ساوت گیت آنقدر نگران عملکرد ضعیف گریلیش در فاز دفاعی بود که بعد از دو بازی دوستانه پیش از یورو با او درباره این موضوع صحبت کرد. وقتی یک بازیکن آنقدر منظم بازی نمیکند که ساوتگیت او را کنار میگذارد، آیا خواهد توانست انتظارات گواردیولا را برآورده کند؟
جاناتان ویلسن
سایت بدون – ماه نوامبر سال گذشته، بعد از آنکه بلژیکیها انگلیس را در لیگ ملتهای اروپا ۲ بر صفر شکست دادند، پپ گواردیولا پیامی به کوین دبروین داد تا از او بپرسد که نظرش درباره جک گریلیش چیست؟ جواب دبروین خیلی واضح بود و او گفت که گریلیش از آن بازیکنانی است که سیتی باید بخرد. آن زمان، به نظر میرسد که منچستریونایتد اصلیترین مشتری گریلیش است اما ۹ ماه بعد این سیتی است که این بازیکن انگلیسی را به چنگ آورد البته در ازای رقم نجومی: ۱۰۰ میلیون پوند.
اگرچه ممکن است که تا چند هفته دیگر این رکورد با جابهجایی هری کین از تاتنهام به منچسترسیتی شکسته شود اما فعلاً گریلیش گرانترین خرید تاریخ لیگ برتر انگلیس است. در واقع وقتی بدانید که او بازیکنی است که ماه سپتامبر ۲۶ ساله میشود، هرگز در لیگ قهرمانان بازی نکرده، تنها سه بازی ملی دارد و کل بازیهایش در لیگ برتر انگلیس هم به ۱۰۰ مورد نمیرسد، این رقمی که برای خریدش از استونویلا پرداخت شد خیلی بالا به نظر میرسد.
گریلیش اما با ورودش چیزی به منسیتی میدهد که در میان بازیکنان فعلی این تیم کمتر دیده میشود و آن قابلیت حرکات انفجاری که بازیکن روبهرویش را غافلگیر میکند. او فصل گذشته ۶ گل زد و ۱۰ پاس گل داد. فقط هری کین و برونو فرناندز از منچستریونایتد، در فصل اخیر لیگ برتر انگلیس آمار پاس گل بیشتری نسبت به گریلیش داشتند. علاوه بر این در مقایسه با سایر بازیکنان، گریلیش نسبت به زمانی که در زمین بازی حضور داشت، موقعیتهای بیشتری برای شوتزنی ایجاد کرد. فصل پیش تنها کسی که در جریان عادی بازی پاسهای منجر به شوتش بیشتر از گریلیش بود، برونو فرناندز بود. هیچ مهاجمی هم به اندازه گریلیش در فصل گذشته حرکات پا به توپ به سمت دروازه رقبا نداشت (از نظر بعد مسافت پیموده شده با توپ). یک مورد دیگر اما درباره گریلیش وجود دارد که شاید دست نیافتنیتر باشد و آن هاله خودباوری شیطنتآمیز است به این معنا که وقتی او صاحب توپ میشود، یک جور توقع به وجود میآید که دست به کاری بزند که سایر بازیکنان نمیتوانند. این البته در حکم یک شمشیر دو لبه است. وجود عنصر هرج و مرج ممکن است به نفع هر تیمی باشد. سیتی به طور مرتب خودش را مقابل تیمهایی میبیند که پرتعداد دفاع میکند و یکی با تکنیک گریلیش برای دریبلزنی در فضایهای فشرده باید بتواند فضای حرکت را در جایی که به نظر نمیرسد اصلاً امکان نفوذ وجود داشته باشد را فراهم کند. هدف این نیست که بگوییم کیفیت بازی گریلیش در حد لیونل مسی است یا حتی فکر کنیم که شاید او به اندازه اعجوبه آرژانتینی میتواند کاربرد یک خطشکن را داشته باشد.
با فاکتور غیر پیشبینی بودن اما ناگزیر همیشه یک جور تردید هم وجود دارد. پپ گواردیولا مربیای است که کنترل توپ را به هر چیزی ترجیح میدهد و گرایش به اجرای بازی قابل پیشبینی از سوی بازیکنانش دارد. شیوه معمول او برای شکست خطوط دفاعی پرتعداد بازیکنان حریف، رد و بدل کردن پاسهای تکضرب سریع است و این کاری است که گریلیش در استونویلا به انجامش عادت ندارد. برقراری تعادل میان دریبلزنی و حرکات پا به توپ، یکی از دو فاکتور اصلی است که تعیین خواهد کرد آیا گریلیش میتواند یک خرید موفقیتآمیز برای منچسترسیتی محسوب شود یا نه. این تنش میتواند همان جرقهای باشد که سیتی را به لیگ قهرمانان برساند اما هر تنشی همیشه یک ریسک هم هست.
مورد دیگر کار دفاعی است. گریلیش فصل گذشته در جدول ردهبندی بهترین بازیکنان از حیث پرسینگ و تعداد دفعات پرس کردن بازیکن تیم مقابل، در رده یکصد و چهل و یکم قرار داشت که این آمار بیش از ۲۰ درصد از آمار دو هافبک فعلی منچسترسیتی یعنی کوین دبروین و برناردو سیلوا کمتر بود. این الزاماً بدان معنا نیست که گریلیش بازیکنی تنبل است یا وظایف خود در فاز دفاعی را نادیده میگیرد بلکه بیشتر بدان معناست که ویلا و سیتی به سبکهایی متفاوت بازی میکنند و به همین دلیل هم گریلیش به یک دوره تطبیقپذیری با سبک بازی تیم جدیدش احتیاج دارد. به عنوان مثال وقتی که ریاض محرز از لسترسیتی به منچسترسیتی پیوست، تقریباً یک فصل طول کشید تا در سیتی جا بیفتد.
با توجه به شهرت گریلیش به تلاش بیوقفه و خستگیناپذیری، بعید به نظر میرسد که او نتواند با ماهیت فیزیکی سبک بازی تیم جدیدش کنار بیاید اما به همان اندازه که در سیتی پرسینگ مدرن اهمیت دارد، عوامل روانی هم در این تیم مهم است. یادگیری نشانهها، تشخیص لحظات مناسب برای حرکات انفجاری و جاگیری مناسب برای پوشش آنهایی که به دروازه حریف نزدیک بازی میکنند، فاکتورهایی است که گریلیش در سیتی باید روی آنها کار کند.
گرت ساوت گیت سرمربی تیم ملی انگلیس آنقدر نگران عملکرد ضعیف گریلیش در فاز دفاعی بود که بعد از دو بازی دوستانه پیش از مسابقات یورو ۲۰۲۰ با او درباره این موضوع صحبت کرد و بعد از آن هم از او تنها به عنوان یک بازیکن تعویضی برای مقاطع پایانی بازی استفاده میکرد. خب وقتی که یک بازیکن آنقدر منظم بازی نمیکند که ساوتگیت او را کنار میگذارد، آیا این بازیکن خواهد توانست انتظارات گواردیولا را برآورده کند؟
بعد از همه اینها این موضوع پیش میآید که اصلاً گریلیش قرار است کجا بازی کند. در استونویلا او هم در مرکز میدان هم در سمت چپ بازی میکرد و دلیلی ندارد که او در سیتی هم این کار را انجام ندهد. با رقابتی که برای سمت چپ میان فیل فوردن، رحیم استرلینگ و شاید فران تورس وجود دارد، به نظر میرسد که گواردیولا، استرلینگ را بیشتر یک هافبک میانی بازیساز میبیند که گاهاً در کنار یکی از سه بازیکن دیگر این منطقه، کوین دبروین، ایلکای گوندوگان و برناردو سیلوا قرار میگیرد؛ بنابراین ضرورتی پیش نمیآید که گواردیولا یکی از این بازیکنها را بفروشد، اگرچه احتمال دارد در پایان تابستان، یکی دو نفر دیگر از بازیکنان هجومی تیم راه آگوئرو را بروند و از سیتی جدا شوند. در نهایت، قرار گرفتن گریلیش، کین، استرلینگ و فودن در کنار هم، منظرهای است که به ویژه برای عصر جدید تیم ملی انگلیس بینهایت هیجانانگیز میشود.
منبع: گاردین