شلخته، سردرگم و پر از ایرادهای فنی /مارک ویلموتس یک تختخواب کم داشت!




 سایت بدون -درباره بازی با عراق و شکست مقابل حریف سنتی در امان، هزار و یک تحلیل وجود دارد. گروهی از دلایل این شکست گفته‌اند و این ناکامی را گردن مارک ویلموتس و تفکراتش انداخته‌اند و عده‌ای دیگر پای بازیکنان را وسط کشیده و آنها را مقصر این شکست تلخ می‌دانند. واقعیت این است که هر دو مورد دست به دست هم داد تا بدون کسب حتی یک امتیاز، ورزشگاه ملی امان را ترک کنیم و به ایران برگردیم.
اتفاق‌های بازی را مرور می‌کنیم، به اضافه تحلیل‌هایی که وجود دارد. ابتدا بحث درباره ترکیب ابتدایی و روش انتخابی مارک ویلموتس. بازی با روش ۱-۳-۲-۴ و استفاده از تنها یک مهاجم. حالا به ترکیب عراق نگاه می‌کنیم. جایی که سرکو کاتانچ سه مدافع مرکزی را در ترکیب خود قرار داده تا راه نفوذ سردار آزمون را کور کند. روبین سولاکا در مرکز، سعد ناطق در راست و احمد ابراهیم به عنوان یارکوب سمت چپ. سردار در تمام دقایق بازی از طرف هم‌تیمی‌ها حمایت نشد و این را در دقایق پایانی نیمه اول به وضوح مشاهده کردیم. جایی که او به عقب آمد تا صاحب توپ شود، همان کاری که بازیکنانی مثل مسعود شجاعی باید برایش انجام می‌دادند.
حضور مسعود شجاعی، بخصوص در این بازی در همان حد عجیب بود که دعوتش به تیم ملی و نیمکت‌نشینی‌اش. در این بازی حساس که درگیری‌های فیزیکی حرف اول و آخر را می‌زد، ویلموتس از بازیکنی ۳۵ ساله در ترکیب اصلی استفاده کرد که سبک فوتبالش نه درگیرانه است و نه جنگندگی مورد نیاز را دارد. شجاعی بیشتر یک فوتبالیست فانتزی است که خوب پاس می‌دهد. مقابل عراق هم این اتفاق رخ داد اما پاس‌ها بیشتر به بازیکنان عراق می‌رسید تا ایران.
هر کدام از ما، شاید همان نیمه اول انتظار تعویض مسعود شجاعی را می‌کشیدیم. نه اینکه شجاعی مقصر باشد بلکه نوع فوتبالی که عراق انجام می‌داد، با سبک بازی عراق همخوانی نداشت. به همین دلیل کاپیتان عصبی شده بود و جای مدیریت- وظیفه‌ای که ویلموتس به او سپرده بود – اخراج شد تا کار برای ایران تمام شود. شجاعی یک کارت زرد در ابتدای نیمه دوم دریافت کرد، بازی خوبی هم ارائه نداد و همچنان هم خشن بود. همه ما دلهره ده نفره شدن را داشتیم، به جز مارک ویلموتس که برای خواب یک تختخواب کم داشت و حوادث بازی را نمی‌دید. ویلموتس لحظه‌ای نگران اخراج شجاعی نبود و همین اتفاق، روی روحیه ایران تأثیر گذاشت و در نهایت مقابل عراق شکست خوردیم.
به گل اول عراق دقت کنید. اشتباه‌های سریالی از بازیکنانی که یک تریلی هم نام‌شان را نمی‌کشد. میلاد محمدی که می‌گویند دور نمی‌خورد و جا نمی‌ماند و از این حیث در آسیا همتا ندارد، محو دریبل بشار رسن شد، رضاییان نتوانست زودتر از علی عدنان توپ را دفاع کند و امید ابراهیمی هم به جای اینکه یار ما باشد، یار عراقی‌ها بود. گل اول عراق به سادگی آب خوردن ثبت شد تا آن دفاع رویایی- مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸- به این سادگی شکسته شود.
گل دوم نیز همینطور. علاء عباس یار مستقیم حسین کنعانی‌زادگان بود. او روی کرنر ارسالی امجد عطوان، از یارگیری مدافع مرکزی تیم ملی فرار کرد و جلوتر از محمد نادری به توپ ضربه زد. نتیجه‌اش دفع نصف و نیمه بیرانوند و ثبت گل دوم عراق بود. گلی که مثل آب سردی بود بر بدن داغ ما و آنهایی که اتفاق‌های بازی را دیدند و حسرت شکست را خوردند.
به گذشته برمی‌گردیم. همان زمانی که آقای فوتبال آسیا بودیم. درباره کی‌روش و عملکرد فنی‌اش بهتر است حرفی نزنیم چون او فوق‌العاده بود و مارک ویلموتس یک مربی معمولی. همیشه به رفتار کی‌روش خرده می‌گرفتیم اما وقتی کنار زمین بود، می‌دانستیم که یک مربی خوب را همراه‌مان داریم. بازیکنان تیم ملی برای او جان می‌دادند، نمونه‌اش عکسی زیبا که مقابل اسپانیا و از بالا گرفته شده. بازیکنان روی توپ خوابیده‌اند که داخل دروازه نرود. قریب به اتفاق آنها همین بازیکنانی هستند که مقابل بحرین و عراق هم در زمین بودند. به جز سعید عزت‌اللهی، علیرضا جهانبخش و البته مردی که روی نیمکت برای‌مان نعمت بود؛ کارلوس کی‌روش.
اگر به آرشیو نگاه کنید، قطعاً به این نکته پی‌ می‌برید که تیم ملی ایران همیشه در مرکز خط دفاع با مشکلات عدیده‌ای مواجه بوده. کی‌روش برای پوشش این نقطه ضعف، منافذ را با حضور هافبک‌هایی چون سعید عزت‌اللهی و البته صادر نکردن مجوز حمله به مدافعان کناری پوشش می‌داد. یادمان نمی‌رود که در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸، کمترین سیو را از بیرانوند دیدیم و بیشترین کلین‌شیت هم به نام او ثبت شد. اتفاقی نادر که نشان می‌داد دیوار دفاعی تیم ملی تا چه حد مستحکم است. درست برخلاف حالا که در ۴ بازی، سه گل دریافت کرده و تنها دو بار دروازه تیم ملی، آن‌هم مقابل کامبوج و هنگ‌کنگ بسته مانده است.
تیمی که بعد از برزیل، به عنوان دومین تیم راهی جام جهانی ۲۰۱۸ شد، کارش به اما و اگر کشیده و مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود. با توجه به نتایجی که به‌دست آمده، عراق اگر سه بازی دور برگشت را ببرد و مقابل ایران هم به تساوی برسد، تیم اول گروه می‌شود و آن وقت ما باید به فکر حضور در رده دوم جدول و بالاتر از بحرین باشیم. اتفاقی که امروز برای‌مان رقم خورده و شاید باعث شود حتی مارک ویلموتس برف تهران را نبیند و با شرایطی عجیب تیم ملی را ترک کند. تنها جمله‌ای که برای‌مان می‌ماند این است که چه بودیم و چه شدیم. از عرش به فرش رسیدیم و تنها امیدوار به اینکه تمام نتایج گروه به سود ما رقم بخورد و البته ۱۲ امتیاز از ۴ بازی آینده بگیریم.

امیر اسدی/ایران ورزشی

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *