رهایی از چوبه دار بعد از ۱۳ سال

سایت بدون – کارگر افغانستانی که از ۱۳ سال قبل به اتهام قتل همولایتی‌اش به قصاص محکوم شده و در زندان بود با دستور رئیس قوه قضائیه و با پرداخت دیه آزاد شد.
روز ۱۰ آذر سال ۸۷ خبر وقوع قتلی در یک ساختمان نیمه کاره در محدوده میدان ونک تهران به پلیس اعلام شد.
نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد نزاع جمعی بین چند کارگر ساختمانی رخ داده و یکی از آنها به نام ظریف با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است.
پس از شناسایی متهم به نام سعید ۲۶ ساله که از اتباع افغانستانی بود وی دستگیر شد و ضمن اعتراف به قتل گفت: من چند سال قبل برای کار به ایران آمدم. در یک ساختمان نیمه‌ساز کارگری می‌کردم و شب‌ها بعد از کار برای تفریح و سرگرمی با دوستانم که در یک ساختمان دیگر کار می‌کردند دور هم جمع می‌شدیم و فیلم نگاه می‌کردیم تا اینکه یک شب یکی از کارگران آن ساختمان به سراغم آمد و با اعتراض گفت من وسایلش را سرقت کرده‌ام و دیگر حق ندارم به آنجا بروم. از شنیدن این حرف خیلی عصبانی شدم. به همین خاطر موضوع را به دو نفر از دوستانم گفتم و برای تسویه حساب به ساختمان آنها رفتیم.
همان پسر جوان با دوستانش به محض دیدن ما حمله کردند و با هم درگیر شدیم در حین درگیری با چوب به سرم کوبید که سرم شکست و صورتم غرق در خون شد. در همین موقع چند کارگر دیگر برای میانجیگری وارد دعوا شدند اما من که صورتم خونی بود و چشمانم به درستی نمی‌دید به اشتباه با چاقو به ظریف که قصد میانجیگری داشت زدم. همین موضوع باعث قتل او شد. الان هم بشدت پشیمانم.
پس از اعترافات متهم وی برای محاکمه به شعبه ۷۱ وقت دادگاه کیفری رفت اما با توجه به اینکه اولیای دم مقتول در دسترس نبودند با توجه به ماده ۳۵۶ قانون مجازات اسلامی نماینده دادستان برای متهم درخواست قصاص کرد.
بدین ترتیب با صدور حکم قصاص و تأیید آن در دیوان عالی کشور پرونده به شعبه سوم اجرای احکام به ریاست دادیار حسین گودرزی فرستاده شد و متهم پس از انجام مقدمات کار برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت اما با توجه به درخواست وی مبنی بر اینکه به او مهلت داده شود تا اولیای دم مقتول را پیدا و از آنها در خواست رضایت کند یا با پرداخت دیه به اولیای دم از آنها درخواست بخشش کند؛ محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران با این مهلت موافقت کرد و مرد جوان به زندان برگشت.
پس از این ماجرا مرد زندانی با نوشتن نامه‌ای درخواست تعیین تکلیف در پرونده‌اش را داشت که بار دیگر سرپرست دادسرای جنایی تهران با ارسال پرونده وی برای رئیس قوه قضائیه و شرح ماجرای متهم و با توجه به اینکه ۱۳ سال در زندان بود درخواست کرد تا درباره این پرونده تصمیم‌گیری کنند.
 بدین ترتیب رئیس قوه قضائیه نیز پس از بررسی پرونده با دستور پرداخت دیه درحق اولیای دم موافقت کرد. اما با توجه به اینکه اولیای دم هنوز شناسایی نشده‌اند مرد زندانی با واریز دیه به حساب صندوق دادگستری توانست از زندان آزاد شود.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مادر را دل سوزد، دایه را دامن»

سایت بدون- این ضرب‌المثل یکی از پرمعناترین و عمیق‌ترین تعابیر در ادبیات فارسی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *