احسان محمدی
سایت بدون -میگفتند پیراهن شماره ۸ پرسپولیس را هر کس تن کند یاغی میشود. پیراهن معمولیها نیست. از حسین کلانی و ناصر محمدخانی بگیر تا مرتضی کرمانی، مجتبی محرمی، مهدی هاشمینسب و علی کریمی. هر کدام از آنها تا امروز آنقدر ماجرا ساختهاند که میشود کتاب شماره ۸ جنجالیهای قرمز را نوشت.
«وقتی از آزادشهر آوردیمش به یزد هنوز نوجوان بود. توی خوابگاه فولاد یزد میخوابید. حرف گوشکن، مطیع و آماده برای تمرین. هر وقت صداش میکردیم آماده بود. بهانه نمیآورد. با آنکه در اون سن دوری از خانواده و زندگی مستقل دشواره ولی یادم نمیاد حتی یک بار به چیزی اعتراض کرده باشه. شاید همون دوران احمد نوراللهی امروز رو ساخت. بالاخره هم داماد یزدیها شد.» اینها را عباس کلانتری از مربیان پایه یزد میگفت. بخشی از زندگی کمتر دیده شده شماره ۸ جدید پرسپولیس که این پیراهن را بالاخره رام کرد. دستکم تا امروز!
شاید کمی عجولانه باشد اما احمد نوراللهی را میشود جزو آن دسته بازیکنانی قرار داد که ژن پرسپولیس دارند. هنوز هم صحنه خداحافظی او در نیم فصل و پیوستنش به تراکتور برای گذراندن خدمت سربازی برای هواداران لحظه دراماتیکی است. او را از کشفهای علی دایی میدانند. از فولاد یزد به پرسپولیس پیوست و یکی از پسران مورد اعتماد برانکو شد. بازیکنی که تمام ردههای سنی ملی فوتبال ایران را گذرانده است خیلی هیاهو ندارد، در میانه میدان به تیم ریتم میدهد و هر وقت در غیاب بزرگان بازوبند کاپیتانی را به بازو بسته است با آرامش و مسئولیتپذیری تیم را روی دوش گرفته است.
بازیکنی که هم کیروش به او اعتماد داشت و هم ویلموتس، برانکو و کالدرون حالا در تیم یحیی گلمحمدی یک مهره باتجربه به شمار میرود. ۲۶ سالگی در فوتبال ایران سن پختگی نیست. کافی است یادمان بیاید که علی دایی در این سن به تیم ملی دعوت شد و وحید امیری هم در همین سن و سال تازه دیده شد! اما نوراللهی با قامت کشیده، شوتهای غافلگیرکننده و توانایی سرزنی از خود یک هافبک با استانداردهای متفاوت ساخته است. بازیکنی کمحاشیه که هرگاه دوربین تلویزیون نمای بستهای از او را نشان میدهد دانههای درشت عرق روی سر و صورتش دیده میشود. احمد نور نه با فریادها و اعتراضها و خودنماییها در دنیای مجازی و خطاها و کارتهای غیرضروری در زمین، بلکه با دویدن، جنگیدن و تاثیرگذاری مثبت، تعصب و عشقاش به پرسپولیس را نشان میدهد. جایی که همه میبینند شماره ۸ تیم برازندهاش است.
او در روز تولدش از روی یک ضربه کاشته به زیبایی دروازه صنعت نفت را باز کرد، تا به خودش یک کادوی تولد بدهد! نوراللهی این روزها یک الماس در تیمی است که همه میخواهند در آن بدرخشند اما چند نفر میتوانند مثل او بیحاشیه، ستاره شوند؟