سایت بدون – ضربالمثل «زمین دهان باز کرد و مرا خورد» در ادبیات فارسی زمانی به کار میرود که فرد در موقعیتی بسیار سخت، شرمآور یا غیرمنتظره گرفتار شود و آرزو کند که بتواند از آن شرایط فرار کند یا حتی به نوعی از چشم دیگران پنهان شود. در این حالت، این ضربالمثل به شکل استعارهای نشان میدهد که فرد ترجیح میدهد زمین زیر پایش باز شود و او را ببلعد، تا مجبور نباشد آن لحظهٔ شرمآور یا سخت را تجربه کند.
ریشه و معنا
این عبارت به نوعی حس فرو رفتن یا غرق شدن در زمین را نشان میدهد؛ یعنی فرد میخواهد از موقعیتی که برای او غیرقابل تحمل یا تحقیرآمیز است، بهطور کامل ناپدید شود. در ادبیات و فرهنگ شفاهی، این نوع تصویرسازی برای نشان دادن شدت حس خجالت یا دشواری استفاده میشود و حاکی از آرزوی پنهان شدن یا رهایی از نگاهها و قضاوتهای دیگران است.
کاربرد ضربالمثل
این ضربالمثل معمولاً در موقعیتهایی به کار میرود که:
- شرمندگی و خجالت: وقتی فرد دچار شرمساری شدید شده و در حضور دیگران به نوعی احساس ناامیدی یا ناراحتی میکند.
- شرایط دشوار یا غیرقابل تحمل: گاهی فرد در شرایطی گرفتار میشود که به شدت دشوار یا ناامیدکننده است و به نظرش تنها راه خلاصی از آن، ناپدید شدن از آن موقعیت است.
نمونه
فرض کنید کسی در جمع دوستان خود، به اشتباه چیزی میگوید که همه او را به خاطرش مورد خنده یا سرزنش قرار میدهند. در این لحظه، فرد ممکن است با خود بگوید: «کاش زمین دهان باز میکرد و مرا میخورد» تا از نگاههای سنگین و احساس شرمندگی رها شود.
این ضربالمثل نمایانگر ضعف یا آرزوی لحظهای برای فرار از شرایط طاقتفرساست و در حقیقت یک واکنش احساسی نسبت به شرم و اضطراب بهشمار میآید.