مونا نمر کیست و چرا به مادر تیم لیورپول می گویند

سایت بدون -ورگن کلوپ همان اول کار زنی که قرار بود همه چیز را در زندگی بازیکنانش تغییر دهد، به آنها معرفی نکرد. او در سال ۲۰۱۶ در اردوی پیش فصل در کالیفرنیا به تیم ملحق شد و مربی آلمانی صبر کرد تا ببیند اقداماتش می‌تواند مهم‌تر از حرف‌هایش دل بازیکنان را برباید. کلوپ گفت: «معمولاً بازیکنان در پیش فصل هر چه می‌توانند می‌خورند با تمام سرعت.» می‌خواست آرام باشند نه اینکه فقط بیایند و بخورند و بروند.
بعد از چند روز، کلوپ تفاوت را احساس کرد. بازیکنان که از تمرین‌های طاقت فرسای او به تنگ آمده بودند، سر میزهایشان معطل می‌کردند و سر میز سالاد برای انتخاب دچار مشکل شده بودند: «مانده بودند بیشتر بخورند و به این کار عشق می‌ورزیدند».
یک روز در رستوران ایستاد و دو عضو جدید را معرفی کرد. اولی آندریاس کورنمایر مربی بدنساز سابق بایرن مونیخ که کار آسانی بود. معرفی دومی رمزآلود بود. مونا نمر هم از بایرن آمده بود و قرار بود مسئول تغذیه تیم باشد. این انتصاب‌ها ترسناک است چون بازیکنان کمتر با آن کنار می‌آیند. اگر کلوپ دقیقاً گفته بود نمر را برای چه آورده، شاید بازیکنان موضع می‌گرفتند. قرار بود رژیم غذایی شخصی متناسب با ویژگی‌های فردی بازیکنان، فرهنگ بومی‌شان و حتی پست‌شان در زمین تعیین شود در چهار وعده غذایی روزانه. نیازی نبود همه چیز را توضیح بدهند. چند روز بعد کلوپ شاهد تغییر بود، بازیکنان چاقو و چنگالشان را کنار می‌گذاشتند و به نمر خیره می‌شدند. او کار خودش را کرده بود. شش ماه بعد نمر یکی از بهترین خریدهای تابستانی کلوپ تلقی می‌شد که در همان فصل اول نقش مهمی برایش در سومی لیورپول قائل شدند. باشگاه‌ها معمولاً از مشاور تغذیه آن هم به صورت پاره وقت استفاده می‌کنند اما نمر که نخستین مسئول تغذیه تمام وقت لیورپول است و به قول آدام لالانا برای بعضی‌ها مثل مادر شده، برای بازی‌های خانگی و خارج از خانه برنامه مخصوص دارد که با توجه به شرایط آب و هوایی مقصد متغیر است. در ایام قرنطینه، نمر با بازیکنان در تماس بود تا رژیم غذایی‌شان را حفظ کنند، او از طریق واتس‌اپ برای بازیکنان لیورپول نسخه می‌پیچید! حالا که لیورپول بعد از ۳۰ سال به عنوان قهرمانی رسیده، نمر با فروتنی صحبت می‌کند: «من فقط یک چرخ دنده کوچک در این ماشین بزرگ هستم. همه بخش‌ها، پزشکی، مربیگری، روانشناسی و علوم ورزشی کار خود را خوب انجام داده‌اند.»
نمر همان اول که به لیورپول آمده بود، به بوستون پرواز کرد تا جان هنری و تام ورنر مالکان باشگاه را ببیند. دلسوزی زیادی نسبت به کارش دارد و شاید راز موفقیتش همین باشد. بعضی‌ها مثل سیمون مینیوله و جیمز میلنر بیشتر از او سؤال می‌کردند و می‌خواستند بیشتر بیاموزند و نمر خوشحال می‌شد وقتی با علاقه بازیکنان مواجه می‌شد.
نمر ۳۶ ساله اصلاً نمی‌خواست وارد ورزش شود، ورودش تقریباً تصادفی بود بعد از آنکه در کشورش، آلمان تغذیه خواند: «خیلی چیزها را به صورت نظری خواندم اما در عمل کم داشتم. بنابراین یک دوره سرآشپزی گذراندم.» وقتی فرصت کار با تیم جوانان آلمان پیش آمد، آن را غنیمت شمرد: «اول خیلی کلی حرف می‌زدم، مثلاً اینکه وقتی به نیجریه رفتید، دچار مسمومیت غذایی نشوید. بعد بیشتر و بیشتر وارد موضوع ورزش شدم، مطالعه کردم، کار کردم و در یک دوره دیگر در تغذیه ورزشی شرکت کردم.»
آنقدر کارش گرفت که برای رفتن به بایرن شایستگی لازم را به دست آورد. سه سال در بزرگترین باشگاه آلمان با پپ گواردیولا کار کرد تا اینکه اوایل سال ۲۰۱۶ به کلوپ توصیه شد. در دورتموند با هم دیدار کردند و با توجه به اینکه بایرن دوران گذار از پپ به کارلو آنچلوتی را سپری می‌کرد، برای لیورپول فرصت قاپیدن او فراهم شد.
