از تخیل، رویا و خاطره، درهم‌آمیختن گذشته و حال، بیان دیدگاه‌های مختلف و حتی متضاد درمورد هستی، جهان، آفرینش، هرآنچه متعلق به این دنیا و آن دنیاست. روایت‌هایش خلاقانه و با بافتی منسجم است که ذهن مخاطب را به چالش برمی‌انگیزد، با پایان‌هایی امیدبخش که تصمیم‌گیری را به‌عهده مخاطب می‌گذارد. داستان‌ها او چندلایه‌اند و بیشتر آن‌ها مخاطب خاص ندارند، بلکه هر کس و هر سنی را جذب می‌کنند. او بدون هیچ ترس یا ملاحظه‌ای سفره واقعیت‌ها و تلخی‌های زندگی و جامعه را برای مخاطب باز می‌کند.
در آثار آلموند ردپای خاطرات تلخ و شیرین کودکی‌اش دیده می‌شود؛ پدری که تجربه جنگ‌جهانی‌دوم را داشت، از جنگ برایش می‌گفت ولی خیلی زود او را از دست دادند. مادر مهربانی که درد مفاصل شدید داشت، عمویی که چاپخانه داشت و دیوید در کودکی به محل کار او می‌رفت و از آنجا عاشق نوشتن شد. خواهر کوچکش، باربارا که در کودکی درگذشت و غم ازدست‌دادن او در جان دیوید لانه کرد. تحصیل در مدرسه‌ای کاتولیک با قواعد سفت و سخت عقیدتی و فشارها، تجربه‌ها و ترس‌های ناشی از فضای سیاهی که کودکان در چنین مدارسی تجربه می‌کنند. فضای بیشتر داستان‌هایش شهر کوچک فلینگ است که کودکی‌اش در آن سپری شده؛ بازی‌ها، جنگ پسرها، زندگی مردم معمولی، تفاوت خانواده‌ها در تعلیم و تربیت فرزندان، عشق به فوتبال و رویای بازی در تیم نیوکسل و نیز توصیف طبیعت و پوشش گیاهی آن منطقه.
این نویسنده دوبار نامزد کشور انگلستان برای جایزه اندرسن بوده که بار اول سال۲۰۰۸ جزو پنج فینالیست اول شد و بار دوم این جایزه مهم را دریافت کرد. علاوه بر این، برای تعداد قابل‌توجهی از آثارش جوایز دیگری ازجمله مدال کارنگی، جایزه وایت‌برد، بوستن‌گلوب هورن‌بوک، جایزه کتاب کودک کاستا و مایکل ال‌پرینتز دریافت کرده است. آثار او شامل رمان، داستان کوتاه، داستان مصور و مجموعه داستان، به بیشتر زبان‌های دنیا ازجمله فارسی ترجمه شده است.
 
وقتی با دیوید آلموند آشنا شدم …
اینجانب، شهلا انتظاریان، مترجم و ویراستار و کارشناس ادبیات کودک، حدود ۲۰سال پیش با پیوستن به شورای کتاب کودک وارد حوزه ادبیات کودک شدم و همچنان با این نهاد پنجاه‌وچندساله به‌طور داوطلبانه می‌کنم. علاوه‌بر این، در کارنامه‌ام چیزی حدود ۹۰عنوان کتاب ترجمه، بالای ۵۰عنوان ویرایش کتاب، تعدادی مقاله ترجمه و تالیف پیرامون نقد ادبیات کودک وجود دارد و همچنین به‌عنوان کارشناس و دبیر کتاب کودک و نوجوان در نشرها یا دآور کتاب در جشنواره‌ها همکاری داشته‌ام. بنده با کتاب اسکلیگ، ترجمه خانم نسرین وکیلی، دیوید آلموند را شناختم و کمی پس از آن، مقاله‌ای در نقد و معرفی آثار آلموند، به‌صورت ترجمه و تلخیص، نوشتم که در یکی از شماره‌های ۸۰کتاب ماه کودک و نوجوان به چاپ رسید. در دو دوره‌ای که آقای آلموند نامزد جایزه اندرسن بودند، توفیق آن را داشتم که در کنار سرکار خانم زهره قایینی، رییس هیات ژوری اندرسن در آن دو دوره، باشم و تمام آثار نامزدان اندرسن ازجمله آلموند را بخوانم و بیشتر شیفته این نویسنده برتر ادبیات کودک شوم. آثار چالش‌برانگیز آلموند، نگاه انسان‌دوستانه و ضدجنگ او، توجه او به فقر و فقدان، دیدگاه فلسفی و هستی‌شناسانه‌اش، ساختارهای پیچیده و خلاقانه‌اش در به‌کارگرفتن موضوع، برای من مثل بسیاری از دیگر افراد این حوزه خاص و متفاوت است و از این‌رو، از علاقه‌مندان این نویسنده و پیگیری آثار ایشان هستم و تعدادی از آثارشان را ترجمه کرده‌ام. ازجمله کتاب‌های آلموند که تا امروز ترجمه کرده‌ام، می‌توانم اشاره کنم به: تابستان زاغچه، گل، پسری که تا ماه بالا رفت، بندبازان، قصه انجلینو براون، رنگ خورشید.
علاوه‌بر کتاب‌های نامبرده، آثار دیگری از دیوید آلموند نیز ازسوی سایر مترجمان و همکاران محترم ترجمه و با استقبال خوانندگان نوجوان روبه‌رو شده است؛ کتاب‌هایی مانند بوته‌زار کیت، چشم بهشتی، وحشی، آتش‌خواران، بابای پرنده من، اسم من میناست.

شهلا انتظاریان /صبح نو

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گاف دادن»

سایت بدون – اصل کلمه گاف از زبان فرانسه است و به معنای حرف ناپسند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *