سایت بدون – شاید برایتان مهم نباشد اما این یکی از کتابهایی است که مورد توجه باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا، قرار گرفته و او خواندنش را به دیگران توصیه کرده است. «اشباح چینی سانفرانسیسکو» از ۵ بخش به هم پیوسته تشکیل شده است که بیشتر شبیه داستانهای کوتاهاند و موضوعاتی مانند جنسیت، قومیت و تاثیر آنها بر زندگی زنان را مطرح میکند. این کتاب که نخستینبار در ۱۹۷۶ به چاپ رسیده اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات معاصر دنیا محسوب میشود. سبک خاص «اشباح چینی سانفرانسیسکو» به خاطر تلفیق افسانههای سنتی چینی با اتوبیوگرافینویسی مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. کینگستون با این تلفیق کوشیده مخاطب خود را با زمینههای فرهنگی، خانوادگی و شخصی خویش آشنا کند تا به واسطه این آشنایی مخاطب از موقعیت او به عنوان یک زن چینیتبار آمریکایی مطلع شود.
مکسین هونگ کینگستون نویسنده آمریکایی چینیتبار در شاهکارش اشباح چینی در سانفرانسیسکو فرم کاملاً جدیدی را ابداع کرده است. معجون باشکوهی از اتوبیوگرای و اسطورهشناسی، دنیای بیرون و دنیای درون، خشم و کینهتوزی و خویشتنداری و مدارا آفریده است. این کتاب که اولین بار در ۱۹۷۶ به چاپ رسیده اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات معاصر دنیا محسوب میشود. بهخاطر نمایش نوآورانه و بدیع هویت فرهنگی طبقات مختلف اجتماعی نظیر مهاجرین، زنان، چینیها و آمریکاییها. شاید به همین دلیل باشد که دو تن از رؤسای جمهور آمریکا یعنی بیل کلینتون و باراک اوباما از ستایشگران پروپاقرص این کتاب محسوب میشوند. باراک اوباما درباره این کتاب میگوید که این کتاب باعث شده به آلام و دردهای فرهنگهای مختلف آمریکا پیببرد…
کینگستون بهعنوان یک زن در دو دنیای کاملاً متفاوت و متضادی سیر میکند: در کالیفرنیا که والدینش قبل از تولدش به آنجا مهاجرت کردهاند و در چین که همیشه عنصر جدایی ناپذیر قصههای مادرش بوده. زنان جنگجوی خشن و حیلهگر قصههای مادرش به طرز غیرمتعارفی با واقعیت ظلم و ستم نسبت به قشر زنان چینی به ستیز و مبارزه برخاستهاند. هویت واقعی کینگستون در لابهلای شکافهای این داستانها بهوضوح قابل مشاهده است و او این شکافها را با داستانهای خودش پر میکند. کینگستون این جنگجوی کلمات، افسانهها و خاطرات گوناگون را در قالب یک کل منسجم و یکپارچه درمیآورد. بدینترتیب او موفق میشود درک تازهای از گذشته خانواده و حال حاضر خویش بدست آورد.
***
ژانر یا سبک خاص اشباح چینی سانفرانسیسکو بهخاطر تلفیق افسانههای سنتی
چینی با اتوبیوگرافینویسی مورد توجه منتقدین قرار گرفته است. کینگستون با
این تلفیق میکوشد مخاطب خود را با ز مینههای فرهنگی، خانوادگی و شخصی
خویش آشنا سازد تا بهواسطه این آشنایی مخاطب از موقعیت او بهعنوان یک زن
چینی تبار آمریکایی مطلع شود.
فریدمن منتقد معروف این اتوبیوگرافی را از
زاویه موضوع زن و اقلیتهای نژادی مورد بررسی قرار داده و تلفیق پیچیده
ژانر و زاویه دید کینگستون را چنین شرح میدهد: زنان و اقلیتهای قومی –
فرهنگی غالباً از این امتیاز که خود را متعلق به جنس یا گروه نژادی خاصی
ببینند، محرومند. کینگستون این کتاب را با استفاده از سبک داستانگویی چینی
و جایگاهش بهعنوان یک زن آمریکایی چینیتبار ترسیم نموده.