ماجرای شکایت اینترنتی شهیار قنبری از اشکان خطیبی /برای شعر تازه، اجازه بی اجازه

سایت بدون – بعد از شکایت اردلان سرفراز ترانه‌سرای نام‌آشنا از رضا صادقی، سینا سرلک و علی لهراسبی و دادگاهی کردن‌شان و ‏اعلام نارضایتی و شکایت خانواده معینی کرمانشاهی از سالار عقیلی، معتمدی و فرزاد فرزین که بی‌اجازه ترانه‌های زنده‌یاد معینی ‏را اجرا کرده‌اند؛ دیروز شنیده شد که این بار شهیار قنبری از یکی از خوانندگانی که ترانه‌های او را داخل ایران اجرا کرده‌اند، ‏شکایت خواهد کرد.
ماجرا چیست؟
شهیار قنبری در پستی اینستاگرامی اشکان خطیبی را به دلیل اجرای بی‌مجوز یکی از ترانه‌هایش تهدید به شکایت و ‏پیگیری قضائی موضوع سرقت ادبی کرد. این اتفاق زمانی رخ داد که اشکان خطیبی قطعه حرف (اگه سبزم، اگه جنگل) شهیار ‏قنبری را اجرا و در اینستاگرامش آن را به همسرش تقدیم کرد که بلافاصله بعد از آن شهیار قنبری او را تهدید به شکایت و ‏پیگیری ماجرا کرد. جالب این‌که دقایقی پس از این جدال کامنتی، پست اشکان خطیبی حذف شد.
جنگ آن‌سوی مرزها
این اول باری نیست که ماجرایی از این نوع پیش می‌آید. هنوز زیاد از آن روزهایی دور نشده‌ایم که مخاطبان رسانه‌ها با دیدن نام ‏یکی از ترانه‌سرایان خارج‌نشین در تیتر اغلب خبرگزاری‌های رسمی کشور شگفت‌زده شدند. آن بار قهرمان داستان اردلان سرفراز که ترانه‌سرای نامدار خارج‌نشین بود از سه خواننده داخلی اسم‌ورسم‌دار به اتهام سرقت ادبی شکایت کرده بود. در آن پرونده ‏البته درنهایت دادگاه بدواً رأی به دو‌سال حبس تعزیری رضا صادقی، سینا سرلک و علی لهراسبی داد. اتفاقی باورنکردنی در قبال ‏خوانندگان محبوب و رسمی این دیار که نشان می‌داد با این‌که هنوز کپی‌رایت در ایران به رسمیت شناخته نشده، اما حتی در چنین ‏شرایطی هم می‌توان احقاق حق کرد و البته مهمتر از آن این‌که حتی یک شاکی خارج‌نشین هم می‌تواند حکم برای سه ‏خواننده نامدار بگیرد. ‏
حمله ‏
این‌بار اما همه‌چیز این‌قدر ناگهانی برگزار نشد و شهیار قنبری آغاز جنگ را با چند پست آتشین رسانه‌ای کرد. این ترانه‌سرای ‏قدرتمند که نامش مترادف است با دوران طلایی موسیقی پاپ ایران، با اشاره به این‌که «این ترانه‌ها کاپی‌رایت دارند و نمی‌توان ‏بی‌اجازه اجرا کرد» به اشکان خطیبی تاخت: «برادر اشکان، شوخ‌چشمی هم اندازه دارد. این‌جا که دارید خلاف می‌کنید، شاهراه ‏جهانی اینترنت است و حساب و کتاب دارد. پیش از این‌هم بی‌اجازه به بدترین شکل کودکانه‌ مرا در اینستاگرام و صفحه‌های دیگر ‏گذاشته‌اید. گزارش‌تان می‌کنم، هر جا که بی‌اجازه کارهای مرا خراب کنید، همین‌کار را خواهم کرد. چرا از برادران تصنیف‌ساز ‏مجوزدار نمی‌خوانید؟ به من چه‌کار دارید؟ من قدغن‌ام در زادگاهم. قدغن‌ام تا شما بخوانید؟»  ‏
در صفحه اشکان خطیبی نشانی از پست‌های مربوط به این ماجرا وجود ندارد. اما از توییت‌های منتشر شده پیداست که در ادامه ‏ظاهرا اشکان خطیبی گفته که «از زن فرهاد اجازه اجرای کودکانه را گرفته بوده»؛ که شهیار قنبری هم در متنی طولانی که ‏معنایش این می‌شود که «بیوه فرهاد صاحب صدای فرهاد است نه صاحب اثر! خاک بر سر هنرمندی که نمی‌داند یک خواننده ‏نمی‌تواند اجازه اجرای اثری را که صاحبش آهنگساز و ترانه سراست، یعنی در مورد خاص کودکانه، اسفندیار منفردزاده و شهیار ‏قنبری، به دیگری بدهد» از خجالت اشکان خطیبی درآمد.
ضدحمله
اشکان خطیبی البته تاکنون جواب شهیار قنبری را نداده. خیلی‌ها معتقدند که تا همین‌جای ماجرا هم همه‌چیز به نفع اشکان تمام شده ‏و او که در سال‌های اخیر نشان داده علاقه بی‌حدوحصری به مطرح شدن به‌عنوان خواننده نیز دارد، برنده اصلی این ماجراست. ‏این نوع نگاه به قضیه در فضای مجازی نیز وجود دارد. درواقع کاربران فضای مجازی برخلاف گمانی که وجود داشت، چندان از ‏شهیار قنبری- و البته از اشکان خطیبی- حمایت نکردند. البته قنبری حامیانی هم داشت، مثل کاربری که نوشته بود: «دم ‏عالی‌جناب گرم با این حرکتش، جلوی این تازه به دوران رسیده‌ها را بیشتر بگیرید که شما در موضع قدرت هستید»، اما در کل جو غالب علیه شهیار قنبری بود. کاربری نوشت: «اینا هم رد ‏دادن. بابا یارو برا تولد زنش سی ثانیه از یه ترانه معروف رو‌ خونده. مگه رفته کنسرت داده پول گرفته با ترانه تو؟ ضمن این‌که از ‏تولید ترانه هم بیشتر از سی‌سال گذشته مشمول کپی‌رایت نیست.»‏‎ ‎‏ کاربر دیگری هم نوشته بود: «آخه این نیومده سی‌دی بده بیرون ‏که. این همه آدم که نوازنده هستن، از آهنگ‌های بقیه شروع کردن. این همه ویدیو میسازن همه اجازه می‌گیرن؟ بابا سوءاستفاده که ‏نکردن از کاراش.» بعضی‌ها البته نگاهشان تندتر بود: «عجب! به‌نظر میاد یه حالتِ روانی‌طوری نشسته تو اینستا ببینه کی ‏ترانه‌هاشو می‌خونه یقه‌شونو بگیره.»

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مار از پونه بدش میاد، دم لونه اش سبز می‌شه»

سایت بدون – ضرب‌المثل «مار از پونه بدش می‌آید، دم لانه‌اش سبز می‌شود» یکی از …

یک دیدگاه

  1. این امثال خطیبی ها جلوه و نمادی از جامعه زنگ زده ایرانیست که از دست همین خطیبیها به این شکل و روز در امده دروغها و فریبها اینها همکاران و یا همان بالا اورندگان دولتمردان تزویر و مکار هستند . آقای شهیار قنبری حرفهای زیادی دارند درود به روح بزرگ و ترانه های بی وصفشان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *