
سایت بدون – ضربالمثل «دل که رفت، عقل نمیماند» یکی از مثلهای پرمعنا در زبان فارسی است که به رابطهی میان عشق (دل) و عقل (خِرَد) میپردازد. در ادامه، این ضربالمثل را از لحاظ معنایی، ریشهی تاریخی، کاربردها در ادبیات فارسی و موقعیتهای روزمره بررسی میکنیم.
🌿 معنای ضربالمثل
عبارت «دل که رفت، عقل نمیماند» بیانگر این نکته است که وقتی انسان دلبسته، عاشق، یا شیفتهی چیزی یا کسی شود، نیروی عقل و منطق در او کمرنگ یا بیاثر میشود. در واقع، عشق چنان نیرویی دارد که بر قوهی تعقل چیره میشود و تصمیمات احساسی جایگزین تصمیمات منطقی میشوند.
📜 ریشه و زمینه فرهنگی
این ضربالمثل ریشه در سنت فکری و ادبی ایرانی ـ اسلامی دارد که همواره رابطهی پرتنش یا دوسویهی دل و عقل را بررسی کرده است. در بسیاری از متون عرفانی، فلسفی و حتی ادبیات عامیانه، تقابل دل و عقل به عنوان دو نیروی متضاد شناخته میشود:
- عقل نمایندهی خرد، حسابگری، و دنیای منظم منطقی است؛
- دل نماد شور، احساس، و در ادبیات عرفانی، جایگاه عشق الهی و جذبهی بیحد و مرز است.
از قرون اولیهی اسلامی، عرفای بزرگی مانند حافظ، مولوی، عطار و سنایی با استفاده از این تقابل، بحثهایی ژرف دربارهی رابطهی انسان با معشوق (چه زمینی و چه آسمانی) را پیش کشیدهاند.
📚 نمونههایی از ادبیات فارسی
حافظ:
عقل میگفت بیا و دل فریبی مکن
عشق میگفت جمال تو مگر قابل عقل است؟
در این بیت، حافظ نیز به همین مضمون اشاره دارد که وقتی دل شیفتهی جمال معشوق شود، عقل دیگر کاری از پیش نمیبرد.
مولوی:
عشق آمد و عقل رفت و جان شد
بیخود ز خود و بیخبر از جهان شد
اینجا نیز عشق نیرویی معرفی شده که عقل را کنار میزند.
🔍 کاربرد در زندگی روزمره
در زبان محاوره، این ضربالمثل برای توصیف افرادی به کار میرود که:
- عاشق شدهاند و دیگر نمیتوانند تصمیمات منطقی بگیرند؛
- آنقدر شیفتهی چیزی (مثلاً پول، شهرت یا قدرت) شدهاند که همه چیز را قربانی آن میکنند؛
- درگیر عاطفهای شدید هستند که مانع قضاوت درستشان شده است.
مثال:
– فلانی عاشق اون دختره شده، اصلاً دیگه نمیفهمه چی به چیه.
– خب دیگه، دل که رفت، عقل نمیمونه!
🧠 تحلیل روانشناختی
از نگاه روانشناسی، این ضربالمثل به رابطهی میان هیجانهای شدید (مانند عشق، شهوت، خشم) و توانایی مغز برای تصمیمگیری منطقی اشاره دارد. وقتی سیستم لیمبیک (مرکز احساسات) فعال میشود، بخش پیشپیشانی مغز (مسئول استدلال و برنامهریزی) ممکن است تحتالشعاع قرار گیرد.
📝 جمعبندی
ضربالمثل «دل که رفت، عقل نمیماند» بخشی از میراث فرهنگی ایرانی است که نشاندهندهی درک عمیق مردم از تأثیر عشق و احساس بر عقل و رفتار انسان است. چه در ادبیات کلاسیک و چه در زندگی روزمره، این مثل گویای وضعیتی است که در آن انسانها درگیر شور عاطفی میشوند و عقل را از دست میدهند.