
سایت بدون – ضربالمثل «چراغ پای خودش را روشن نمیکند» است؛ عبارتی ساده اما سرشار از استعاره و بینش اجتماعی که به ناتوانی یا بیتوجهی فرد نسبت به خود اشاره دارد، در حالیکه دیگران از دانش، هنر یا خیر او بهرهمند میشوند.
🔹 ریشهشناسی و خاستگاه
این مثل از تصویر ملموسی در زندگی سنتی مردم ایران گرفته شده است. در روزگاری که برق وجود نداشت، مردم برای روشنایی شب از چراغهای روغنی یا پیهسوز استفاده میکردند. این چراغها اگر روی زمین یا طاقچه قرار میگرفتند، پای خودشان را روشن نمیکردند؛ یعنی نورشان به پایین نمیتابید و تنها محیط اطراف را روشن میساختند.
بهتدریج این مشاهده عینی به استعارهای فرهنگی تبدیل شد برای کسانی که فایده و روشنیشان نصیب دیگران میشود اما خودشان در تاریکی یا فقر یا بینصیبی میمانند.
نمونههای مشابه این تصویر در دیگر زبانها نیز دیده میشود؛ مثلاً در انگلیسی گفته میشود “The shoemaker’s son always goes barefoot” (پسر کفاش همیشه پابرهنه است) که معنایی نزدیک دارد.
🔹 معنای مجازی و تفسیر اخلاقی
از نظر معنایی، این مثل چند لایه دارد:
- بیبهرگی از داشتههای خویش:
کسی که علم، هنر، یا توانایی دارد اما خودش از آن سودی نمیبرد.
مثال: «آنقدر مشغول تعمیر وسایل مردم است که خانه خودش ویرانه مانده! چراغ پای خودش را روشن نمیکند!» - نقد نوعی از ایثار بیحساب:
گاهی کنایه از کسانی است که بیش از حد به دیگران کمک میکنند اما خودشان در تنگنا هستند. - اشاره به ناسازگاری گفتار و کردار:
یعنی فردی که برای دیگران توصیهای میکند اما خودش به آن عمل ندارد؛ مثلاً معلمی که شاگردانش را به مطالعه ترغیب میکند اما خود کتاب نمیخواند.
🔹 کاربرد در گفتار و نوشتار
در زبان روزمره، این مثل برای موقعیتهای زیر به کار میرود:
- برای کارگر، معلم، پزشک یا هنرمندی که برای دیگران زحمت میکشد اما زندگی خودش نابسامان است.
- برای انتقاد از بیتوجهی به خود در میان مشغلههای دیگران.
- در طنز اجتماعی، برای طعنه زدن به نهادهایی که دیگران را راهنمایی میکنند اما خودشان مشکل دارند (مثلاً: «وزارت آموزش و پرورش خودش بیسوادترین کارکنان را دارد، چراغ پای خودش را روشن نمیکند!»).
🔹 نمونههای مشابه در فرهنگ فارسی
در فرهنگ ایرانی، امثال دیگری نیز مضمون مشابهی دارند:
- «کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد.»
- «واعظی که خود عمل نکند.»
- «شمع خانه را خودش نمیسوزاند.» (گونهای نادرتر از همین مثل)
این مجموعه از امثال، نوعی انتقاد فرهنگی از ناهماهنگی میان توانایی و بهرهمندی شخصی است و نشان میدهد که در اندیشه ایرانی، ارزش «توازن» میان خود و دیگران جایگاهی مهم دارد.
🔹 نگاه جامعهشناختی
از دید جامعهشناسی فرهنگی، این مثل بازتابی از دوگانگی در رفتار اجتماعی ایرانیان است: میل به خدمت به جمع در برابر غفلت از نیازهای فردی. این امر را میتوان در اخلاق کاری سنتی ایران دید، جایی که «فداکاری» ستوده میشود اما «خودمراقبتی» کمتر ارزش دارد.
🔹 نتیجهگیری
ضربالمثل «چراغ پای خودش را روشن نمیکند» در ظاهر توصیفی ساده از ویژگی فیزیکی چراغ است، اما در عمق، حاوی درسی اخلاقی و اجتماعی است: اگر روشنایی ما تنها دیگران را گرم کند و خودمان در تاریکی بمانیم، توازن زندگی از میان میرود. این مثل، دعوتی است به مراقبت از خویشتن در کنار خدمت به دیگران؛ درسی که پس از قرنها هنوز برای انسان معاصر تازه و معنادار است.
بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید