داستان بچه مهندس شبیه یک رمان طولانی است که در سه فصل، از آغازین روزهای تولد یک پسر به نام جواد جوادی شروع میشود تا روزهای دانشگاه و مسیری که برای رسیدن به آرزوهایش پیشرو دارد. جواد توسط مادرش به پرورشگاه سپرده میشود، در آنجا توسط یک زن به نام صدیقه رشد پیدا میکند
سایت بدون – ماه مبارک رمضان به نیمه راه رسیده و مجموعههای تلویزیونی که به این مناسبت روی آنتن شبکههای مختلف رفتهاند، قسمت پانزدهم خود را پشت سر گذاشتهاند. در ادامه مرور سریالهای مناسبتی، سراغ «بچه مهندس ۳» رفتهایم، مجموعهای که در ادامه دو فصل پیشین خود ساخته شده و این شبها آنتن شبکه دو را در اختیار دارد. این مجموعه هم مانند سایر سریالها هیچ تناسبی با ماه مبارک رمضان ندارد و چون فصل اول آن در رمضان سال ۹۷ به روی آنتن رفته، امسال هم شبکه دو از همین گزینه به عنوان سریال مناسبتی استفاده کرده است. بچه مهندس یک تفاوت بزرگ با سایر سریالهای ماه رمضان دارد و آن روشن بودن تکلیف بیننده با سطح سریال است. فصل اول و دوم، سریالهایی متوسط بودند که تا حدی توانستند مخاطب داشته باشند.عوامل سازنده با همان روند قبلی فصل سوم را تولید کردند و عملاً همان مخاطبان فصول قبلی با فصل سوم همراه شدهاند. در ادامه بیشتر به این مجموعه میپردازیم.
ماجرای فرار مغزها
داستان بچه مهندس شبیه یک رمان طولانی است که در سه فصل، از آغازین روزهای تولد یک پسر به نام جواد جوادی شروع میشود تا روزهای دانشگاه و مسیری که برای رسیدن به آرزوهایش پیشرو دارد. جواد توسط مادرش به پرورشگاه سپرده میشود، در آنجا توسط یک زن به نام صدیقه رشد پیدا میکند، در نوجوانی عاشق یکی از بچههای پرورشگاه به نام مژگان میشود. بعد از مدتی خانوادهای مژگان را به فرزندی قبول میکنند و بعد به آمریکا مهاجرت میکنند.جواد با تلاش زیاد در دانشگاه امیرکبیر در رشته مهندسی مکانیک پذیرفته میشود و به عنوان نخبه مطرح میشود. این خط داستانی فصل اول و دوم بچه مهندس است. اما با رسیدن به فصل سوم داستان به جایی میرسد که جواد در رشته هوا و فضا وارد مقطع کارشناسی ارشد میشود و قصد دارد با ساخت یک وسیله پرنده به عنوان پایاننامهاش از یکی از دانشگاههای مهم آمریکا پذیرش بگیرد و به مژگان برسد.
داستان فصل سوم با اتفاقاتی که بیشتر در محیط دانشگاه میگذرد و از طرفی پای مسائل امنیتی کشور و جاسوسهای بیگانه به داستان باز میشود کشش بیشتری نسبت به دو فصل قبل دارد. در قسمت اول بچه مهندس ۳، جواد جوادی به همراه دو همتیمیاش دستگیر میشوند و در برابر مأمور امنیتی وزارت اطلاعات قصه زندگی خود را بازگو میکنند. در واقع فصل اول و دوم با فلاشبکهایی طولانی در یک قسمت مرور میشود و از قسمت دوم وارد داستان اصلی فصل سه میشویم.
با این نوع شروع و مرور دو فصل قبل این سؤال مطرح میشود که اگر اصل داستان زندگی جواد جوادی به دوران دانشگاه و مطرح کردن موضوع فرار مغزها برمیگردد و با یک قسمت فلاشبک میشد داستان تولد، کودکی و نوجوانی شخصیت اصلی داستان را نشان داد، چرا دو فصل طولانی به عنوان مقدمه برای این داستان در نظر گرفته شده؟ اگر بچه مهندس در یک فصل خیلی سریعتر سراغ موضوع اصلی میرفت شاید ضربآهنگ محکمتری پیدا میکرد و مخاطبان بیشتری را درگیر داستان میکرد. چه بسیار مخاطبانی که با دیدن قسمتهایی از فصل اول و دوم، حال و هوای فصل سوم را هم با معیار فصول قبل سنجیدهاند و در ماه رمضان اصلاً سراغ شبکه دو هم نرفتهاند.
بچه مهندس ۳ به دلیل قصهای که روزهای زندگی سه جوان دانشجوی نخبه با تمام هیجانات و اتفاقات مختص این قشر را نشان میدهد، پس از سریال کمدی شبکه یک یعنی «زیرخاکی» دومین مجموعه پرمخاطب ماه رمضان است.این سریال حرفهای شنیدی از نادیده گرفتن قدرت و استعداد جوانهای ایرانی دارد و مدام هم از دست رفتن این افراد را به مسئولین گوشزد میکند، اما گاهی شعارزدگی در بیان این حرف و همچنین رفتارهای عجیب استادها با دانشجویان، داستان را شبیه یک بیانیه میکند.یکی از ویژگیهای مثبت این سریال برقراری تعادل میان ماجراهای علمی و تخصصی و درام قصه است و این روند از زمانی که ثریا قاسمی در نقش بیبی به عنوان صاحبخانه جواد جوادی وارد داستان شده بیشتر مشهود است. هنوز پانزده قسمت از سریال باقی مانده و خیلی از گرههای داستانی گشوده نشده، اما با توجه به مسیری که قصه بچه مهندس میرود و در تقابل با سریالهای شبکههای دیگر، هر اتفاق ویژهای هم در روند داستان پیش بیاید باز هم در اقبال بیننده به سریال تغییری به وجود نخواهد آمد.
