مروری بر دفتر‌ شعر تازه نرگس میریه / دود ارث درختان نیست



سایت بدون- شعری سزاوار است که هم بتواند مخاطب را به هم‌قدمیِ خود ناگزیر کند و هم خود در هم‌قدمی مخاطب سیر کند. یکی از بلایای شعر، فروتر دیدن مخاطب از جانب شاعران است؛ وجهی غلط که هیچ جز بدسرنوشتی برای شعر رقم نخواهد زد. شاعر این بخت را دارد که به تدارک شیوه‌ها و شگردهای هنری، از چشم‌اندازی بنویسد که فقط به او متعلق است و یا مخاطب در آن با شاعر شریک است اما نمی‌تواند به شرحی بنویسد که ماندگار باشد و از حیث اجرا و معنا لذت‌بخش تلقی شود.
«حواسم حلزونی می‌شود» دست‌کار «نرگس میریه» است. مجموعه‌ای که ۳۹ اثر از او را دربرگرفته است و در اغلب شعرها با مؤلفی مواجهیم که ساده می‌نویسد اما به منزلت مؤثر شعر معتقد است. غلبه‌ زن‌بودگی در متن مشهود است و روایات شاعر از همه‌ ابتلائات و اتفاقات، لحن زنانه‌ای دارد که همین لحن هم فارغ از کلیشه‌های نوشتاری مرسوم است. «میریه» به این «از چشمِ خود نوشتن» تأکید دارد و دلیل آن را می‌توان در سطرهایی جست‌وجو کرد که بیشترین شباهت را به زادبوم زیستی و زادگاه فکری او دارد:
«ومن شبیه‌ترین خودم بودم/ در مرزهایی از تن/ و تن‌هایی از خویش…»
«دود ارث درختان نیست/ وقتی کوچه برای دستانت خاک شد/ بچه‌های این توپ‌بازی/ آب می‌خواهند/ چشم می‌خواهند/ و جنوب/ که داستان ایران شد…»
«جاده‌ها در تلاطم یکی‌شدن/ ان‌یکاد می‌خوانند/ از ستون شهرم حرف می‌زنم/ از گنبدهایی که سوگند خورده‌اند و سر می‌کشم/ سلام‌های ناکرده را/ وقتی شیشه‌های تنت/ اعوذبالله جان می‌دهند…»
شاعر این مجموعه اگرچه از فرصت‌های تجربی مطلوبی برخوردار است اما در حوزه‌ زبان شعر هنوز به آنچه فردیت زبانی نام دارد دست پیدا نکرده است و نوعی درآمیختگی زبانی که شاید ملغمه‌ای از مطالعات به زعم خود مطلوب و مؤانسات ادبی باشد در دفتر «حواسم حلزونی می‌شود» به چشم می‌خورد که می‌توان تصحیح آن و تثبیت آن را در دفترهای بعدی او رصد کرد. میریه همچون بسیاری دیگر از شاعران جنوب بیشتر از هر چیز به «جنگ» پرداخته است و جهان زنانه‌ شعر او به واسطه‌ سلطه‌ بی‌رحمانه‌ ترس و تباهی؛ سرشار از واژه‌هایی هم چون «سرباز»، «پوتین»، «چریک»، «مرگ»، «جنازه»، «شبیخون»، «دشمن»، «خون»، «ژنرال»، «شمشیر»، «تیر» و… است. شخصیت‌‌های شکل‌گرفته در بازآفرینی جنگ و مصایب آن بنا به آدرس‌هایی که از رفتار و گفتار آنها صادر می‌شود؛ بی‌هیچ تردیدی از ضمیر آگاه شاعر متولد شده‌اند که شبیه خود او و هم‌عصران او در روزگار جنگ بوده‌اند.
«حواسم حلزونی می‌شود» به همت نشر هشت منتشر شده است که با شعار «جهان، به قرائت تازه‌ای نیاز دارد» اقدام به انتشار دفاتری از نسل امروز شعر کرده که با استقبال و اقبال مخاطبان شعر مواجه شده است.

ارمغان بهداروند/شاعر

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *