دکتر حمید ذوالفقاری | فوقدکترای پزشکی روانتنی و عضو بنیاد ملی نخبگان
سایت بدون – اگر سریالی داشته باشیم به نام «آن چه پرسپولیس را نکشد، قویتر میکند»، یکی از بهترین و جذابترین قسمتهای آن، «ماجراهای صعود به فینال لیگ قهرمانان آسیا» به کارگردانی «یحیی گلمحمدی» خواهد شد. اما مگر در این مسیر چه اتفاقی افتاد که کار برای موفقیت پرسپولیس سخت و سختتر شد؟ بیایید این بار از منظر غیرفوتبالی به پرسپولیس و ماجراهای صعودش به فینال لیگقهرمانان آسیا نگاه کنیم. کاری به آمار مالکیت توپ و تعداد شوت نداشته باشیم و ببینیم از منظر روانشناسی چه درسهایی از پرسپولیس، مربی و بازیکنانش میتوان گرفت تا ما هم در زندگی تحصیلی، شغلی، خانوادگی و … مشکلات را یکی پس از دیگری تبدیل به شکلات کنیم و به فینال موفقیت راه یابیم.
«Sweet spot»، کاری که AFC با پرسپولیس کرد
در زبان انگلیسی اصطلاحی روانشناسانه داریم به نام «Sweet spot» که معادلی در فارسی ندارد اما دقیقا میشود همین رفتار AFC با پرسپولیس. معنای آن شبیه این عبارتهاست: «وارد کردن ضربه در درستترین زمان ممکن به طرف مقابل» یا «اقدام در حساسترین زمان ممکن». انتشار خبر محرومیت شش ماهه «عیسی آلکثیر» کمتر از ۳ ساعت مانده به شروع مهمترین بازی قارهکهن، یک «Sweet spot» است. انتشار این خبر میتوانست هر تیمی را که در جایگاه پرسپولیس بود؛ سرنگون و ناامید کند اما این اتفاق شوم رخ نداد. به عنوان یک روان شناس شهادت میدهم گاهی رنجشهای روانی بسیار سختتر از دردهای جسمانی است و البته تاثیرگذارتر. پرسپولیس در این بازی به ما آموخت«Sweet spot» که معنی فارسی درخوری ندارد، چگونه با خود باوری، امید و تابآوری و تبدیل چالش به فرصت، معنای درخوری پیدا میکند و علنا بی فایده میشود.
گلمحمدی یک روان شناس بالفطره است
نمیشود از موفقیت پرسپولیس در چند وقت اخیر حرف زد و از «یحیی گلمحمدی» نگفت. او پرسپولیس را در شرایطی تحویل گرفت که سایه برانکو و کالدرون بر سر او سنگینی میکرد؛ یحیی پرسپولیسی را روانه این دوره از مسابقات کرد که مهرههای با تجربه و تاثیرگذاری مثل بیرانوند، ترابی و علیپور را از دست داده بود. مدیریت هوشمندانه همه این رنجشهای روانی یک طرف، خبری که قبل از بازی منتشر شد یک طرف! پرسپولیس بعد از تحمل رنج آورترین خبری که کمتر کسی فکرش را هم نمیکرد، نشان داد هر گروهی برای موفقیت نیاز به یک رهبر و مدیر درست و حسابی دارد. پذیرش روانی همین نکته توسط بازیکنان و اعتمادی که به مربیشان داشتند، باعث شد بخش زیادی از انرژی تیم به جای صرف شدن در مسیرهای بیهوده مثل غصه خوردن، خشمگین شدن، اعتراض نسنجیده و … ، صرف غلبه بر مهمترین چالشهای پیش رو شود. انرژی روانی پرسپولیس به جای رفتارهای احساسی و بدون منطق، صرف تولید انگیزه و تبدیل رنجش به فرصت شد که این مهم، توسط «گلمحمدی» مدیریت شد. تیم پرسپولیس در دقیقه ۱۰۳ از نیمه اول وقتهای اضافه ۱۰ نفره میشود اما مربی که به بازیکنانش درس «تابآوری» داده، کوچکترین استرسی در رفتار و چهرهاش خودنمایی نمیکند. این مربی آمده تا به همه جوانان امروزی که با مشکلات زیادی در مسیر موفقیت دستوپنجه نرم میکنند، یک پیام روشن بدهد: «بذر خودباوری گروهی و امید، ریشههای درخت موفقیت است». بله، درست حدس زدید، یحیی یک روان شناس بالفطره است. او به شاگردانش یاد داده که بعد از هر شکست مثل بازی با الدحیل یا جام حذفی در برابر استقلال، دوباره روی پای خود بلند شوند.
از نقش ریشسفید تیم غافل شدید؟
خیلی بعید است که هواداری بعد از صعود به فینال لیگ قهرمانان آسیا به نقش سیدجلال حسینی در این اتفاق فکر کند. کاپیتانی که این روزها به نیمکت چسبیده و خبری از حضورش در زمین نیست اما اگر ادعا کنم که دلایل پیروزی تیمهای فوتبال بیشتر از داخل زمین در بیرون از آن رقم میخورد، حرف گزافی نیست. سیدجلال با این که روی نیمکت نشسته اما کوچکترین اعتراضی نمیکند و همین مسئله تیم را درگیر حاشیه نکرده است. دقت کردید که هیچ خبری از او در رسانهها نیست؟ آیا وقتی فلان بازیکن میبیند که ریش سفید تیم که اینقدر متعهد، باتعصب و فهیم است بنا به مصلحت روی نیمکت نشسته، به خودش اجازه میدهد به تصمیمات کادر فنی اعتراض کند؟ قطعا خیر. آموختن مهارت کار گروهی از منظر روان شناسی، چیزی است که از نان شب برای بسیاری از ما واجب تر است و توجهی به آن نداریم.
پرسپولیس مظهر روان شناسی مثبتنگر است
برخلاف نظر بعضی افراد که صعود پرسپولیس به این مرحله از مسابقات را شانسی میدانند، باید بگویم پرسپولیس در این روزها مظهر روان شناسی مثبتنگر شده است؛ این تیم هم اکنون سمبل تابآوری و واقعیتنگری برای رسیدن به خوشبختی و دستیابی به موفقیت است. میخواهم با چند مثال، کمی شفافتر با شما در این باره صحبت کنم. پرسپولیس در این دوره از مسابقات به ما آموخت میتوانیم برای رسیدن به دستاوردهای ماندگار در تاریخ، از قدرتهای روانی کمک بگیریم. انگیزه و امید همان چیزی است که باعث می شود «وحید امیری» در دقیقه ۱۲۰ بازی به سمت توپ استارت بزند. پرسپولیس به ما آموخت میتوانیم حامد لک باشیم و با فراموش کردن روزهای سخت و پرحاشیه گذشته، سد غیرقابل نفوذی در برابر حرفهای ناامید کننده دیگران باشیم که مثل توپها به سمت دروازه ذهنمان پرتاب میشوند. پرسپولیس به ما آموخت مثل کنعانیزادگان به نامهای بزرگی که قبل از ما در یک موقعیت کاری یا … بوده اند، فکر نکنیم و خودمان تبدیل به یک ستون شویم. فرصت نیست وگرنه به شما میگفتم که تکتک بازیکنان پرسپولیس، چه درسهایی برای ما دارند البته از یک منظر بد هم نیست! چقدر خوب میشود خودتان کمی فکر کنید و ببینید از آنها، چه درسهایی میتوان آموخت. پیشنهاد من این است که از مهدی عبدی شروع کنید
. مدیریت استرس به شیوه «علی شجاعی» پنالتی بسیار حساسی به «علی شجاعی» جوان رسید. میدانید که تمام تلاش النصریها این بود که ضربه پنالتی شجاعی مهار و کار به تساوی کشیده شود و ضربات پنالتی ادامه پیدا کند. قطعا شجاعی هم در آن لحظه به این مسئله فکر کرده است. این را هم بگویم که بیشترین فشار در ضربات پنالتی در این بازی روی دو نفر بود. کنعانیزادگان که پنالتی اول را زد و بیشتر از او، علی شجاعی که موفقیتش به پیروزی تیم ختم می شد و شکستش، همه زحمات لک را برهدر میداد اما او در این شرایط به بهترین شیوه ممکن، استرسش را مدیریت کرد. شمار زیادی از تحقیقات روانشناسی نشان داده است، تنفس عمیق و آرام نه تنها به کاهش استرس میانجامد بلکه به ما کمک میکند تا بهتر فکر کنیم. کاری که دقیقا شجاعی قبل از زدن ضربهاش انجام داد. علی شجاعی بدون استرس و در کمال خونسردی پشت توپ ایستاد و با ضربهای محکم توپ را خلاف جهت سنگربان النصر با تمام قدرت کوبید تا فینالیست شدن پرسپولیسیها مسجل شود. در لحظاتی که او پشت توپ ایستاده بود، به نظر میرسید برای ناامیدی هیچ جایگاهی در ذهنش باز نکرده و فقط منتظر بود تا سبک خاص خوشحالیاش را اجرا کند. به نظر من، تمام چیزی که باعث شد او در این پنالتی حساس موفق شود، کنترل استرس بود که مدیریت نکردن آن برای خودش و تیم، مشکلات زیادی را ایجاد میکرد.