
سایت بدون- ضربالمثل «چو فردا شود، فکر فردا کنیم» یکی از مثلهای رایج و پرکاربرد در زبان فارسی است که ریشهای کهن در ادبیات کلاسیک فارسی دارد و در قالبهای مختلف شعری و نثری نیز بازتاب یافته است. در ادامه، بررسی کامل این ضربالمثل از نظر معنا، کاربرد، ریشه و نگاه انتقادی به آن ارائه میشود.
🔹 معنی و مفهوم
در ظاهر، این ضربالمثل میگوید:
وقتی فردا آمد، آنوقت دربارهاش فکر میکنیم.
اما در معنا و کاربرد، این جمله بیانگر نوعی سهلانگاری، به تعویق انداختن امور یا بیتوجهی به آینده است. درواقع کسی که این حرف را میزند، ترجیح میدهد در لحظه زندگی کند و از فکر کردن به آینده یا برنامهریزی برای آن طفره برود.
🔹 معادلها و مثلهای مشابه در فارسی
- «هر وقت مشکلی پیش آمد، حلش میکنیم.»
- «خودش درست میشه.»
- «تا فردا خدا بزرگه.»
- «هر وقت به پل رسیدی، رد شو.»
🔹 کاربرد در گفتار عامیانه
این مثل اغلب زمانی استفاده میشود که:
- فردی نمیخواهد مسئولیت برنامهریزی یا پیشبینی آینده را بر عهده بگیرد.
- کسی کار امروز را به فردا موکول میکند.
- شخصی نمیخواهد دغدغههای آینده را امروز به دل راه دهد.
مثال:
– «برای امتحان هفتهی بعد میخوای چیکار کنی؟»
– «فعلاً خوش بگذرونیم، چو فردا شود، فکر فردا کنیم!»
🔹 ریشه در ادبیات فارسی
این جمله احتمالاً از بیت زیر برگرفته شده یا دستکم تحت تأثیر آن شکل گرفته است:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم
که فردا چه زاید، خدا را شکر
این سبک نگاه در شعر برخی شاعران نیز دیده میشود؛ بهویژه در ادبیات تغزلی و عرفانی که تأکید بر «لحظهی حال» و بیخیالی نسبت به آینده دارد.
برای نمونه:
خیام در اشعارش بسیار بر این نگرش تأکید دارد:
خوش باش که چون گذشتهای نیستی باز
و آینده ندانیست چه خواهد باز
(خیام)
🔹 نگاه انتقادی به مثل
گرچه این مثل در برخی زمینهها (مثل رهایی از اضطرابهای بیفایده آینده) کاربردی مثبت دارد، اما از نگاه انتقادی، نوعی بیبرنامگی و شانه خالی کردن از مسئولیت نیز در آن نهفته است.
در دنیای مدرن که برنامهریزی و پیشبینی از ارزشهای اساسی است، این ضربالمثل ممکن است نشانهی فقدان دوراندیشی و سهلانگاری تلقی شود.
🔹 جمعبندی
ضربالمثل «چو فردا شود، فکر فردا کنیم» جملهای است که در زبان فارسی برای بیان بیخیالی، رها بودن از دغدغه آینده یا عقب انداختن امور بهکار میرود. با ریشه در ادبیات و فرهنگ ایرانی، این مثل دربرگیرندهی نوعی نگرش خاص به زمان و مسئولیت است که هم میتواند آموزنده باشد (در رهایی از استرس بیهوده) و هم مورد انتقاد (در نبود آیندهنگری).