آنچه برای رفتن به لیورپول مجابش کرد، تنها علاقه وافر کلوپ نبود بلکه میل شدید مالکان باشگاه هم بود: «چشم‌انداز فوق‌العاده‌ای داشتند. ذهن باز آنها به همراه یورگن باعث شد به تغذیه اهمیت زیادی بدهند و به من فرصت دادند. همه اینطور نیستند.»
به نمر آزادی کامل دادند با این وجود او تغییرات اساسی در ملوود یا آنفیلد ایجاد نکرد. یک ایستگاه آبمیوه تازه، جایی برای تنقلات و خشکبار و میز سالاد معروفش. یک آشپزخانه در رختکن تعبیه شد و بازیکنان بلافاصله بعد از مسابقه به آن می‌رفتند و سوختگیری می‌کردند.
نمر وقتی لازم باشد برای تهیه بهترین مواد اولیه سفر می‌کند. ماهی را از اسکاتلند، گوشت گوزن را از نورفولک و گوشت طبیعی گوسفند و گاو از چستر: «مهم است که حیوانات زندگی خوبی داشته باشند تا گوشت خوبی داشته باشند.» یکی از اولین کارهایش رفتن به لندن بود تا یک نانوایی خوب پیدا کند. از غذاهای آماده پرهیز می‌کند و حتی سس را خودش درست می‌کند. دقتش به جزئیات تا جایی است که روغن پختن غذا را انتخاب می‌کند، به جای نمک‌های فراوری شده از نمک دریا استفاده می‌کند: «می‌خواهیم بیشترین اثر ممکن را داشته باشیم، چیزی که در غذا منطقی و مفید باشد.»
بعضی چیزها برایش خط قرمز هستند مانند سرخ کردن زیاد اما یک نکته کلیدی در کارش این است که هیچ چیز به طور کامل ممنوع نیست: «می‌توانیم دسر شکلاتی داشته باشیم اما در عوض می‌توانیم برنج یا شیربادام به اضافه کمی کاکائوی باکیفیت و شهد به جای شکر استفاده کنیم بعد یک محصول کاملاً متفاوت خواهید داشت.»
تأکید او روی تنوع و در دسترس بودن است: «لازم نیست برای صبحانه سیب و کشمش طلایی و جو دوسر توصیه کنیم وقتی امکان دسترسی‌اش آسان نیست.» رستوران باشگاه مثل یک سوپرمارکت شده که بازیکنان می‌توانند انتخاب کنند و نمر اطمینان دارد هیچ انتخابی بد نیست.
ابداع مهم دیگر لیورپول این است که برای هر بازیکن غذای خاصی طبخ می‌شود. کلوپ می‌گوید: «ما همه مثل هم نیستیم بنابراین دلیلی ندارد همه مثل هم بخوریم.»
نمر که برای تیم توصیه‌هایی کلی دارد، با توجه به میزان چربی بازیکنان، متابولیسم و چیزهای دیگر توصیه‌های خاص می‌کند: «اینکه شما کجا بازی می‌کنید، میزان متفاوتی از انرژی لازم دارید. دروازه‌بان‌ها به اندازه هافبک‌ها نمی‌دوند یا برزیلی‌ها در صبحانه مثل انگلیسی‌ها نیستند. بعضی از بازیکنان به پروتئین بیشتری میل دارند و برخی مواد معدنی زیادی می‌طلبند.»
نمر برنامه‌اش را با توجه به زمان فصل و حتی تعداد بازی‌ها در یک دوره زمانی تغییر می‌دهد. در ارتباط دائم با کلوپ، دکترهای باشگاه، فیزیوتراپ‌ها، مربی‌های بدنسازی و حتی روانشناس‌ها است. بازیکنان مصدوم توصیه‌های متفاوتی دریافت می‌کنند نسبت به آنها که تازه بهبود یافته‌اند یا آنها که مدتی دور از تیم بوده‌اند.
نمر عادت‌ها را تغییر داده. لالانا، جیمز میلنر و جوردن هندرسون بین دو نیمه به جای قوطی‌های آبمیوه از آب سیب کافئین‌دار استفاده می‌کنند. پاستا با سس دست ساز بعد از بازی‌ها موجود است. نمر با تیم سفر می‌کند تا از امکانات هتل‌ها برای انطباق با خواسته‌هایش مطمئن شود، با دستور او در اتوبوس غذا سرو می‌شود.
غذاهای او آنقدر محبوبیت پیدا کرده که دیگر لازم نیست کلوپ بازیکنان را مجبور به ماندن برای خوردن چهار وعده غذایی کند. حتی بازیکنان برای پختن غذا در خانه از او دستور می‌گیرند. بازیکنان شاید متوجه نباشند اما خودشان آشنایی خوبی با علم تغذیه پیدا کرده‌اند. کلوپ می‌گوید: «ما به انتهای خط نرسیده‌ایم اما در مسیر درست هستیم و فکر می‌کنم بهترین دپارتمان تغذیه جهان را داریم.»
منبع: نیویورک تایمز/ترجمه: سید علی بلندنظر

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آخ نگفتن»

سایت بدون – آخ کمترین واکنش انسان به درد و رنج است آخ گفتن خیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *