زندگی تلخ مردی که۲۵سال پیش دختر خردسالش را کشت/ او قدرت تکلمش را در زندان از دست داد

سایت بدون -روز ۲۲ مهر سال ۷۳ خبر مرگ مشکوک دختربچه‌ای به‌ نام فرشته در یکی از بیمارستان‌های کرج به پلیس گزارش شد.

پدر فرشته که او را به بیمارستان رسانده بود در نخستین بررسی‌ها به قتل دخترش اعتراف کرد و گفت: دخترم را به حمام برده بودم اما او مدام گریه می‌کرد. من که از گریه‌هایش عصبی شده بودم برای اینکه ساکتش کنم دستم را جلوی دهانش گذاشتم اما او شروع به تقلا کرد من هم از شدت ناراحتی او را به گوشه‌ای پرت کردم که سرش به دیوار خورد و از هوش رفت.
در دادگاه چه گذشت؟
ناصر که مکانیک خودروهای سنگین بود پس از اعتراف به قتل دخترش بازداشت شد. او در جلسه دادگاه گفت: همسرم طلاق گرفته بود و دو فرزندم با من زندگی می‌کردند، روز حادثه دخترم را به حمام بردم خیلی گریه می‌کرد فقط می‌خواستم ساکتش کنم نمی‌خواستم آسیبی به او برسد اما حالا هم مستحق مرگ هستم. با رأی قضات دادگاه این مرد به پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم شد.
با آنکه مدت محکومیت وی در زندان پایان یافت اما از آنجا که توانایی پرداخت دیه را نداشت ۱۵سال دیگر هم در زندان ماند تا اینکه سرانجام به همت مددکار شورای حل اختلاف زندان مرکزی کرج که برای جلب رضایت اولیای دم تلاش فراوانی را انجام داد بعد از ۲۵ سال این زندانی آزاد شد.
اکبرپور- مددکار شورای حل اختلاف زندان- دراین باره گفت: این مرد به‌خاطر ۸۰ میلیون تومان سال‌ها در زندان بلاتکلیف مانده بود او به‌خاطر جرمی که مرتکب شده بود از افسردگی شدیدی رنج می‌برد، منزوی شده و با کسی حرف نمی‌زد. به حدی که بعد از ۲۵ سال تا حد زیادی قدرت تکلم خود را از دست داده است.

سرانجام پس از بررسی وضعیت این زندانی و شرایط جسمی و روحی وی قاضی نریمانی رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری استان البرز مقدمات برگزاری جلسه صلح و سازش با اولیای دم را فراهم کرد. در این جلسه سرانجام با شناسایی اولیای دم پرونده که مادر و برادر بزرگ مقتول بود آنها از حق دیه خود گذشتند و بدین ترتیب مرد زندانی آزاد شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود»

سایت بدون – ضرب‌المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود» اشاره به این دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *