سایت بدون – آغاز پخش فصل پنجم سریال تلویزیونی پرطرفدار «سرقت پول» در سطح جهان این مجموعه را که سه فصل اول آن از تلویزیون ایران هم به نمایش درآمده، در مرکز توجهی تازه قرار داده است. این در حالی است که فصل پنجم «سرقتپول» مشتمل بر دو بخش است و هر بخش از ۵ اپیزود شکل میگیرد. پنج اپیزود بخش اول نیمه دوم چندی قبل در تلویزیونهای اروپا و بخشی از امریکای شمالی به نمایش درآمد. قرار است پخش اپیزودهای پنجگانه بخش دوم نیز از ۱۴ آذرماه امسال،طی پنج شب آغاز شود.
ماجرای دو سرقت بزرگ و تمهیدات آن
اگر اصل ماجرا و کل قصه «سرقت پول» را که سریالی اسپانیایی است خواستار باشید، باید متذکر شویم که اتفاقات متمرکز بر دو سرقت بزرگ و تمهیدات آن است. ابتدا سرقت بانک سلطنتی اسپانیا در دستور کار خلافکاران قرار میگیرد و سپس آنها به سوی بانک مرکزی اسپانیا خیز برمیدارند. یکی از وجوه تفاوت آشکار این سریال با مجموعههای مشابه این است که رویدادها از دریچه دید یکی از سارقان با نام مستعار توکیو (با بازی اورسولا کوربرو) توضیح داده میشود که البته با فلاش بکها و تقاطعهای زمانی همراه است. هر یک از توضیحات برخی انگیزههای روحی کاراکترها را افشا میکند و در عین حال بر ابهامها نیز میافزاید. آنچه «سرقت پول» را جذابتر از برخی مجموعههای مشابه میسازد، ارتقای درجات سارقان از دید مردم عادی و قهرمان جلوه کردن آنها از برخی منظرها است. آنچنان که تماشاگران به این نتیجه میرسند که تلاش گسترده و طولانی آنها برای خالی کردن دو مخزن بزرگ مالی که نامشان آمد بیش از آنکه بابت پرکردن جیبهای خود سارقان باشد نوعی قیام علیه نظامهای کاپیتالیستی است. با این نگرش سارقان تبدیل به رابینهودهای عصر مدرن میشوند که البته برخلاف قهرمان محبوب و شیرین «جنگلهای شروود» در حومه شهر «ناتینگهام» انگلیس پولها و کالاهای سرقتی را به فقرا انتقال نمیدهند اما با عقب راندن مفسدان آنها را متنبه میکنند.
درجستوجوی ساز و کارهایی تازه برای هزاره سوم
آوردن خلاصهای از گفتههای افراد نامدار اجتماعی و رسانههای غربی در خصوص این سریال و بازخوردهای آن گویای نکته فوق است. «استیفن کینگ» سلطان ادبیات وحشت، این سریال را نشانه عوض شدن انگارههای زمانه دانسته و «رومئو سانتوز» خواننده امریکایی گفته است جذابیت کاراکترها و پرداخت هوشمندانه داستان از دلایل اصلی محبوبیت فراوان سریال بوده است. روزنامه «ال موندو» اسپانیا هم نوشته است: «بافت سریال سرقت پول نشانهای از ایجاد دیدگاههای تازه در جهان که لزوماً بر نظم و قانون شناسی مبتنی نیست و قدرت و حق مردم را بالاتر از قوانین میانگارد.» نشریه «نیو استیتزمن» امریکا هم متذکر شده است: «ما با مشتی ضد قهرمان طرف هستیم که با سرقتهای کشدار اما موفقشان و سرانجام با یافتن راههای فرار از مخمصه تصریح میکنند که دنیا در هزاره سوم و بخصوص در ۲۰۲۰ به ساز و کارهایی تازه برای زیست نیاز دارد. شاید کرونا و مشکلات اقتصادی به طور مستقیم ایجاد این فضا را توجیه نکنند اما وقتی مردم ببینند که همه چیز در غرب از هم پاشیده، شاید عکسالعملشان همانی باشد که از کاراکترهای این سریال میبینیم.»
وقتی همه سرخ میپوشند!
جالبتر این که حتی لباسهای سرخ رنگی که سارقان سریال بر تن دارند، هم در جنبههای مثبت و هم وجوه منفی به کارگرفته شدهاند. از یک سو در سه سال اخیر در کارناوالهای معروف اجتماعی در ایالات بزرگ برزیل و بویژه «ریو دوژانیرو» بسیاری از حاضران نمونه همین لباسها را بر تن کردهاند و از جانب دیگر در کشورهای مختلف اروپایی دهها سرقت واقعی از بانکها گزارش شده که مجریان آن با لباس قرمز رنگ ضد قهرمانان این سریال دست به سرقت زدهاند. قهرمانان مشهور ورزشی هم بیکار ننشستهاند و «نیمار» و «دانیل الوز» فوتبالیستهای برزیلی با ستودن این سریال گفتهاند که حتی اگر سرقت در نفس خود کار بدی باشد، این سارقان خاص بهگونهای آشکار تحت تأثیر فشارهای اجتماعی قرار داشتهاند و به پاخیزیشان برای زنده ماندن است و نه پول اندوزی صرف.
