سایت بدون – مرز باریک و حساس حساسیت و غیرت اجتماعی و خوانش ناصحیح از اعتقادات و باورها، متاسفانه گاهی خروجی زشت و رعبآوری چون سعید حنایی، مشهور به قاتل عنکبوتی زنان خیابانی دارد. منتها اشکال کار آنجاست که فارغ از اطلاعرسانی و هشدار رسانهای در زمان وقوع جرایم، با تولید فیلمی سینمایی به این کژفهمی و تعصب کور و قانون سرخود، دامن زده شود و ارزشهای ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر به شکل نرم و درست و انسانیاش را زیر سوال برد و تردید و شکافهایی را درباره دلنگرانی مومنان و انسانهای آزاده و دیندار و اخلاقمدار بهوجود آورد.فیلم عنکبوت همین کار را میکند و تصمیم سعید برای پاکسازی جامعه از فساد، ضمن تکرار مکررات آنچه در واقعیت گذشت، نشانههای بد و نادرستی هم میدهد و قصدش از روایت سینمایی یک نمونه خاص، قابل تعمیم به نمونههای بیشتری در فرامتن بهنظر میرسد. انگار با جهان تیره و تاریک و ناامنی روبهرو هستیم که آدمهای سرخودی چون سعید بهصورت پرشمار به هر بهانه و با هر نیتی، ترکتازی میکنند.
در چنین جهانی نه خبری از سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی است و نه نشانی از جایگاه ارزشمند خانواده و کرامت زن و در فقدان معروفها، منکرها و هرچه زشتی و ناپسندی است بیداد میکند. تعریف افراطی از دینباور و معتقد بودن، در شخصیتی کژاندیش چون سعید بروز میکند که نشانهای از همسر و پدری مومن و مهربان و درستاندیش ایرانی و مسلمان ندارد و شک و تردید و بدبینی او درباره همسرش به قاطعیت و یقینی درباره پاکسازی سرخود جامعه تبدیل میشود.
در اینجا حتی مقام و جایگاه والای مادر هم از قصد و غرض مصون نمیماند. چه مادر سعید که با وراجیهای مدامش همچون «چرا حواست جمع دور و ورت نیست؟» به عنصری تحریکآمیز برای اعمال جنایتکارانه پسرش تبدیل میشود و چه حتی آن تعمیرکار موتورسیکلت که افکار جنونآمیزش درباره قتل حاجخانم (مادرش) ــ استفاده از عنوان حاجخانم باتوجه به بار مذهبیاش، مصداق دیگری از تخریب باورها و دینستیزی فیلم است ــ با تصادف منجر به مرگ مادر تعبیر میشود. ضمن اینکه نمایش آن تعداد زن خیابانی بهعنوان قربانی قاتل هم بیش از هشدار و آسیبشناسی اجتماعی، سیاهی جامعه را بیشتر جلوه میدهد و انگار برای رفع و رجوع بحثهای معیشتی و اقتصادی زنان و گذران زندگی، چارهای جز تنفروشی و کاسبی جنسی نیست. القای این ذهنیت، بیاحترامی به انبوه زنان و مادرانی است که با وجود دشواریهای معیشتی و مالی، حلالترین دستمزدها را به خانه میبرند. اگرچه در فیلم عنکبوت بهظاهر سعی میشود نیت و اراده سعید از مسیر درست غیرت اجتماعی آدمهای مصلح، تفکیک شود و در صحبت مامور پلیس، قاضی و حتی قربانی اول اشارههایی به ماموربازی او میشود، اما مجموع و روند کلی و شخصیتپردازی قاتل، نشانی دیگری میدهد و
تر و خشک را با هم میسوزاند و نیش و کنایههایش حتی خیرخواهان و مصلحان مومن و درستاندیش را هم بینصیب نمیگذارد. مضاف بر اینها فیلم، فرم و لحن ویژهای ندارد و با وجود برخی تغییرات دراماتیک نسبت به واقعیت، چیزی فراتر از جریان رسانهای پیرامون این قتلها نیست. درحالیکه میشد از همان تصور قاتل مبنیبر نزول باران بعد از مدتی خشکسالی بهدلیل توجه خدا به پاکسازی جامعه بهره مناسبی برد و از عنصر آب در روایت قصه استفاده کرد اما اینجا این توجه صرفا در حد دو سکانس فیلم است که آن هم مستقیم از واقعیت و مستند «و عنکبوت آمد» میآید.
امید رحمانی – جامجم