ایسنا نوشت: برنامه عادل فردوسیپور برای شبکه نمایش خانگی و چالشی که بین وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما بر سر مجوز این برنامه به وجود آمده است، یک سوال مهم را مطرح میکند؛ مجوزهای سازمان سینمایی در این مسیر چقدر اعتبار دارند؟
ادامه ماجراهای شبکه نمایش خانگی و جدلی که میان دو وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما برقرار است، بیشتر به جنگ قدرت شبیه شده و کار از فضای رسمی و اداری خارج و به فضای مجازی کشیده شده است؛ جایی که یکی درباره مجوز یک برنامه خبررسانی میکند و دیگری به این نحوه اطلاعرسانی عمومی اعتراض میکند.
از مدتها قبل درباره برنامهای که عادل فردوسیپور قرار است بر روی بستر یکی از پلتفرمهای اینترنتی عرضه کند، خبرهای مختلفی منتشر میشد تا اینکه یک روز خبری رسید که این برنامه از سازمان منتسب به صدا و سیما یعنی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) مجوز نگرفته است.
پس از آن روابط عمومی این مجموعه در چند رشته توییت، علت مجوز نگرفتن را اعلام کرد و در یکی از موارد اشاره شده گفت که «شرط طرح برنامهها در شورای موافقت کلی انتشار، عدم وجود موانع حقوقی، قضایی و امنیتی است که در مورد برنامه «۹۹» که به درخواست فیلیمو و کافه بازار مطرح شده بود به دلیل عدم دریافت مکتوب استعلام مراجع مسئول، عملاً موضوع قابل طرح و بررسی توسط شورای مذکور نبود.»
حال اخیرا معاون نظارت و ارزشیابی جدید سازمان سینمایی در متنی انتقادی که در تلگرام منتشر کرده، تاکید داشته است که «قدر داشتههایمان را بدانیم تا غم رفتگان را تاب آوریم!»
سعید رجبی فروتن که شخصا به نظارتی فرادستگاهی بر شبکه نمایش خانگی اعتقاد دارد، در این متن به نوعی به بیاعتنایی به مجوز وزارت فر هنگ ارشاد اسلامی هم اشاره کرده است. «با کمال تعجب بهرغم موافقت سازمان سینمایی یک سازمان وابسته به صداوسیما با تولید برنامه جدید عادل فردوسیپور بر بستر پلتفرمهای اینترنتی موافقت نکرد!»
او نوشته است: «حالا که توپ در زمین مراجع قضایی و امنیتی انداخته شده است، باید گفت: اولاً اگر موانعی وجود داشت عادل از سازمان سینمایی هم نمیتوانست مجوز بگیرد مگر اینکه او در دو سه ماه گذشته خطایی کرده باشد و حکم محرومیت گرفته باشد! ثانیاً اگر ندادن مجوز به فردوسی پور فقط به آن خاطر است که هنوز نظر مراجع امنیتی دریافت نشده است، کافی بود گفته شود به محض دریافت پاسخ استعلام به عمل آمده تقاضای ایشان هم بررسی خواهد شد. تجربه حکمرانی و رعایت مصالح جامعه حکم میکند که برای افکار عمومی احترام قائل شویم و به گونهای سخن بگوییم که سرمایه و اعتماد اجتماعی را بیش از این کاهش ندهیم. دوستان رسانه ملی! یادتان باشد عادل همکار شما و یک تهیهکننده خوشنام تلویزیونی است درباره یک غریبه صحبت نمیکنیم که اگر هم بود از نتیجه استعلام نه خلقالله بلکه فقط متقاضی باید باخبر شود.»
این اتفاق جدا از بحثهای حرفهای و اخلاقی در برخورد با مسائل و اشخاص این پرسشها را به وجود میآورد که اگر طبق گفتههای رجبی فروتن، مجوز صادر شده برای برنامه مذکور هیچ مانعی نداشته، پس مانع به اجرا رساندن مجوزش چیست؟ آیا آنچه از استعلام گفته شده واقعی است یا صرفا یک بهانه است؟ چرا که سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر پیشتر اعلام کرده بود که صدور مجوز برنامههای ترکیبی در رسانههای صوت و تصویر، تنها در صلاحیت «ساترا» است. اصلا درباره مجوزهایی که برای شبکه نمایش خانگی صادر میشود چه نهاد یا دستگاهی حرف آخر را میزند؟ مجوز کدام یک قدرت اجرایی بیشتری دارد؟ و مهمتر از اینها اعتبار مجوز سازمان سینمایی چه میشود؟
البته نباید فراموش کرد که این اتفاق پیشتر برای سازمان سینمایی هم رخ داده و کار چندان خاصی هم نتوانسته از پیش ببرد؛ آنجایی که سازمان سینمایی حوزه هنری مجوزهای سازمان سینمایی وزارت ارشاد را برای اکران فیلمها یکی یکی رد میکرد و فیلمهایی را که به سلیقه مدیرانش نبود پخش نمیکرد، آن هم در شرایطی که این مجموعه سینماهای زیادی را در سطح کشور در اختیار دارد و هر بار که فیلمی را تحریم میکرد شوک نسبتا بزرگی به فیلم وارد میشد.
حالا دعوای میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما با وجود مخالفت بسیاری از هنرمندان در واگذاری مجوزهای شبکه نمایش خانگی به ساترا، نه تنها حل نشده بلکه به نظر میرسد پیچیدهتر هم شود و مشخص نیست چه زمانی این ماجرا به سود یکی از طرفین تمام خواهد شد.