سایت بدون – مرد سابقه دار و همدستش با اجاره موقت مغازهها و ارائه چکهای بیمحل از عمده فروشان کلاهبرداری میکردند.
متهم در حالی که دستبند آهنی دور دستانش گره خورده گوشهای از حیاط پلیس آگاهی ایستاده و شاکیهای پرونده در حالی که چکهای بیمحل او را در دست دارند محاصرهاش کردهاند. یکی از شاکیها مرد مغازهداری است که در دام کلاهبرداری هاشم و همدستش افتاده است.
وی درباره شگرد متهمان برای کلاهبرداری گفت: متهم و همدستش مغازه مرا برای یک سال اجاره کردند و گفتند میخواهند بار برنج را در آنجا انبار کنند بعد بهعنوان بیعانه یک فقره چک یک ماهه دادند. قرار شد ماهی ۷ و نیم میلیون تومان هم کرایه بدهند، اما هنوز ۱۰ روز نگذشته بود که متوجه شدم چک بیمحل است و اعتباری ندارد. وقتی به سراغشان رفتم متوجه شدم آنها برای اینکه اعتماد ما را جلب کنند داخل کیسههای برنج را از نمک پر کردهاند و بار اصلی را که متعلق به یک فروشنده بوده سرقت کردهاند.
یکیدیگر از شاکیها مرد جوانی است که صاحب برنج مسروقه بوده است، درباره این ماجرا گفت: در فضای مجازی آگهی فروش برنج گذاشتم که متهم با من تماس گرفت و درخواست دوتن برنج کرد. من هم راهی تهران شدم و ابتدا یک و نیم تن از برنجها را داخل مغازهای که متهم آدرس داده بود تخلیه کردیم بعد به بهانه اینکه مابقی را باید در انبار دیگری تخلیه کنیم آدرس دیگری به ما داد و راه افتادیم اما ناگهان بین راه متوجه شدم از خریدار خبری نیست، به ناچار به انبار قبلی برگشتم اما در کمال ناباوری متوجه شدم برنجها نیز سرقت شده است. با شکایتهای سریالی در خصوص کلاهبرداری به این شیوه و شگرد، کارآگاهان پایگاه دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. بررسیها نشان میداد اعضای این باند با کرایه یک روزه مغازه و ارائه چکهای بیمحل، اقدام به خرید اجناس از جمله برنج کرده و بعد از اینکه فروشنده محل را ترک میکرد، اجناس داخل مغازه را تخلیه و فرار میکردند.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت درباره این خبر گفت: در این پرونده یکی از متهمان دستگیر شد و تا کنون ۱۰ شاکی در این پرونده شناسایی شده و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی و دستگیری همدست متواری این متهم ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
سوژه هایتان را چطور شناسایی میکردید؟
سوژهها را همدستم در سایتهای فروش کالا یا اینستاگرام پیدا میکرد و با فروشندگان آنها تماس میگرفت و با پیشنهاد مبلغی بالاتر از عرف آنها را وسوسه میکرد تا بار را به او بفروشند بعد از فروشنده میخواست تا بار را به تهران بیاورند. از قبل مغازهای موقتی اجاره میکردیم، در آنجا چک خرید کالا را به فروشنده میدادیم و اجناس را در مغازه تخلیه میکردیم. فروشنده با این تصور که بار را فروخته و در ازایش چک گرفته محل را ترک میکرد و ما بلافاصله بارها را از مغازه خالی میکردیم. همدستم با مدارک من مغازه ها را اجاره می کرد و به ازای هر کلاهبرداری ۱۰۰ میلیون تومان به من می داد.
به چه اتهامی زندانی بودی؟
دفعه اول بهخاطر مواد مخدر بود. البته من سالها در یک اداره دولتی کار و در یکی از تیمهای مطرح فوتبال هم بازی میکردم اما دوستان ناباب ۴۳۰ میلیون تومان از من کلاهبرداری کردند و باعث ورشکستگی و اعتیادم شدند. دفعه دوم به اتهام کلاهبرداری دستگیر شدم اما بیگناه بودم و به خاطر همدستم مجبور شدم بیش از ۵ سال از عمرم را در زندان باشم.
چکهایی را که به شاکیها میدادید از کجا میآوردید؟
با مدارک افراد معتاد و بیخانمان دسته چک میگرفت و خرج میکرد.
برچسببدون
مطلب پیشنهادی
حتما باید خواند/ کمدی انسانی؛ پروژه جاه طلبانه آقای بالزاک
“کمدی انسانی” (La Comédie Humaine) مجموعهای عظیم از رمانها و داستانهای کوتاه است که توسط …