عوامل سازنده
علی غفاری تا پیش از سال ۹۷ و پخش فصل اول سریال بچه مهندس، بیشتر به عنوان کارگردان سینما شناخته میشد. او فعالیت حرفهای را با بازیگری در سال ۶۶ شروع کرده و پس از آن سالها دستیار کارگردانهایی مانند جمال شورجه، جواد شمقدری و سیدعلی سجادی حسینی بوده. او سال ۷۶ وارد حرفه کارگردانی شد، اما مهمترین فیلم کارنامه کاری او «استرداد» است که با فیلمنامهای از علیرضا طالبزاده در سال ۹۰ کارگردانی کرده. غفاری بیشتر در ژانر جنگ و دفاع مقدس فعالیت داشته اما با سریال بچه مهندس وارد فضای متفاوتی شده. سرپرستی نویسندگان سریال بر عهده حسن وارسته است و به نحوی طراح اصلی داستان بهحساب میآید.
او در مصاحبهای مهجور بودن جوانان نخبه و ترد شدن آنها توسط مسئولین را یکی از دلایل اصلی پرداختن به داستان بچه مهندس عنوان کرده. با وجود بخشهایی در داستان این سریال که به عدم باورپذیری آن منجر میشود، وارسته نقدها را نمیپذیرد و معتقد است در اندک نقدهای منفی به این سریال جانب انصاف رعایت نشده. درصورتیکه وقتی مأمور امنیتی در برابر آشپز پرورشگاه مینشیند و او جواب سؤالات او را بیربط میدهد، یا زمانی که جواد پشت میز بازجویی آنقدر فرصت و آرامش دارد که جز بهجز قصه زندگیاش را تعریف کند بیننده دچار تناقض با واقعیت میشود.
به اینها روابط به دور از واقعیت استاد با دانشجوها را هم اضافه کنید. از طرفی در روزهای اخیر میزان مخاطب بچه مهندس از طریق مرکز آمارگیری صداوسیما منتشر شد که خود گویای میزان رضایت بیننده از این سریال و تکمیلکننده نقدها است. اما حسن وارسته که از برنامهسازان قدیمی صداوسیما است از شرایط حاکم بر تلویزیون راضی نیست و در مصاحبهای انتقادی درباره مرکز آمارگیری صداوسیما مطرح کرده.او میگوید:«مرکز آمارگیری روابط عمومی صداوسیما بهروز نیست و میزان بازدیدکنندههای روزانه سایت تلویزیون قابل استنادتر است»
این گروه ضعیف
کاراکترهای سریال بچه مهندس ۳ را طیف گستردهای از بازیگران بر عهده دارند. بازیگران گمنام تا چهرههای پرکار تلویزیون در این طیف قرار دارند. نقش جواد جوادی به عنوان شخصیت اصلی داستان در فصل سوم به روزبه حصاری سپرده شده. او بازیگر تئاتر است و تجربه حضور در سریال «یادآوری» محصول شبکهآی فیلم را در کارنامه خود دارد.حصاری در دبیرستان تیزهوشان تحصیلات خود را به پایان رسانده و یکی از دلایل انتخاب او برای این نقش همین بوده. او بازی خاصی از خود نشان نمیدهد البته نقش جواد هم به دلیل متانت و آرامشش نیازی به اکت خاصی ندارد اما با نگاهی به صفحه شخصی روزبه حصاری و صفحه رسمی سریال در اینستاگرام متوجه خواهید شد که دختران نوجوان بهواسطه نقش جواد به شدت هوادار این بازیگر شدهاند.
سعید کریمی داماد و دستیار کارگردان فقید یدالله صمدی نیز نقش مسعود دوست صمیمی جواد را برعهده دارد که از نظر قدرت بازیگری خیلی جلوتر از روزبه حصاری حرکت میکند.محمود خسرو منش، بازیگری از شهرستان بیرجند است که در سریال هم نقش یک جوان شهرستانی را برعهده دارد. او در کنار آرش نوذری در نقش عمو شرف، جزو بازیگرانی هستند که از فصل دوم در نقش خود باقی ماندهاند. چهرههای جوان و جدیدی هم در این مجموعه معرفی شدهاند. یاسمن باقریان در نقش الناز مافی که به دلیل نقش منفی که دارد فرصت دیده شدن داشته و تا حدی از عهده نقشش برآمده. مهشید جوادی در نقش مرضیه توفیقی که در واقع نماد خیر در کنار شر داستان است.
اما بازیگرانی مانند فرهاد قائمیان، کامران تفتی، فرناز رهنما، ثریا قاسمی و… هم در این مجموعه حضور دارند که هر کدام داستانهای حاشیهای سریال را جلو میبرند. درباره بازی غیرواقعی کامران تفتی در نقش مأمور ارشد امنیتی بهتر است چیزی نگوییم. فرهاد قایمیان هم که انگار هیچوقت قصد خروج از قالب همیشگی بازیاش را ندارد و همچنان مردی با نگاههای سنگین و بیانی نصیحتگونه است، از موقعیت نقشش به عنوان رئیس دانشکده استفاده کرده و بدون هیچ تلاشی برای بازی به رویه قبلی خود ادامه داده است. فرناز رهنما و ثریا قاسمی اما شخصیتهای قابل اعتنای سریال هستند که به دلیل قدرت بازیگری توانستهاند باورپذیرتر از سایر گروه بازیگران باشند.بازیگران دیگری هم در این سریال حضور دارند که برخی هنوز وارد قصه نشدهاند.