نویسندهای موفق و خلاق
این همه اظهار نظر و نصب شدن مجسمههایی از برخی کاراکترهای سریال در موزه «گره ون» در شهر پاریس نشان میدهد «الکس پنیا» نویسنده اصلی و خالق این مجموعه در کارش بسیار موفق بوده و توانستهاست اثری را روانه بازار کند که نه فقط یک کار تصویری پرطرفدار بلکه بانی یک موج بزرگ اجتماعی و پدیده جریان ساز است. با قلم پنیا دو سرقت بزرگ از بانکهای اسپانیا به گونهای ترسیم میشود که بینندگان نمیتوانند در تشخیص خوب و بد و تفکیک کاراکترهای مثبت و منفی به یک نتیجهگیری سریع برسند.
طراح این سرقتها مرد مرموزی است که او را با لقب پروفسور صدا میزنند و او در راستای اجرای اهدافش و خالی کردن خزانههای بانک سلطنتی و بانک مرکزی اسپانیا در شهر مادرید هشت فرد کارآمد را استخدام میکند و البته بعضی نیروها و نفرات جنبی و خبرچینهایی از اینجا و آنجا را هم به جمعشان میافزاید. با طراحی او و گروگان گرفته شدن ۶۷ نفر درون ساختمان بانک سلطنتی اسپانیا تصاحب ۹۸۴ میلیون یورو توسط پروفسور و یارانش امکانپذیر میشود و آنها پساز ۱۱ روز حضور دراین بانک و ضرب و چاپ اسکناس طی این مدت از محل میگریزند اما بهجای آرام گرفتن و استراحت کردن وارد مراحل اجرایی سرقت دوم خود میشوند که این بار متمرکز بر بانک مرکزی اسپانیا و در بردارنده تقابلهایی بزرگ و تازه با پلیس این کشور است. «اورسولا کوربرو» که ایفاگر نقش سیلنه اولیویرا (ملقب به توکیو) است، سارق پرسابقهای را پیش روی ما میگذارد که سهم مهمی در توفیق این عملیات سخت و طولانی دارد و «الوارو مورته» نیز در قالب پروفسور ظاهر میشود که همه طراحیها و نقشهچینیها توسط او انجام شده و «ایتزیار ایتونو»، «پدرو آلونسو»، «پاکو توس»، «البا فلورس»، «میگل هران»، «خیمه لورنته»، «استراسه بو» و «انریکه آرسه» سایر بازیگران شاخص این مجموعه هستند. نت فلیکس که تهیه و توزیع سیزنهای متأخر این سریال را برعهده داشته، فصل پنجم را اضافه بر شهر مادرید، در سطح کشورهای پاناما، تایلند، ایتالیا و دانمارک تصویربرداری کرده و با این که تأکید شده این سیزن آخر و فرجام نهایی اتفاقات است اما محبوبیت سریال شاید مدیران نت فلیکس را در سال ۲۰۲۳ به جهتگیریهایی تازه در این زمینه و تولید قسمتهای بعدی
و ادارد.
حرف آخر
فصل اول سریال که بیشتر از ۹ اپیزود نداشت، در ژوئن ۲۰۱۷ پخش شد و فصل دوم با در برداشتن ۶ اپیزود در اکتبر همان سال به نمایش درآمد. فصلهای سوم و چهارم هم در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ هر کدام مشتمل بر ۸ اپیزود بودند و خصلت مشترک همه آنها در پیش گرفتن لحن و روش و ترسیم اتفاقاتی بودند که فقط رنگ و بوی یک کشور را نداشتند و بهرغم اولویت دادن به اسپانیا شمول جهانی هم داشتهاند و با هر فرهنگی قابل انطباقاند. حرف آخر را درباره «سرقت پول» روزنامه پرنفوذ «لوموند» فرانسه زده که آورده است؛ «این سریال همه چیز دارد و حتی در هنگام ترسیم پیچیدهترین و سختترین سرقتها طوری از الهمانهای منعطف و توأم با طنز تلخ استفاده میکند که انگار با فیلمهای سه گانه و فانتزی «بازگشت به آینده» طرف هستیم.» این روزنامه افزوده است: «مردم در غرب آنقدر از سیاستهای ناکارآمد ناراحتاند که اقدامات کاراکترهای این سریال را راهکاری برای رهایی خویش نیز میانگارند و با اینکه افزایش هرج و مرج هم از پی آمدهای بدیهی این سرقتها است، بهنظر میآید که کشیده شدن تدریجی کاراکترهای اصلی به سوی ثبات نسبی و باور به ارزشهای زندگی در درازای اتفاقات سریال نوعی رستگاری برای هرکس است که میخواهد در جهان آشفته کنونی مجالی برای پالایش خود بیابد و نفسی از نو بکشد و مجدداً زنده شود.»
در این رابطه بخوانید
درباره سریال خانه کاغذی که محبوب شده است/ ایدئولوژی و سرمایه داری